چرا تلاش میکنند اتمسفر سیاسی انتخاباتی را تند و خشن کنند؟ به نظر، با از دست رفتن پایگاه و بهدنبال آن کاهش نفوذ اجتماعی اصولگرایان تندرو پس از انتخابات ریاست جمهوری۹۲ و بهطور همزمان افزایش اقبال عمومی و گرایش جریانات سیاسی به اتخاذ متد «اعتدال» و بهوجود آمدن نوعی همپوشی سیاسی میان جناحها که نتیجهای جز به محاق رفتن افراطیون نداشته، با نزدیک شدن رقابتهای انتخاباتی به نقطه جوش خود، تندروها تلاش وسیعی را برای رادیکالیزه کردن فضا و جلوگیری از یک تحول مسالمت آمیز در قوه مقننه و مجلس خبرگان بهکار گرفته و با تمسک به اسم رمزهای «فتنه گر» و «نفوذی»، راه کلبی مسلکی سیاسی را پیش گرفته و سعی دارند با برهم زدن قواعد رقابت آزاد و سالم سیاسی، حضور فعال چهرههای مختلف از طیفهای گوناگون را که میتواند نوید بخش سلامت انتخابات و آزاد بودن رقابت میان جناحها باشد و بدون تردید مشارکت رقابتی را افزایش خواهد داد، مخدوش کنند. ۲۴ خرداد ۹۲ فرصتی برای تمامی اصولگرایان بود تا بتوانند از شکست سیاسی، درس گرفته و به نحوی در اندیشه و روش سیاست ورزی خود بازنگری کرده و اشتباهات گذشتهشان را جبران کنند. به بیان دیگر، یکی از ابعاد مهم پاسخ منفی ملت به اصولگرایان، تغییر برخی سیاستهای نظام بود. مع الوصف، نارضایتی عظیمی که میتوانست منجر به بستن مادام العمر پرونده سیاسی اصولگرایان شود، به فرصتی تبدیل شد تا آنها بتوانند خود را اصلاح کنند. یعنی، زمینهای بهوجود آمد تا بزرگان این جناح دست به انتخاب بزنند؛ از فرصت بهدست آمده استفاده کرده و خود را بازسازی کنند، و یا در مقابل دنباله خواستههای مردم که از خرداد ۹۲ شروع شده و همچنان ادامه دارد مقاومت کرده و خشونت بورزند تا به پرتگاه سیاست سقوط کنند. در این بین، برخی از اصولگرایان نظیر علی لاریجانی، رخداد مذکور را درک کرده و بهنحوی با جدا کردن مسیر خود از خشونت گرایان و افراطیون اصولگرا، به یک جمع بندی منطقی درباره عملکرد چند ساله خویش رسیدند. لذا، اعتدالگرایان و اصلاح طلبان نیز باید دگردیسی و نرمش قهرمانانه طیفی از اصولگرایانی را که داوری قانون و منافع و مضار قواعد رقابت را میپذیرند، به فال نیک گرفته و راه تعامل و گفتوگو با آنها را درپیش بگیرند و حسابشان را از حامیان خشونت فکری جدا کنند، تا فرجهای باشد برای مجبور کردن تندروها که حقوق یکسان را پذیرفته، و تسلیم قواعد رقابتی شوند. شرایط اجتماعی و نظرسنجیهای اخیر، حکایت از سنگینی کفه ترازو به نفع اعتدالگرایان و اصلاحطلبان دارد. شاید به همین دلیل است که اصولگرایان تندرو، از حمایت مردم قطع امید کرده و برای حفظ موقعیت خود در قدرت به ترویج خشونت و یحتمل شیوههای ناجوانمردانه روی آوردهاند. ظریفتر اینکه، آنها برگزاری انتخابات با مشارکت پایین، اما بخت زیاد را بر مشارکت وسیع با بخت پایین خود، ترجیح میدهند. اما بدیهی است که داشتن یک اقلیت کوچک ولی شرافتمندانه و برخاسته از یک رقابت سالم و قانونی، به مراتب بهتر و موفقیت آمیزتر از یک اقلیت بزرگ یا اکثریتی در مجلس است که از طریق نظارت استصوابی و حذف نامزدها و نادیده گرفتن حقوق شهروندان برای انتخاب شدن باشد.
اصولگرایان چرا عصبانی هستند؟
یادداشت/ محمدشمس – روزنامه نگار
قلم | qalamna.ir :
هشتگ: اصولگرایان, تحلیل, یادداشت