«همچنان خوش بدرخش.» یک مادر به فرزندش می‌گوید خوش بدرخشد اما این مادر و فرزند یک مادر و فرزند معمولی نیستند بلکه مادر از خاندان صدر است یعنی عالی‌ترین علمای شیعه شاگردان آن خانواده بودند و پدر این فرزند هم مرحوم سیداحمدآقا خمینی است. آن فرزند امروز آیت‌ا… سیدحسن خمینی است که به درجه اجتهاد رسیده و جامعه میانه‌رو ایران به داشتن چنین یادگاری از خانواده امام خمینی(ره) به خود می‌بالد. یادگار امام این روزهایش با همین روزها در سال‌های قبل متفاوت است چون بی‌شمار نامه و درخواست حضوری و تلفنی به او می‌رسد و همه هم یک درخواست دارند که حضورش در انتخابات مجلس خبرگان است. تا به امروز برخی از موافقت او با این حضور سخن می‌گویند و خودش نیز در ۲۸ آبان گفته است: «قطعا آنچه مسئولیت ما باشد، در صورتی که موضوع آن را بشناسیم، به آن عمل می‌کنیم. » این پاسخ به معنای نیامدن او نیست بلکه به نظر می‌رسد سیدحسن خمینی درصدد مشورت کردن با بزرگان است تا تصمیمی با توجه به شرایط کشور اتخاذ کند. در این مسیر بسیاری درباره حضور او صحبت کرده و همه هم او را ترغیب به این حضور کرده‌اند اما مادر یعنی فاطمه طباطبایی سکوت اختیار کرده است و در این باره تا به امروز رسما سخنی بیان نکرده است هر چند نباید این سکوت را به معنای مخالفت یا موافقت تعبیر و تفسیر کرد. فاطمه طباطبایی مطابق آنچه به فرزندش آموخته است جز به دنبال اقدام برای بهبود وضعیت مردم کشور و تحقق خواست آنها نیست بنابراین اگر سیدحسن خمینی با او در این راستا مشورت کند اگر مطمئن باشد خواست اکثریت ملت حضور فرزندش در انتخابات خبرگان است او را به این حضور تشویق خواهد کرد و او را رها از هر سدی می‌کند که میان او و ملت است چنانکه سال ۸۹ در نامه‌ای به پسرش نوشت که «شنیدم گفته‌ای دائم نفس خود را در ترازوی رضای الهی می‌سنجی و مدام انگیزه کارهایت را رصد می‌کنی که مبادا از رضای محبوبت فاصله بگیرد. همیشه همین‌طور باش؛ زیرا در دام نام و ترس و طمع، نه خدا را می‌توان دید و نه مردم را. در این دام تنگ و تاریک جز خواهش‌های نفس چیزی دیده نمی‌شود. ترس و طمع شجاعت و عشق را می‌میراند و چراغ روشن آگاهی را خاموش می‌کند. آنکه می‌ترسد و طمع می‌ورزد، سنگ‌واره می‌شود. سنگ‌وارگی برای انسان، دوزخ است و خدا کسی را به چنین دوزخی دچار نکند. پس همچنان تهی باش از خود و سرشار باش از خدا که در این حال هرگز مردم را از یاد نخواهی برد. شادی‌هایت را با آنان تقسیم کن و درد و غم‌هایشان را متحمل شو، سزا و ناسزا را در راه حقیقت بشنو، روا و ناروا را اگر رضایت محبوب است به جان بخر، تا خورشید حقیقت بر جان و قلبت بتابد و «ارض وجودت» به «ارض بیضاء» مبدل شود.» اگر فاطمه طباطبایی بداند فرزندش به خواست اکثریت برای حضور در مجلس خبرگان ارزش نهاده و تصمیم به حضور در این عرصه را دارد از او حمایت می‌کند و مطمئنا سیدحسن دلگرم به این حمایت‌هاست. او درس زندگی را از مادر آموخته چنانکه اگر فاطمه طباطبایی روز دوشنبه می‌گوید که «افراد پست و حقیر، دیگران را حقیر و پست می‌خواهند و تحمل انسان را ندارند؛ زیرا شیطان صفت شده‌اند و دشمنی شیطان با آدم، نزاعی دیرینه است؛ اما نکته در این است که هر مدیری، این مطالب را قبول دارد، ولی خود و زیر مجموعه خود را از چنین عیوبی پاک و پیراسته می‌داند.» این اظهارات در اکثر سخنرانی‌های سیدحسن خمینی هم با کلمات دیگر تکرار شده است. نداشتن کینه و دوستی و صلح درس‌هایی بود که یادگار امام به‌خوبی از بزرگانش آموخته است و درعرصه عمل به اجرا می‌گذارد و اکنون که سخن ازحضورش در انتخابات مجلس خبرگان است باز مادر به او خواهد گفت: «همچنان خوش بدرخش.»
نقد حاکمان توسط مردم امر به معروف است
فاطمه طباطبایی با بیان اینکه مردم باید به امر به معروف و نهی از منکر نسبت به حاکمان خود بپردازند، گفت: «یکی از مراتب امر به معروف و نهی از منکر به مردم تعلق می‌گیرد که دولتمردان و صاحبان مناصب را نقد کنند و علایم وارونه شده را تذکر دهند ولی متاسفانه مسئولان این وظیفه و رسالت مردم را نادیده می‌گیرند و گاه منتقدان را دشمن می‌پندارند در حالی که خود می‌دانند برخی انتقادها از سر دلسوزی است و هر منتقدی دشمن نیست، از این رو، یا آن را بی‌جواب می‌گذارند، تا رفته‌رفته لوث شود و مردم از بیانش خسته و ناامید شوند یا آن را دشمنی قلمداد می‌کنند که بستگی به مرام و انسانیت آنان دارد. وقتی مسئولی هشدار و نقد مردم را نشنود و خود را پاسخگوی مردم نبیند، رفته‌رفته شیطان بر او مسلط می‌شود و به میزان تسلط شیطان، از انسان‌ها، فاصله می‌گیرد؛ تا آنجا که دشمن آنها می‌شود و به اندازه قدرتش با آنها دشمنی می‌کند و از هیچ امری باکی ندارد. این خصلت شیطان است که باطل را برای او حق جلوه می‌دهد.» وی افزود: «از این روست که این فریضه الهی یعنی امر معروف و نهی از منکر که انگیزه اصلی قیام امام حسین(ع) است، هم به‌طور فردی و هم به‌طور جمعی، نجات‌بخش انسان می‌شود.» / آرمان
