آلودگی هوا در حال حاضر نه یکی از معضلات بلکه یکی از بحرانهای کشور ما بویژه در پایتخت است؛ بحرانی که به دلیل عوارض جانبی آن بر جسم و روان مردم، لزوم رسیدگی به آن از چند فوریت هم گذشته است.
وطن امروز، اما با این حال، مشخص نیست بنا به چه دلایلی، مدیران موظف بویژه مدیران دولتی و به طور ویژهتر «سازمان حفاظت محیطزیست» اقدامی راهبردی و نتیجه بخش برای حل بحران آلودگی هوا انجام نمیدهند! آیا اهمیت ویژه و مصداق «مرگ و زندگی» درباره آلودگی پایتخت، از سوی مدیران محترم درک نشده است؟!
آیا دانش کارشناسانه و توانمندی لازم برای حل بحران آلودگی هوا در مدیران محترم وجود ندارد؟! آیا خود شهروندان نباید برای کاهش آلودگی هوا، اقدامی انجام دهند؟! آیا چشم امید هوا برای تدبیر کردن آلودگیاش، به برجام و پسابرجام دوخته شده است؟! پزشکان درباره عوارض هلاکتبار آلودگی هوا بر جسم و مرگ و میرهای ناشی از این عوارض، تاکنون بارها و بارها هشدار دادهاند. اما آیا آلودگیها تنها بر جسم و فیزیک بدن شهروندان تاثیرات منفی برجا میگذارد؟ به طور قطع پاسخ منفی است. آلودگی هوا به مثابه تیری دو شعبه، هم به جسم شلیک میکند و هم به اعصاب و روان.
اختلالات روانی و ذهنی؛ میراث آلودگی هوا
پزشکان و متخصصان اعصاب و روان معتقدند آلودگی هوا، باعث بروز اختلالات روانی و ذهنی میشود. ناصر حسینزاده، متخصص اعصاب و روان در این باره به «وطن امروز» میگوید: هوای آلوده ناشی از آلایندههای صنعتی، یا ناشی از سوخت خودروها یا ریزگردها، ذهن و روان را مختل میکند و اختلالات متعددی را در بافت روان شهروندان به وجود میآورد. به گفته وی، ذرات معلق موجود در هوای آلوده کلانشهرهایی همچون تهران، اختلالاتی مانند پرخاشگری، افسردگی، فراموشی، بیماریهای لرزشی و ابتلا به اوتیسم در نوزادان را در پی دارد. در حقیقت، هوای آلوده و تداوم آن تهدیدی جدی علیه امنیت روانی شهروندان است. در چنین شرایطی، شهروندان بویژه گروههای حساس در معرض بیماریهای روانی قرار دارند و شهروندانی که از پیش سابقه اختلالات روانی را داشتهاند، اختلالاتشان تشدید میشود. با استناد به هشدارهای متخصصان در این باره، باید به صراحت گفت امنیت روانی افراد یک جامعه، زیربنای امنیت ملی محسوب میشود. بر این مبنا، آیا در جامعهای که سطح امنیت روانی افراد کاهش یابد یا مخدوش شود، به مرور زمان امنیت ملی به مخاطره نخواهد افتاد؟!
هوای آلوده؛ مادر پرخاشگری
افرایش رفتارهای پرخاشگرانه در خیابان، محل کار، مدارس و خانواده یکی از تبعات آلودگی هواست. به اعتقاد ناصر حسینزاده، هوای آلوده، سیستم اعصاب و روان افراد را ضعیف میکند و آستانه صبر و تحمل را پایین میآورد. به همین دلیل در روزهایی که آلودگی هوا بحرانی است، رفتارهای اخلاقمحور مانند احترام به دیگران، رعایت نوبت، پایبندی به قوانین و سعه صدر کاهش مییابد و تنش، بددهنی، بدرفتاری و نزاعهای لفظی و فیزیکی افزایش پیدا میکند.
کندذهن و کمهوش میشویم!
از دیگر تبعات آلودگی هوا، کند ذهن شدن شهروندان و کاهش بهره هوشی آنهاست. حمید نوعدوست، روانپزشک در این باره به «وطن امروز» میافزاید:
براساس تحقیقات انجام شده، پایین آمدن نمره بهره هوشی و ابتلا به کُندذهنی، از جمله عوارض ناشی از آلودگی هوا در دراز مدت است. ازاین رو، تداوم آلودگی هوا به مرور زمان، قدرت تحلیل شهروندان را تضعیف میکند، افت تحصیلی را در مدارس و دانشگاهها به دنبال دارد و روند تولید علم را مختل میکند. اگر تعارفات را کنار بگذاریم باید اعتراف کنیم که تداوم آلودگی هوا، در آینده، جامعهای پرخاشگر، عصبی، کند ذهن، افسرده و روانپریش را روی دستمان خواهد گذاشت و آن هنگام دیگر تمام ژستهای مدیریتی بیانگر «پیشگیری بهتر از درمان است»، ثمری نخواهد داشت، چرا که به تاکید روانشناسان، اگر به بهداشت روان افراد بیتوجهی شود، یک موضوع ساده به بیماری و در نهایت بحران و فاجعه تبدیل خواهد شد. با همه این اوصاف، پرسش اینجاست که تا چه زمانی قرار است روان و جسم شهروندان در آتش آلودگی هوا بسوزد و تا چه زمانی قرار است مدیران محترم، بیخیال تدبیری کارشناسانه و اقدامی نتیجه بخش – و نه نمایشی- برای حل بحران آلودگی هوا باشند؟!