درد دلهای یک دختر ۱۱ ساله
«این درست است که از خانواده ام فرار کردهام، ولی دیگر نمیتوانم با آنان زندگی کنم. مگر کودکان چه گناهی مرتکب شدهاند که آنان را به ازدواج وادار میکنید؟ من توانستم یک طوری مشکلم را خودم حل کنم، ولی بعضی از دختربچههای بی گناه نمیتوانند از پس این مشکل بربیایند. شاید بمیرند، دست به خودکشی بزنند یا هرچه به ذهنشان برسد انجام بدهند. چون بچهاند و چیزی نمیدانند. وقت نداشتهاند درس بخوانند یا آموزش ببینند. این تقصیر ما نیست و من هم تنها بچهای نیستم که در این شرایط گرفتار شده ام. موارد زیادی شبیه این هست. بعضی بچهها تصمیم میگیرند که خودشان را توی دریا بیندازند و الان مرده اند. برای یک کودک معصوم این طبیعی نیست، زندگی معصومانه از کودکان گرفته میشود. درست است، من از خانه فرار کردم، پیش عمویم آمدم و با کمک پلیس یک شکایت علیه مادرم تنظیم کردم. گفتم که ۱۱ سالم است و میخواهند به زور مرا وادار به ازدواج کنند. یعنی نه تحصیلی، نه زندگی… شما رحم توی دلتان نیست؟ خانوادهام مرا تهدید کردند که اگر پیش عمویم بروم، مرا میکشند. چگونه انسانی بچه خودش را این طور تهدید میکند؟ من دیگر پیش آنان برنمی گردم. رویاهایمان را نابود کردند، هرچه درونمان بود کشتند. این جنایت است، جنایت. خاله ام ۱۴ ساله بود که ازدواج کرد. یک سال بیشتر با شوهرش دوام نیاورد. خاله ام خودش را آتش زد. شوهرش مست میکرد و او را با زنجیر کتک میزد. چطور راضی میشوید که مرا به زور وادار به ازدواج کنید؟ این طوری دوست دارید؟ای مادر و ای خانوادهام! وقتی میگویم که دیگر با شما کاری ندارم، باور کنید. شما رویاهایم را نابود کردید، همه رویاهایم را.»
این جملات، درددلهای ندا الاهدل، دختر یمنی است که رو به دوربین بازگو میکند. او با بارگذاری این ویدیوی ۳ دقیقهای بر روی اینترنت، میلیونها بیننده را از وضعیت ازدواج کودکان در کشورش مطلع کرد. این فیلم کوتاه در شبکههای اجتماعی دست به دست چرخید و به ایران هم رسید. ندا به دلیل فرار از ازدواج زودهنگام ۲بار از خانه فرار کرد. خانواده اش میخواستند به ازای دریافت پول او را به یک مرد یمنی ساکن عربستان سعودی بدهند.
سن مناسب ازدواج
چنین ازدواجهایی پیامدهای ناخوشایندی برای فرد و جامعه به همراه دارد
اگرچه آمار ازدواجهای کودکان زیر ۱۸ سال در ایران بسیار کمتر از آمار مشابه در کشورهایی مانند یمن است، اما نباید از آن چشم پوشی کرد، زیرا چنین ازدواجهایی پیامدهای ناخوشایندی برای فرد و جامعه به همراه دارد که باید نسبت به آنها هشدار داد.
درباره سن مناسب ازدواج نمیتوان نظر قطعی صادر کرد، اما به گفته اغلب کارشناسان، حداقل سن ازدواج برای خانمها ۲۲ و برای آقایان ۲۵ سال است.
سعید بی نیاز با اشاره به این موضوع میافزاید: با توجه به لزوم گذراندن دوره سربازی، مهارت آموزی و یافتن شغل و تثبیت شرایط مالی برای آقایان، در نسل سوم کمتر جوانی را میتوان پیدا کرد که پیش از ۲۵ سالگی شرایط مناسب ازدواج را داشته باشد.
بخشهای پوسیده فرهنگ
به گفته سعید بی نیاز، بهترین راهکار مقابله با ازدواج کودکان، جدی گرفتن توصیههای پیشگیرانه است. او میگوید: چنین ازدواجهایی معمولا به اصرار و با موافقت خانوادهها شکل میگیرد و این دسته از خانوادهها، معمولا اهل کتاب و روزنامه خواندن نیستند. بنابراین باید از افراد موثر در شهرها و روستاها تقاضا کرد در این مورد سخن بگویند و هشدار بدهند. ائمه جمعه، معلمان و دست اندرکاران فرهنگی میتوانند این پیام را با شیوههای گوناگون اطلاعرسانی و به هر نحو ممکن، به گوش همه مردم برسانند که اگرچه باید فرهنگ را پاس داشت و نسل به نسل منتقل کرد، اما هر فرهنگی بخشهای پوسیده هم دارد که دیگر به درد جامعه فعلی نمیخورد. وقتی آسیبهای یک سنت بیش از فواید آن میشود، باید مهر تأیید فرهنگ را از روی آن برداشت و به تشویق یک کار غیر عاقلانه پایان داد.
این روان درمانگر میافزاید: اگرچه در این زمینه، راهکارهای قانونی مانند الزام رسیدن به حداقل سن قانونی برای ازدواج نیز میتواند موثر واقع شود، اما متأسفانه برخی افراد این قانونها را دور میزنند، چنان که میبینیم ازدواجهای کودکان به صورت رسمی ثبت نمیشود و ثبت آنها پس از جاری شدن صیغه محرمیت، تا رسیدن به سن قانونی به تعویق میافتد و از اینرو در پیش گرفتن راه حلهای فرهنگی کارآمدتر خواهد بود.
تکثیر فقر فرهنگی و اقتصادی
ازدواج در کودکی باعث از میان رفتن بخشی از زیباترین مراحل زندگی افراد میشود
دومین مقوله، بررسی تأثیرات اجتماعی مسأله است. یک جامعه اگر افراد جامعه پذیر نداشته باشد، طبعاً در همه فرآیندهای اجتماعی خلاء به وجود میآید. افراد بدون داشتن مهارتهای زندگی وارد روابط غلط و مناسبات ناپخته میشوند، در حوزههای فرهنگی و اقتصادی، فقر تکثیر پیدا میکند و همه اینها بر حوزههای کلان تأثیر میگذارد، زیرا نهاد خانواده به شکل واحد اجتماعی ناقصی در میآید که توان هدایت امور جامعه را ندارد. در این نوع خانواده رویکرد سلطه و نادیده گرفتن حقوق فردی استمرار مییابد و خود را باز تولید میکند و به این گونه سلامت جامعه را هم به مخاطره میاندازد.
آسیبهای نسل اندر نسل
سعید بی نیاز ـ روان درمانگر، با اشاره به این که آسیبهای وارد شده بر نسل بعدی حاصل از ازدواج کودکان میتواند به مراتب عمیقتر باشد، میگوید: دختری که در سن کم مادر میشود، به خوبی از عهده انجام وظایف مادری برنمیآید و ممکن است به همین دلیل احساس بی کفایتی کند. این احساس میتواند منجر به ایجاد مشکلات بعدی شود، مثلا او ممکن است مادری وسواسی شود که مدام تردید دارد آیا فرزندش را درست تربیت میکند یا خیر؟ او ممکن است در تربیت کودک، روشهای افراطی یا تفریطی را در پیش بگیرد؛ یعنی یا فرزند را به حال خود رها کند تا خودش بزرگ شود و یا بیش از حد نسبت به او سختگیری کند.
در این شرایط، وقتی کودک به سن زبان آموزی برسد و درک و فهم پیدا کند، الگویی از بی کفایتی به عنوان مادر پیش رو دارد که قطعاً در تربیت او تأثیرگذار است، زیرا شخصیت بچهها با توجه به این که ما چطور والدینی هستیم و به دنیا چگونه نگاه میکنیم، شکل میگیرد. کودک نیاز دارد که والدین اش
به او محبت کنند، نیازهایش را برآورده سازند، حق آزادی، تفریح و محدودیتهای سالم برایش قائل شوند و به او احساس توانا بودن بدهند.
وی میافزاید: مادر کم سن و سال، قادر به برآورده کردن اغلب این نیازها نیست و چنین وضعیتی کودک را آسیب پذیر میکند. از سوی دیگر ازآنجا که کودکان ازدواجهای زودرس، الگوهای خوبی نداشته اند، خودشان هم نمیتوانند زنان و مردان خوبی باشند. آنان میان والدین شان رابطه محبتآمیز بزرگسالانه ندیده اند، پس نمیتوانند رابطه خوبی با جنس مخالف خود برقرار کنند، یعنی ابعاد و پیامدهای چنین ازدواجهایی میتواند تا نسلها ادامه یابد.
آقای بی نیاز یکی از مراجعان خود را مثال میزند که فرزند دوم خانواده بوده و مادرش در سن ۱۶ سالگی او را به دنیا آورده است. احساس بی کفایتی مادر به این دختر جوان نیز انتقال پیدا کرده، تا جایی که باعث مراجعه او به روان شناس شده است.
اهمیت دوران نامزدی در ازدواجهای سنتی
سعید بی نیاز ـ روان درمانگر، تأکید میکند: اگر ازدواجی در سن کم صورت گرفته است، زوج مورد نظر باید تا حد امکان، رفتن زیر یک سقف را به تعویق بیندازند.
وی میافزاید: خوشبختانه همان سنتی که آنان را به ازدواج در سن پایین تشویق کرده است، دورهای را به عنوان نامزدی به رسمیت میشناسد که میتوانند از آن استفاده کنند تا به بلوغ فردی و اجتماعی برسند و از یکدیگر شناخت بهتری پیدا کنند و اگر هم زیر یک سقف رفته اند، فعلا بچه دار نشوند تا آسیب را به نسل بعدی منتقل نکنند.
در واقع میتوان از ابعاد مثبت سنتها استفاده کرد و از دخالت مثبت افراد موثر در طایفهها و خانوادهها بهره برد. طایفهای که قواعد آن اجازه میدهد ازدواج در سن پایین انجام شود، دخالت ریش سفیدان را نیز به رسمیت میشناسد و بزرگ ترهایی که حرفهایشان مورد پذیرش قرار میگیرد، میتوانند توصیه کنند که دوره نامزدی تا رسیدن به سن مناسب، طولانی شود.
کودکان پس از طلاق
یکی از پیامدهای ازدواج کودکان، در مواردی اتفاق میافتد که ازدواج خیلی زود به طلاق بینجامد.
فرشید یزدانی ـ فعال حقوق کودک، با اشاره به این که طلاق در دوران کودکی نیز مانند ازدواج کودکان یک آسیب اجتماعی به حساب میآید، میگوید: شما ببینید جامعه نسبت به زنان مطلقه چه نوع برخورد و نگاهی دارد، بعد قضاوت کنید درباره وضعیت کودکی که در سن پایین از همسرش جدا میشود و در محیط بسته تری زندگی میکند و قطعاً مورد انواع آزارهای جسمی و جنسی و روحی و روانی قرار میگیرد. در سال ۱۳۸۵ مطابق آمار ۲۵ هزار کودک مطلقه در کشور وجود داشت و هر ساله نیز حدود هزار نفر در سن کودکی بیوه میشوند.
شیرین احمدنیا، ـ مدیرکل دفتر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی کشور نیز با بیان این که بسیاری از ازدواجهای کودکان، مربوط به ازدواج دختران خردسال با مردان مسنتر از خود است، میگوید: معمولاً در این نوع از ازدواج، مرد بعد از چند سال از دنیا میرود و زن در شرایطی بیوه میشود که نه سرپناهی دارد و نه قابلیتی برای کسب در آمد به دست آورده است.
این جامعه شناس میافزاید: اگر از ابتدا تمایلی میان این زوج وجود نداشته باشد، نیازهای دختر به خوبی برآورده نمیشود که ممکن است او را وادار به تجربه روابط خارج از ازدواج سازد. همچنین بعد از مرگ شوهر، زن جوان برای تأمین زندگی خود ممکن است گرفتار آسیبهای اجتماعی دیگری شود.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تأکید میکند: البته این که زنی موفق میشود خود را از یک ازدواج بد نجات بدهد و طلاق بگیرد، به آن معناست که او تا حدی توانمند شده است و میتواند امکان ایجاد فرصتهای تازه را در زندگی خود فراهم کند. یعنی در پارهای موارد، طلاق میتواند راه حلی برای زندگیهای نابه سامان باشد. اگرچه به طور کلی در ایران، زنان مطلقه با پیامدهای منفی فراوانی نسبت به وضعیت زندگی خود روبه رو
هستند، اما از سوی دیگر ممکن است دست این زنان برای انجام فعالیتهای اجتماعی، بازتر شود.
داستان نُجود!
اخیرا کتابی با عنوان «من نُجود هستم، ده ساله و طلاق گرفته» به زبانهای مختلف دنیا و از جمله فارسی، ترجمه شده است که داستان زندگی، ازدواج و طلاق دختری یمنی را روایت میکند. «نجود علی» دختری است که در ۹ سالگی با مردی که ۳ برابر خودش سن داشت ازدواج کرد و یک سال بعد با گرفتن طلاق از او در یمن، تاریخ ساز شد.
«نجود» زمانی که نام اش در روزنامه یمن تایمز به عنوان یک تازه عروس کودک مطرح شد، مورد توجه قرار گرفت. او در آن سال به نیویورک سفر کرد و عنوان زن سال را از مجله زنان Glamour دریافت کرد و به عنوان یک سمبل بینالمللی از حقوق زنان در جهان، مطرح شد.
در این کتاب آمده است که وقتی نجود فقط ۹ سال داشت، پدرش او را به ازدواج با مردی که بیش از سه برابر او سن داشت، وادار کرد. «نجود» از سرگذشت بسیار دردناکی سخن میگوید که بعد از ازدواج بر او رفته و دوران کودکی اش
را تبدیل به کابوسی دردناک کرده است: «هر قدر فریاد میکشیدم، هیچ کس به کمک من نمیآمد. او مرا کتک میزد و من باید به خواستهای او تن میدادم».
زمانی که «نجود» بالاخره توانست خانواده خود را در شهر صنعا ملاقات کند، به یک دادگاه فرار کرد و با کمک یک وکیل حقوق بشر یمنی توانست از دادگاه حکم طلاق خود را بگیرد و به این ترتیب اولین عروسی باشد که در این سن در خاورمیانه طلاق گرفته است!
بعدها یک ناشر فرانسوی به خانواده فقیر او کمک کرد تا یک خانه بخرند. اکنون «نجود» در حال تحصیل است و زندگی نسبتاً خوبی دارد.
ماجرای نجود باعث شد که شهروندان یمنی به دنبال تصویب قانونی برای ممنوعیت ازدواج قبل از سن ۱۸ سالگی باشند تا به کابوس بسیاری از این کودکان پایان دهند. اما یونیسف اعلام کرده است که هنوز هم یک چهارم دختران یمنی قبل از ۱۵ سالگی ازدواج میکنند. توجه ناکافی به حقوق بشر، وضعیت دشوار اقتصادی و فرهنگ پایین خانوادهها یکی از اصلیترین دلایل ازدواج زودهنگام کودکان است. سالانه کودکان زیادی قربانی این موضوع میشوند و شماری نیز به دلیل بارداریهای زودهنگام، جان خود را از دست میدهند.
سعید بی نیاز ـ روان درمانگر، معتقد است خواندن چنین داستانهایی در قشر کتابخوان موثر واقع میشود، روزنامهها در مقابل چنین اخباری واکنش نشان میدهند و کارشناسان در این مورد صحبت میکنند و در نهایت این موجهای آگاهی بخش میتواند در مقابل ازدواج کودکان بایستد و تعداد این گونه ازدواجها را کاهش دهد.
– ارمغان زمان فشمی – اطلاعات
codex24x