پرویز پرستویی، با انتشار نوشتهای از خدشهدار کردن باورهای مردم و سواستفاده از خزانه مردم به نام دین، انتقاد کرد.
او با نقل داستانی، دزدی از مردم به نام دین را باعث دینزدگی مردم دانست.
نوشته پرویز پرستویی به این شرح است:
«میگویند در قدیم دزد سر گردنه هم معرفت داشت….
روزی دزدی در مجلسی پر ازدحام با زیرکی کیسهی سکه ی مردی غافل را میدزدد، هنگامی که به خانه رسید کیسه را باز کرد دید در بالای سکهها کاغذیست که بر آن نوشته است:
خدایا به برکت این دعا سکههای مرا حفاظت بفرما..
اندکی اندیشه کرد سپس کیسه را به صاحبش باز گرداند.
دوستانش او را سرزنش کردند که چرا این همه پول را از دست داد.
دزدکیسه در پاسخ گفت:
صاحب کیسه باور داشت که دعا دارایی او را نگهبان است. او بر این دعا به خدا اعتقاد نموده است .
من دزد دارایی او بودم نه دزد دین او.
اگر کیسه او را پس نمیدادم، باورش بر دعا و خدا سست میشد.ان گاه من دزد باورهای او هم بودم.
واین دور از انصاف است…!
و این روزها در این سرزمین عدهای هم دزد خزانه مردمند و هم دزد باورهای شان ….چونکه بنام دین دزدی میکنند….برای همین است که عدهای ازدین زده شدهاند و فکر میکنند که این کاری که اینها میکنند تعالیم دین است
اگر میبری سکهها را ببر نه باورها را…»