فیلم “مست عشق” حسن فتحی به کجا رسید؟

 

فرادید| سال گذشته بود که رسانه ها خبر دادند، فیلم سینمایی “مست عشق” به کارگردانی “حسن فتحی” آماده‌ی فیلم برداری در ترکیه است. اما از همان روزهای ابتدایی ساخت این فیلم با حاشیه هایی روبرو شد، حالا پس از گذشت یک سال از این ماجرا «مست عشق» دوباره وارد حاشیه شده است. حاشیه ای که با اعلام خبر نمایش این فیلم به وجود آمد. 

 

فرادید، داستان فیلم “مست عشق”، برشی از زندگی مولانا و شمس تبریزی است. پارسا پیروز فر در نقش “مولانا” و شهاب حسینی نقش “شمس تبریزی” را برعهده دارد، با اینکه قرار بود سال گذشته این فیلم  به اکران جهانی برسد، اما با گذشت ۸ ماه از سال ۹۹ هنوز سرنوشت فیلم  “مست عشق” به صورت رسمی مشخص نیست.

 

طی ماه‌های اخیر، فیلم “مست عشق” حواشی زیادی را به دنبال داشته است، البته این حواشی همچنان ادامه دارد.

 

در تازه ترین حاشیه، برخی از عوامل فیلم اعلام کرده اند که ‌این فیلم آماده‌ی نمایش است. اما حسن فتحی کارگردان فیلم “مست عشق” نسبت به این خبر واکنش نشان داده وگفته “این خبر به هیچ وجه صحت ندارد و حدود ۸ سکانس از سکانس‌های مهم این فیلم هنوز فیلم برداری نشده است. “

 

مهران برومند تهیه کننده “مست عشق” نیز با انتشار بیانیه‌ای درمورد روند فیلم برداری این اثر گفته “اثری در ابعاد پروژه “مست عشق” با توجه به بزرگی و جایگاه رفیع حضرت مولانا به طور طبیعی حساسیت و وسواس بیشتری نسبت به پروژه‌ای معمولی می‌طلبد.”

 

البته او گفته “کما اینکه دیگر آثار تاریخی در حوزه سینما در هر کجای جهان آثاری پرهزینه بوده ومدت فیلمبرداری طولانی‌تر و گاهی حتی تا یک سال را می‌طلبد، بر همین اساس میزان فیلمبرداری سه ماه (۱۲هفته) برای این اثر کاملا قابل دفاع بوده و نشان از مهارت و تعهد کارگردان اثر به برقراری تعادل بین کیفیت و دغدغه‌های سرمایه گذار برای بالا نرفتن هزینه‌ها است. “

برومند تاکید کرده: “متأسفانه مراحل پایانی پروژه در بخش حقوقی و میزان سهام به اختلافاتی خورده و پیگیری در همه ابعاد و مذاکرات برای حل و فصل این اختلافات در جریان است. اختلافاتی که به جهت طول کشیدن ۴ هفته‌ای فیلمبرداری و ۲ هفته‌ای پیش تولید باعث تغییراتی در قرارداد بازیگران و لوکیشن‌ها و دکور‌های شهرک سینمایی و در نتیجه بالا رفتن هزینه‌ها شده و متهم کردن و مقصر جلوه دادن یک طرفه این مشکلات که از بدیهیات حرفه ماست غیر منصفانه و غیر حرفه‌ای است. ” 

او همچنین گفته “بدیهی است بروز هرگونه اختلاف حقوقی این حق را به هیچکس نخواهد داد که دست به کار غیر حرفه‌ای دیگری، چون به گروگان گرفتن تصاویر و توقف بخش تدوین و از آن بدتر اقدام به تدوین اثر بدون نظارت و نظر کارگردان بزند. برهمین اساس ضمن محترم شمردن اصل اختلاف و دعوت سرمایه گذار و شریک محترم ترک به پیگیری اختلافات از طریق مذاکره یا راه‌های قانونی، نسبت به هرگونه تصمیم و پیشبرد پروژه در هر بخشی از مراحل فنی هشدار داده و متذکر می‌شوم اختلاف حقوقی متضمن اعمال خلاف قانون و قرارداد و مسلمات حقوقی و حرفه‌ای و اخلاقی نبوده و هرگونه اقدام بدون تایید کارگردان محترم و شریک اصلی پروژه تبعات سنگینی خواهد داشت. “

تهیه کننده “مست عشق” در نهاتی گفته است که “به عنوان تهیه کننده به مدت بیش از یکسال دور از وطن و خانواده در ترکیه به نمایندگی از طرف گروه ایرانی شامل سرمایه گذار، نویسنده و کارگردان ایستاده ام و شاهد پیگیری و حتی اعتراضات به حق کارگردان اثر و اصرار ایشان برای حضور در ترکیه برای نظارت بر امر تدوین بوده است. متأسفانه به دلیل بسته بودن مرز‌ها، همچنین گرو بودن راش‌ها نزد شریک محترم ترک، قادر به تأمین خواست کارگردان محترم اثر نشده اند و لذا اتهام عدم حضور و عدم پیگیری اثر توسط ایشان دور از انصاف و ظلم در حق ایشان است و به شدت تکذیب می‌شود. “

 

فیلم سینمایی “مست عشق” برشی از زندگی مولوی و شمس تبریزی را به تصویر می‌کشد، جلال الدین محمد بلخی معروف به مولانا، مولوی و رومی، یکی از شاعران مشهور ایرانی است. این شاعر که زبان مادری اش پارسی بوده، اکثر شعرهایش را به همین زبان سروده، او در قونیه زندگی می‌کرد.

مولوی علاوه بر ادبیات ایران بر ادبیات جهان نیز تاثیر بسیاری گذاشته است. آثار او بیشتر به زبان فارسی سروده شده اند، اما در اشعارش از زبان ترکی، عربی و یونانی هم استفاده شده است. ترجمه آثار او در ترکیه، آذربایجان، ایالات متحده و جنوب آسیا علاقه‌مندان بسیاری دارد و به خوبی از اشعارش استقبال می‌شود.

زمانی که مولانا حدود ۳۸ سال داشته با شمس تبریزی ملاقات کرده و شیفته‌ی او شده است. از آن زمان طبع مولانا در شعر و شاعری شکوفا شد و به سرودن اشعار پرشور عرفانی روی آورد. کسی نمی‌داند “شمس تبریزی” به “مولانا” چه گفت و چه آموخت که این گونه دگرگون شد. مریدان مولانا به شمس تبریزی حسادت می‌کردند، به همین دلیل شمس قونیه را ترک کرده بود.

مولانا در دوری شمس تبریزی نا آرام می‌شود و روز و شب به سماع می‌پردازد و حال آشفته اش در شهر بر سر زبان‌ها می‌افتد. مولانا به شام و دمشق می‌رود، اما شمس را نمی‌یابد و به قونیه باز می‌گردد. او هر چند شمس تبریزی را نمی‌یابد؛ اما حقیقت شمس تبریزی را در خود می‌یابد و می‌فهمد آنچه که او در پی آنست در خودش حاضر و متحقق است.

مولانا به قونیه باز می‌گردد و رقص و سماع را از سر می‌گیرد و جوان و خاص و عام مانند ذره‌ای در آفتاب پر انوار او می‌گشتند و چرخ می‌زدند. مولانا سماع را وسیله‌ای برای تمرین رهایی و گریز می‌بیند. چیزی که به روح کمک می‌کند تا در رهایی از آنچه او را مقید در عالم حس و ماده می‌دارد پله پله تا بام عالم قدس عروج نماید. چندین سال می‌گذرد و باز حال و هوای شمس تبریزی در سرش می‌افتد و به دمشق می‌رود؛ اما باز هم شمس تبریزی را نمی‌یابد و به قونیه باز می‌گردد.

 

داستان فیلم با گم شدن شمس شروع می‌شود، به درخواست “مولانا” از سلطان عزالدین کیکاوس،ماموری به نام اسکندر بیگ وظیفه پیدا کردن شمس را بر عهده می‌گیرد. در مراحل پرس‌وجو و تحقیقات اسکندر بیگ، مشاهده می‌کنیم که پسر کوچک مولانا یعنی علاء‌الدین محمد به علت خصومتی که با شمس داشته، یکی از مظنونین اصلی این ماجرا است.

 

این زمینه معماگونه در تمام طول داستان به صورت یکنواخت ادامه دارد و به مرور به سوال‌های ایجاد شده در ذهن مخاطب پاسخ خواهد داد. تم عاشقانه فیلم، روایت چند داستان عاشقانه و ارتباط آنان با یکدیگر را نشان می دهد.

 

ماجرای عشق و دلدادگی فرزند مولانا به دختری به نام کیمیا خاتون و در پی آن ازدواج کیمیا با شمس و سپس عشق مریم و اسکندر، مهم‌ترین روابط عاشقانه در داستان این فیلم است.

 

واکنش های سال گذشته به ساخت این فیلم