از وزیر خارجه که چند روز قبل در رستورانی در دمشق شامی نمایشی خورد و از استقبال مردم سوریه از خود سخن گفت تا آقای جواد لاریجانی که یک روز قبل از سقوط حکومت سوریه، آن را بعید میدانست و از وزیر خارجه به دلیل پیشنهاد مذاکره با معارضان مشروع انتقاد کرد یا آقای قالیباف که اعلام کرد بارها به اسد در مورد لزوم توجه به مردمش تذکر داده است. در این شرایط بیمناسبت ندیدم که بخشی از سخنان تاریخی آیتالله هاشمیرفسنجانی را که بیش از ۱۱ سال قبل در جمع مردم درباره عملکرد دولت سوریه و عاقبت آن هشدار داده بود، برای نخستین بار منتشر کنم.
باید اعتراف کنم این سخنان به قدری دلسوزانه و مهم است که بازخوانی آن امروز حتی مرا منقلب کرد. اشاراتی به مشکلات کشور و عاقبت نادیدهگرفتن حق مردم و پیشبینی عاقبت این روش براساس قرآن کریم و آموزههای اسلامی هشداری جدی است که باید شنیده شود و مورد توجه قرار گیرد.
ایشان در سخنان خود با اشاره به نتایج انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۲ عنوان کردند:
آن دیوارهای بتنی که بین مردم و حقایق پشت پرده کشیده شده بود، کمکم همه آنها ریخته، متبلور و کوتاهتر شده… آن جملهای که رهبری در صبح انتخابات گفتند: «رأی مردم، حقالناس است» خیلی مؤثر بود. اگر این مراعات شود، بعد از این دیگر انتخابات ما نمیتواند ناسالم باشد… به هر حال اگر ما حقالناس را ادا نکنیم، خداوند از ما میگیرد و به صاحب حق میدهد. در هر زمانی که باشد، بخشی از آن در این دنیا و بخشی دیگر در آخرت انجام میشود… حالا این به انتخابات عمومیت داده شد. وقتی هم انتخابات را میگوییم، فقط روز انتخابات نیست. یعنی اگر از پیش به ناحق مانع شدند کسانی وارد انتخابات شوند، حقالناس است.
اگر بعدش رأیها آمد، اما نگذاشتند بخوانند، این حقالناس است. اگر نگذاشتند رأی مردم عملی شود، این حقالناس است. در مورد سوریه نیز دارید اخبارش را میبینید و میشنوید. الان که خبرها، بسیار جدی هم شده. البته این شوخی نیست که مردم را بمباران شیمیایی میکنند…. این نتیجه افراط یا استبداد است. یکی میخواهد قدرتش را حفظ کند و یکی آنچنان افراطی میشود که از منطق جدا میشود و به هر کاری دست میزند. هر دو اینها به ملت آسیب میرساند. الان دو سال است که مردم سوریه هر روز شاهد قربانیشدن و تخریب خانههایشان هستند. مزارع، مغازهها، کسبوکار و خانههایشان خراب و ویران شده است. میلیونها نفر آواره شدهاند. هشت میلیون آواره یا در داخل هستند یا به خارج از کشور رفتهاند. خدا میداند چه بر سرشان آمده است. حالا چنین جنگی هم دوباره اتفاق میافتد که معلوم نیست در سوریه چه میشود! باید راهی به دنیا و اول به مسلمانان نشان بدهیم که در سایه آرامش، اعتدال، عقلانیت و فضای باز زندگی کنیم.
الان برای همه ثابت شده که اگر زور و بستن زبانها و شکستن قلمها و ترساندن و ارعاب مردم، امنیت ایجاد کند، امنیتی گورستانی است. یعنی اگر آدم به قبرستان رفت و دید آنجا خیلی آرام است، نمیتواند بگوید امن است. امنیت برای زندهها لازم است. زنده حرف میزند، میفهمد، از خودش دفاع میکند، میخواهد احقاق حق کند و در مقابل زورگو میایستد. این معنی امنیت است.
اگر این امنیت را برای جامعه ایجاد کنیم، ارزش دارد. دنبال چنین چیزی هستیم. این آیه قرآن را برایتان بخوانم که باید در مقابل همه مراکز امنیتی ما، تابلو باشد و نوشته شود: «الذین آمنوا و لم یلبسوا ایمانهم بالظلم اولئک لهم الامن، یعنی کسانی که ایمان داشته باشند و ایمان خود را آلوده به ظلم نکنند».
خیلی از افراد فکر میکنند حزباللهی و مؤمن هستند، ولی ظلم میکنند و به خیالشان دارند از نظام دفاع میکنند. این شیوه رفتار امنیت نمیآورد. سکوت میآورد، اما سکوت امنیت نیست. وقتی ذرهای منفذ پیدا کند، فریاد میشود. همین سکوت فریاد میشود.این سخنان در هفتم شهریور سال ۱۳۹۲ در دیدار ایشان با مردم استانهای محتلف ایراد شده و در مجموعه سخنرانی سال ۱۳۹۲ توسط دفتر نشر معارف انقلاب تدوین شده و در دسترس علاقهمندان قرار میگیرد.