روز یکشنبه نیویورک تایمز در سرمقاله خود نوشت:
کنگره آمریکا در ماه جاری لایحه بودجه را به تصویب رساند و در آن اعتبارهایی را به مبارزه با گروه تروریستی ‘داعش’ اختصاص داد.
این بودجه ضمن آن مشتمل بر یک بودجه ۷/۵۸ میلیارد دلاری است که به وزارت دفاع امریکا ‘پنتاگون’ اجازه خواهد داد مبارزه اش علیه این گروه تروریستی در عراق و سوریه را با عملیات بمباران مواضع و گسیل داشتن نیرو به این میدان رزم در پیش گیرد.
تصویب این بودجه فی نفسه یعنی صدور مجوز جنگ با داعش در یک آینده قابل پیش بینی.
اما پس از یک تلاش نیم بند ‘کاخ سفید’ و مجالس نمایندگان و سنا, طرفین ظاهرا با هم بر سر تصویب مجوز استفاده از نیروی نظامی به توافق نرسیدند. این مجوز می توانست معیارهایی را برای جنگیدن مشخص کند.
البته این مصلحت اندیشی سیاسی قانونگذاران آمریکا بوده است که هیچ دستاورد سیاسی را از مبارزه با داعش در چنته نیافته اند و حاضر نشده اند شانس انتخاباتی خود را با تصویب این مصوبه به مخاطره افکنند.
اما این حرکت تاکتیکی کنگره است .
کنگره با تفویض یکی از مهم ترین مسئولیتهای خود که قانون اساسی آن را در انحصار این نهاد قرار داده است در واقع با یک تصمیم نابخردانه عمدا دستان قوه مجریه را باز می گذارد تا برای تخطی از قدرتش تشویق شود.
به گفته تحلیلگران سیاسی، ‘اوباما’ و سایر روسای جمهوری آمریکا همواره آنقدر لیبرال بوده اند تا اختیارات قانونی شان را در مقام فرمانده کل قوا تفسیر کنند .
رئیس جمهوری آمریکا این اختیار را دارد که کشور را وارد جنگ سازد .اما اگر او این کار را کرد و آنگاه آمار صدمات و تلفات نیروهای آمریکایی بالا رفت در آن صورت رهبران کنگره خواهند گفت: ‘بیایید بودجه جنگ را قطع کنیم ‘.
موضوع مسئولیت اعلام جنگ همواره از موضوعات مورد اختلاف میان قانونگذاران و رئیس جمهور آمریکا در دهه های گذشته بوده است . این موضوع به خصوص از زمانی که کنگره در سال ۱۹۷۳ ‘قطعنامه قدرتهای جنگی’ را با اکثریت قاطع آراء به تصویب رساند تا بر وتوی ‘ ریچارد نیکسون’ رئیس جمهور وقت غلبه کند؛ بسیار مشاجره آمیز بوده است .
این قطعنامه رئیس جمهور را موظف می سازد جهت ماموریتهای نظامی به مدت ۶۰ تا ۹۰روز بعد از آرایش نیرو در میادین رزم, مجوز صریح و روشن کنگره را به دست آورد .
مشکلات حاشیه ای دوران جنگ سرد و جنگ ویتنام منشاء این تصمیم گیری کنگره بود .
مبارزه نظامی با داعش که در بدو امر کنگره لایحه آن را به عنوان یک مداخله نظامی کوچک با اهدافی بشردوستانه به تصویب رساند , به حدی پیشرفت کرد که امروز کار به جایی رسیده است که این مبارزه , گسترده ترین مبارزه در طول تاریخ آمریکاست و مشتمل است بر حضور نیروهای زمینی که پنتاگون با تعبیری خوش بینانه آن را ‘نیروی تخصصی نظامی هدف گیری ‘ می نامد.
امروز پیشروی های داعش غرب را به این اجماع سیاسی رسانده است که یک پاسخ قدرتمند نظامی برای مبارزه با شرارت های داعش ضروری است .
اما کنگره امریکا برخلاف همتایان خود در آلمان و انگلیس با قضیه برخورد می کند . اخیرا قانونگذاران این دو کشور اعلام کردند که علاقه مند به مشارکت در مبارزه با داعش هستند.
کنگره با خودداری از ورود به مباحثات لازم و صدور مجوز جنگ با داعش؛ از پاسخ دادن به یک سری سئوالهای اساسی که وظیفه دارد به آنها پاسخ دهد شانه خالی کرده است .
از جمله این پرسش ها ؛ اهداف دقیق مبارزه آمریکا در سوریه است و اینکه آیا استراتژی فعلی به این اهداف رسیده است یا نه .
این بحث مشمول محدودیت های جغرافیایی و زمانی در استفاده از نیروی نظامی هم هست و می تواند بر مبنای دو قطعنامه ای که قبل از تهاجم نظامی به عراق و افغانستان تصویب شد مطرح شود.
تعدادی از قانونگذاران از هم قطارانشان خواستند به قطعنامه جدید جنگ رای بدهند اما رهبران هردو جناح در مجلس نمایندگان و سنا برای پیشگیری از به انحراف کشیده شدن بحث در حالیکه روحیه شان را از دست داده بودند, ترجیح دادند این لایحه را یک اولویت به حساب نیاورند.
‘پل رایان’ رئیس مجلس نمایندگان پیشنهاد داد که اعلام جنگ سال ۲۰۰۱ به ‘اعلام ماموریت ما با رعایت داعش ‘ جایگزین شود.
اما به نظر نمی رسد او برای تصویب مجوز جدید جنگ از حمایت کافی برخوردار باشد به خصوص با توجه به اینکه ‘میچ مک کانل’ رهبر اکثریت سنا نابخردانه می گوید که هرگز هیچ لایحه ای که اختیارات رئیس جمهور آینده را محدود سازد , تصویب نخواهد کرد .