stat counter
تاریخ : دوشنبه, ۳ دی , ۱۴۰۳ Monday, 23 December , 2024
  • کد خبر : 20558
  • 29 آذر 1394 - 12:40
11

هاشمی رفسنجانی: من ناامید نمی‌شوم اما گاهی خسته می‌شوم

هاشمی رفسنجانی:   من ناامید نمی‌شوم اما گاهی خسته می‌شوم

از زمانی براساس اطلاعات موثق فهمیدم که برنامه‌ریزی شده تا با استفاده از گروه‌های تندروی که بعضی از جناح‌ها دارند، بعضی از مراسم سخنرانی‌ها را به هم بزنند، دیگر نیامدم.مخصوصا پس از سال ۸۸ این تصمیم گرفته شد، دیدم در این فضا نمی‌توانم آن خطیب جمعه‌ای باشم که حقایق را به صورت هفته‌ای به مردم بگویم…

قلم | qalamna.ir :

قلم، روزنامه آرمان در گفت و گویی با آیت الله هاشمی رفسنجانی درباره علت عذم حضور وی در تریبون نماز جمعه پرسید.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ گفت: از زمانی براساس اطلاعات موثق فهمیدم که برنامه‌ریزی شده تا با استفاده از گروه‌های تندروی که بعضی از جناح‌ها دارند، بعضی از مراسم سخنرانی‌ها را به هم بزنند، دیگر نیامدم. تریبون نماز جمعه باز است و اگر موضوع و مساله‌ای حتی بین نمازگزاران مطرح شود، پخش می‌شود و فورا همه دنیا می‌فهمند. متوجه شدم که می‌خواهند از گروه‌های فشار و قانون شکن در نماز جمعه‌ها هم بیایند. من هم اینگونه می‌فهمم که امام جمعه باید عادل باشد و یکی از مظاهر عدل هم، پرهیز از خودسانسوری است. یعنی اگر آنچه را که می‌فهمم، به مردم نگویم یا مطالب دیگری بگویم، باید در محضر خدا و پیش وجدانم، جواب بدهم. تا جایی که می‌توانستم، در خطبه‌ها اینگونه عمل می‌کردم. مخصوصا پس از سال ۸۸ این تصمیم گرفته شد، دیدم در این فضا نمی‌توانم آن خطیب جمعه‌ای باشم که حقایق را به صورت هفته‌ای به مردم بگویم. درآن طرف هم هستند افرادی که از من خوششان نمی‌آید. چون احساس می‌کردند خطبه‌های من خیابان‌ها را پر می‌کند. مخصوصا صحنه‌های حضور مردم در آخرین خطبه من تجربه خوبی برای آنها شد.

وی افزود: البته به من نمی‌گویند که نیا. هنوز امام جمعه موقت هستم، ولی دیگر نمی‌روم. چون نمی‌خواهم در این شرایط نماز جمعه مردم مخدوش شود که علاوه بر ثواب فردی، یک ثواب جمعی و اجتماعی هم دارد. اوایل رهبری چند بار به من گفتند و من هم قبول نکردم. الان هم مصلحت نمی‌دانم. فرض کنید همین هفته به نماز جمعه بروم و خیابان‌ها مثل آخرین خطبه پر شود. در آن شرایط فضا به گونه‌ای بود که محدودیت‌هایی ایجاد شد که جوابگوی آن همه مردم نبود. حتما دیدید که در میان اخبار آن روز تاریخی که بسیاری از جوانان برای نخستین بار به نماز جمعه آمده بودند، بعضی‌ها افرادی را پیدا کردند که دارند با کفش نماز می‌خوانند. (با خنده) شاید اگر دوباره بروم، باز مشکلی برای کشور پیش بیاید.

 

۲۶۰۹۹

اهم سخنان وی از این قرار است:

    گزارش‌هایی هم که به ما می‌دهند، این است که امید مردم در این انتخابات بیشتر از انتخابات دو، سه دوره‌ گذشته است. علتش هم این است که در انتخابات قبلی که حضور پیدا کردند، نتیجه گرفتند و باید این را دلیل خوبی بگیریم.
    رهبری مثل یک حزب نیستند. رهبر پدر همه‌ مردم است و همه‌ مردم باید بالسویه زیر بال رهبری آسایش و امنیت داشته باشند. باید رهبری عام باشد و بخش خاصی زمینه انحصاری کردن رهبری را نداشته باشد. این قابل فهم است. یکی از عمده‌ترین عوامل ثبات ما این است که روابط مردم با رهبری صمیمی است و این در ادامه هم شدنی نیست، مگر اینکه انتخابات پرشور، فراگیر، همگانی و قابل قبولی با حضور اکثریت مردم اتفاق بیفتد و اگر قابل قبول نباشد، خدشه‌ای بر نظام اسلامی ما وارد می‌شود.

    اگر ناظران و مجریان انتخابات قانونا درباره کسی نظر منفی دارند، باید بپذیریم. ولی اگر بخواهند حالت باندی را حاکم کنند، به نظرم قابل قبول نیست چرا که این کار در فضای جامعه قابل تشخیص است. تجاوز از قانون در اینجا به هیچ‌وجه مناسب نیست. الان خطرناک است که مردم را به روند اداره کشور مشکوک کنیم. باید خاطر مردم جمع باشد.
    دعوت من از سیدحسن خمینی برای نامزدی در خبرگان رسمی بود. ایشان یادگار امام راحلی هستند که بنیانگذار نظام اسلامی هستند و پیشتازتر از همه، برای انقلاب زحمت کشیدند. هنوز هم کشور را تا حدود زیادی از نورانیت امام زنده نگه می‌داریم. از لحاظ شخصیتی هم باسواد و هم آشنا به مسائل سیاسی، جهانی، اقتصادی، تاریخی و مصالح کشور هستند. تمام شرایط یک نامزد خبرگان را دارند. قطعا مجتهد هستند. چون درس خارج می‌دهد و شاگردان خوبی هم دارد. به ایشان گفتم که نمی‌توانید بی‌طرف باشید و باید وارد شوید. البته بعضی از دوستانی که با ایشان کار می‌کنند، می‌گویند شما سیبل تخریب‌های سیاسی نشوید. به نظر من ایشان هم مایل بود و خودشان اعلام حضورکردند.

    آقای روحانی رئیس دولت هستند و کارهای زیاد و وقت‌های کمی دارند. بسیاری از روابط ما رسانه‌ای نیست. در هر موضوعی که من یا ایشان مهم بدانیم، ارتباط برقرار می‌کنیم و بعضی مسائل را تلفنی و بعضی از مسائل را حضوری مطرح می‌کنیم. اخیرا به خاطر شرایط خاص اجرای برجام، گفت‌وگوهای ما بیشتر شده است که مشورت و همکاری می‌کنیم.
    چندی است رئیس‌جمهور به جلسات مجمع نمی‌آیند. همه روسای جمهوری اینگونه بودند. چون کارهای زیادی دارند. خودم که رئیس‌جمهور بودم، چون رئیس مجمع هم بودم، ناچار بودم در جلسات باشم. اما دیگران اینگونه نیستند و کار دارند. البته توقع جامعه این است که روسای قوا در جلسات مجمع که بزرگان کشور جمع می‌شوند، منظم شرکت کنند.آقای نوبخت اعلام کرده‌اند که آقای روحانی مشغله دارند. از طرفی مجمع جای کمی نیست و مسائل کلان و اساسی کشور در جلسات آن مطرح می‌شود و درواقع اینجا هم یک مشغله است.

    {درباره بازگشت احتمالی دولتمردان دهم به عرصه مدیریت کشور} خیلی بعید است. چون پرونده خوبی در افکار عمومی ندارند. اگر آن پرونده‌ها نبود، ممکن بود که برگردند. اما پرونده‌های آنان خیلی بد است و از هیچ جهت، قابل برگشت نیستند.
    نصف کارخانه‌ها در دوره احمدی‌نژاد تعطیل شده و نصف شهرک‌های صنعتی تعطیل و چراغ‌ها خاموش شد و کارگرها، کارمندان و مدیرانشان بیکار شدند. من به دولت ‌گفتم: شما می‌توانید با بانک‌ها برنامه‌ریزی کنید و بخشی از این پول ـ نه همه پول ـ را برای کسانی که معوق دارند، برنامه‌ریزی کنید و تسهیلاتی بدهید که کارخانه خودشان را راه بیندازند. هم تولید بالا می‌رود و هم نیروهایشان برمی‌گردند و هم صادرات ما بالا می‌رود. الان ما چیز زیادی برای صادر کردن نداریم. با این کار تحرک مهمی پیش می‌آید.

    بعد از جنگ، چون کشورهای منطقه شریک صدام شده بودند، بین ما خصومت و خون بود. ولی با رفتار درست ما در دولت، همه‌ اینها دوست صمیمی ما شدند و واقعا نوعی تعامل خوب و سازنده بین ایران وآنها برقرار شد و از ما حرف شنوی داشتند. عربستان که تا آن زمان حاضر نبود قیمت نفت را بالا ببرد و می‌گفت که اگر قیمت نفت را بالا ببریم، دنیا به سمت انرژی دیگر می‌رود و انرژی دیگری را پیدا می‌کند و نفت اعتبارش را از دست می‌دهد. آن را پذیرفت. من یک بحث طولانی با آنها داشتم. با ملک‌عبدا… در اینجا و عربستان بحث‌های طولانی کردیم و ایشان پذیرفت و همکاری کرد.

    نامزدی فرزندانم در انتخابات مجلس در حد گمانه زنی‌های رسانه‌ای است و هنوز قطعی نشده، اینها عضو حزب هستند. محسن در کارگزاران و فاطمه در حزب اعتدال و توسعه عضو هستند و شاید در انتخابات شرکت کنند. من آنها را منع نکردم.
    من ناامید نمی‌شوم. اما گاهی خسته می‌شوم. یک نمونه‌اش را می‌گویم و از اینها زیاد دارم. وقتی که صدام حلبچه را بمباران شیمیایی کرد و شهر خودشان را آنگونه کرد، من وقتی آن منظره و کشته‌ها را دیدم که در پله‌های زیرزمین زن، بچه و کودک روی هم ریخته، یا در راه افتاده بودند و دهانشان کف کرده بود و مرده بودند، منظره خیلی بدی بود. ما این منظره را منتشر را نکردیم، فیلم‌هایش هست. من دو روز بعد به آنجا رفتم و آن منظره را دیدم، در آنجا یک دفعه به این فکر افتادم که الان صدام می‌تواند در تبریز، کرمانشاه و حتی در تهران این بمب را بیندازد. چون آنها آن موقع موشک‌های دوربرد داشتند و هواپیماهایشان حتی به نکا هم می‌رفتند و بمباران می‌کردند. من دیدم که جنگ ما به جای خطرناکی رسیده است. ما که نمی‌توانستیم با مردم عراق آن کارها را کنیم. با خود فکر کردم که چه کار باید بکنیم؟ با آقای روحانی در آنجا بودیم و وقتی که از آنجا بیرون آمدیم، از مرز تا قزوین به هر شهری که می‌رسیدیم، قبل از رسیدن یا لحظه رسیدن ما، شهر بمباران می‌شد و وقتی که می‌رسیدیم، از خرابه‌های شهر عبور می‌کردیم. نیمه شب به قزوین رسیده بودیم که در قزوین هم آژیر قرمز پخش می‌کردند. کار ما در جنگ به اینجا رسیده بود که الحمدلله با تدبیری که شد و امام هم خیلی منطقی برخورد کردند که وقتی سران قوا با منطق اعلام کردند که دیگر نمی‌توان با این وضع جنگید، پذیرفتند. چون غربی‌ها، روسیه، چین و همه تصمیم گرفته بودند که ما را آنچنان تحت فشار قرار بدهند که جنگ را ختم کنیم. البته ناامید نبودیم. به همان دلیل خدمت امام(ره) رفتیم و استدلال کردیم و ایشان هم پذیرفتند. من در سخت‌ترین شرایط امیدم را به خدا، مردم و زندگی از دست نمی‌دهم. تعبیر قرآن این است که غیر از افراد ظالم و کافر، از رحمت خداوند نا امید نمی‌شوند. اگر ما در راه خدا باشیم، خداوند درها را باز می‌کند.

هشتگ:

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.