داستان خلق مرغ و تخم مرغ است اینکه بدانیم کسی در اثر اعتیاد به بیماریهای روانی مبتلا شده یا بیماریهای اعصاب و روان زمینه ساز شروع مصرف مواد بودهاند. شیوع بالای مصرف مواد محرک همچون شیشه در بین معتادان و ظهور علائم گسترده روانی شبیه به سایکوزی که در بیماران مزمن اعصاب و روان وجود دارد -سایکوز آمفتامینی- افتراق را دشوار ساخته است. آنچه بدیهی است وجود افرادی است بدون سلامت عقل و روان، که مصرف کننده مواد اعتیاد آور هستند و در گوشه و کنار این شهر زندگی میکنند. آسیبهای اجتماعی مضاعف میشوند وقتی این بیماران زن باشند.
آسیبهای اعتیاد
زن مصرف کننده مواد دارای اختلالات روانی زودتر از خانه و خانواده خارج و یا طرد میشود، در سنین پایینتر به کارتن خوابی روی میآورد و مورد سوء استفاده قرارمی گیرد و به گروههای خلاف و فساد میپیوندد. بنا به جنسیتشان، آسیبها را به کودکان بیگناهی که ناخواسته در بطنشان پرورش مییابند، انتقال میدهند و آسیب و اعتیاد و بدبختی را موروثی میکنند. صدای کودکان متولد شده از این زنان را چگونه باید به گوش قانونگذاران و مسئولان رسانید؟ نبود سلامت روان و مصرف مواد، قدرت تصمیم گیری و انتخاب را از این زنان سلب میکند اما از توان باروریشان نمیکاهد. هر سوءاستفاده و هر اشتباه منجر به تولد کودکانی میشود که مادرانشان را انتخاب نکردهاند و از تشکیل نطفهشان طعم مواد و آوارگی و بیهویتی را میچشند. کودکانی که در اثر مصرف مواد و الکل مادر، با انواع بیماریها و اختلالات متولد میشوند و تنها چشم انتظارانشان برای به دنیا آمدنشان، خریداران و صاحبکارانشانهستند، نه حتی مادران و پدران اغلب ازدواج نکردهشان. نه تولدشان ثبت میشود و نه فوتشان. اگر کشته شوند، قاچاق شوند و اعضایی از بدنشان خارج شود، کسی باخبر نمیشود و پیگیری قضایی غیرممکن است. اغلب به اصطلاح مادری که آنها را زاییده، گم میشود مثلا به اجبار و غیر منتظره ماهها برای ترک فرستاده میشود و کودکان بلاتکلیفتر از گذشته با انواع آسیبها رشد مییابند.
این روایت، واقعی است
غزاله مصرف کننده مواد دارای توهم و هذیان آسیب رسان، توسط خواهران و برادرانش مایع ننگ و آبرو ریزی خوانده و از خانه و خانواده طرد شد. بیش از ۱۰ سال
کارتن خواب شهر تهران بود، بارها سابقه بستری در بیمارستان اعصاب و روان و قطع مصرف ناموفق را داشته، اینبار داوطلبانه برای ترک به کمپ مرهم مراجعه کرد و از آنجا که توانایی تنها زندگی کردن در جامعه را نداشت، پس از ترخیص به مرکز توانمندسازی و اجتماع پذیری موسسه سیمای سبز رهایی (خانه میان راهی امان) ارجاع شد تا سرپناهی امن داشته باشد، خدمات رایگان دریافت کند و با راهکارهای مددیاران اعتیاد و جلسات خودیاری دوازده قدمی آشنا شود. دو فرزند ۷و۱۰ ساله دارد که جدا از هم در مراکز نگهداری بهزیستی اطراف تهران زندگی میکنند و غزاله چندسال یک بار هم توانایی ملاقات آنها را ندارد. مادرش در مرکز نگهداری بیماران مزمن روانیای در جنوب تهران زندگی میکند و برخلاف انتظارم آرزویش ملاقات با مادرش بود نه فرزندانش. وقتی بعد از چندماه همکاری برای ادامه درمان و بازگشت به جامعه، برای ملاقات با مادرش میرویم، با زنی آشنا میشوم که نسل در نسل انواع بیماریهای اعصاب را به ارث آورده و مادر و مادربزرگانی با اختلالات حاد روان داشته است. اموالش را نزدیکانش بالا کشیدهاند و او را رها کردهاند. چندسال بیخبری، غزاله و مادرش را درآغوش هم انداخت. زنان مستاصلی که قدرت یاری رسانی به یکدیگر را نداشتند. خبر ترک اعتیاد غزاله مادرش را دعاگو ساخت با آنکه خیلی هم متوجه آنچه در اطرافش میگذشت، نبود. اینکه غزاله اول فرد دچار بیماری اعتیاد بود یا اختلالات روانی زمینه ساز اولین مصرفش شدند، قابل تامل است، ولی آنچه بدیهی است دربه دری و بیخانوادگی دو فرزند دیگر است. اکنون غزاله یک سالی است که به دور از مواد در خانه میان راهی زندگی میکند و کم کم در حال آموزش و توانمند شدن جهت بازگشت به جامعه است. تحت نظر مسئول مرکز داروهای اعصابش را مرتب مصرف میکند و اختلالات روانیاش کنترل شده است. در کارگاه خیاطی مرکز کارآموزی میکند و با آنکه تا رسیدن به فرزندانش و حضور در جمع خانواده هنوز راه زیادی باقی مانده ولی دور از دسترس نیست.
مشکلات زنان درگیر اعتیاد
بسیار هستند زنان کارتن خواب مصرف کننده موادی که به هر دلیل و به هر طریق و به هر شکل، روابط پرخطر جنسی و بارداری ناخواسته را تجربه
میکنند اما نقصهای قانونی موجود، امکان بستن لوله و گذاشتن دستگاه و حتی سقط ایمن را از آنها سلب کرده است. اخیرا در دسترس نبودن وسایل پیشگیری ویژه این قشر نیز مشکلات را مضاعف ساخته است. چه لزومی دارد زنی که سلامت روان ندارد یا معتاد است و تمایل به داشتن بچه ندارد، به خاطر شرایطش، نوزادی را بدون تمایل به دنیا بیاورد؟ چرا نباید ویژه این افراد شرایط پیشگیری از بارداری رایگان و داوطلبانه – تاکید میکنم داوطلبانه – و سقطهای ایمن فراهم باشد؟ سالهاست هزینه مادی و معنوی کودکان بدین شکل متولد شده بر دوش جامعه سنگینی میکند. متولی کمک به بیماران روانیای که بیماریشان با مصرف مواد اعتیاد آور همپوش شده است، کدام ارگان است؟ رفتارهای اعتیادی قبل از اولین مصرف وجود دارند و با آخرین مصرف به پایان نمیرسند. تنها قطع مصرف کافی نیست، بیماری زمینهای عود مجدد را ایجاد میکند و این افراد با لغزشهای مکرر ناامیدانه به زندگی ادامه میدهند. مراکز مجوزدار ترک اعتیاد، اجباری به بهکارگیری روانپزشک ندارند و بیمارستانهای روانپزشکی نیز ضرورتی به استفاده از درمانگران اعتیاد نمیبینند. در هر دو جا درمانشان تکمیل نشده صورت میگیرد. گاهی به عنوان بیمار روانی در تیمارستان پذیرش میشوند و گاهی به عنوان معتاد در کمپ، نه از اینجا جواب میگیرند و نه در آنجا درمان میشوند، گاهی انگ معتاد را میخورند و گاهی انگ روانی بودن و در نهایت تنها آرامش را در مصرف مجدد مواد مییابند. لزوم تاسیس مراکز استاندارد درمانی ویژه این افراد و آموزش تخصصی روانشناسان کشورمان در زمینه اعتیاد احساس میشود و در نظر گرفتن شرایط کودکان زنان معتاد ضروری به نظر میرسد. امید است سیاستگذاران، قانون گذاران و تصمیمگیرندگان کشوری گوشه چشمی؛ نظری به حالمان کنند و ببینند مشکلات زنانی را که دیده میشوند ولی شنیده نمیشوند.
گزارش از سپیده علیزاده – قانون