گره زدن مهریه به آبروی اسلام و انقلاب
دو روز پیش نیز نوروزی مجدداً در اظهار نظری دیگر با دفاع از حذف زندان برای محکومان مهریه، آن را به آبروی اسلام و انقلاب گره زد و گفت:«حقوق زنان این نیست که مهریه بالا در نظر بگیرند و بعد این مهریه را بگیرند و برای خود تجارت کنند» او افزود: «وضعیت فعلی مهریه در جامعه باعث از بین رفتن آبروی اسلام و انقلاب شده است.»
درحالی نوروزی اندک زنانی که بهگفته او با مهریه تجارت میکنند را بهکل زنان جامعه تعمیم داد و همچنین پای آبروی اسلام و انقلاب بهمیان آورد که مهریه مهمترین امتیاز زنان برای کم کردن شکاف جنسیتی در کشور است و همچنین تنها ابزاری است که در صورت بههم خوردن زندگی مشترک میتواند دست زن را برای ادامه گذران زندگی بگیرد و روشن است که هیچ لطمهای نیز به آبروی اسلام و انقلاب هم نمیزند چراکه نه با شرع و نه با قوانین جاری کشور منافاتی ندارد. اگرچه حرف و حدیثها در باب مهریه و تلاش عدهای برای ایجاد محدودیت در دسترسی زنان بهاین حق قانونی و شرعی، قصه دیروز و امروز نیست و مسبوق بهسابقه است. اما افزایش قیمت سکه در چند ماه اخیر باعث شده که یک بار دیگر حرف و حدیث در مورد مهریه زیاد شود.
از تجمع مردان در مقابل مجلس شورای اسلامی و درخواست حذف زندان از بدهکاران مهریه گرفته تا ارائه طرح و برنامهها توسط نمایندگان مجلس، طرح و برنامههای که بیش از آن که حقوق زنان در آن لحاظ شده باشد، نفع مردان مدنظر قرار گرفته شده است. درصورتی که از نظر شرعی و قانونی مهریه حق زن است و وقتی مردی قرار داد آن را امضا میکند، مانند هر قرارداد رسمی و قانونی دیگز ملزم بهاجرای مفاد آن است و اگر رفتاری برخلاف مفاد قرارداد انجام گیرد در واقع نقض قانون اتفاق افتاده است. مرد تنها زمانی میتواند از زیر بار پرداخت مهریه شانه خالی کند که زن مهریهاش را بخشیده باشد.
مهریه ابزار برابرخواهی شده است
یک وکیل و فعال حقوق زن در مورد طرح اخیر مجلس در مورد مهریه به همدلی گفت: «تمام تعدیلهایی که در مورد مهریه در طول سالیان مختلف انجام گرفته بهنفع مردان بوده است، بدون اینکه حقوقی به زنان تعلق بگیرد. اکنون نیز طرح مدنظر کمیسیون قضایی مجلس مبنی بر حذف مجازات زندان برای مهریههای بالای ۵عدد سکه باز بهسود مردان است، بدون اینکه به زنان حقوقی تعلق بگیرد.»شیما قوشه با اشاره بهطرح کمیسیون مجلس و سخنان مطرح شده از سوی اعضای این کمیسیون مبنی بر سوءاستفاده برخی از زنان از مهریه افزود:«اغلب زنانی که مجبور میشوند از مهریه بهعنوان یک ابزار استفاده کنند کسانی هستند که بهدلیل نداشتن حقوق برابر با مرد در ازدواج مجبور میشوند که از مهریه بهعنوان یک ابزار استفاده کنند تا شاید با اهرم فشار مهریه بتوانند مرد را پای میز مذاکره بنشانند و در مورد حق و حقوق دیگرشان مثل حق طلاق یا حضانت فرزندان و…با آنان چانهزنی کنند و نهایتاً به توافقی دست پیدا کنند. در واقع مهریه برای خیلی از زنانی که از حقوق برابر برخوردار نیستند تبدیل به یک ابزار برای برابرخواهی شده است.»
وی به ذهنیتی که زنان را متهم به سوءاستفاده از مهریه میکنند، اشاره کرد و افرود:«بدیهی است همیشه در هر موضوعی ممکن است افرادی باشند که از شرایط بهنحو دیگری استفاده کنند، موضوع مهریه نیز از این قاعده مستثنی نیست، اما نباید نگاه سودجویانه اندکی از زنان را به مهریه اصل دانست و آن را به کل زنان تعمیم داد. بنده با توجه بهتجربه شخصی خود معتقدم ۹۰ تا ۹۵درصد از زنانی که مهریه را به اجرا میگذارند میخواهند از طریق آن بهبقیه حقوق خود دسترسی پیدا کنند.»
تغییر یک طرفه قانون مهریه به نفع مردان
قوشه اعمال محدودیت در دسترسی زنان بهمهریه را بهافزایش زندانیان مهریه گره زد و گفت:«مسئلهای که در مورد مهریه وجود دارد، این است که ما بررسی کنیم تاکنون مهریه چه کارکردی داشته، آیا توانسته به آن هدفی که داشته است برسد یا نه؟ مشخصا در دیدگاه سنتی و حقوق سنتی که از فقه ناشی میشود مهریه حق زن است که بهمحض عقد و ازدواج، مالک آن میشود و میتواند آن را مطالبه کند، طبیعتا بهدلیل عندالمطالبه بودن مهریه، مرد نیز باید توانایی پرداخت آن را داشته باشد. اما در طول سالیان مختلف و بهدلیل اتفاقها و تغییراتی که در جامعه بهوجود آمده است، توان مالی مرد در پرداخت مهریه نادیده گرفته شده و مهریه نیز بهیک موضوع فرمالیته و سمبلیک تغییر موضع پیدا کرده است، بهنحوی که مردان زیادی وجود دارند که ممکن است از حداقلهای زندگی هم برخوردار نباشند، اما خود را بهپرداخت مبالغ بسیار گزافی از مهریه متعهد میکنند. جوریکه هر مخاطب بیرونی نیز متوجه میشود این مرد توان پرداخت آن مهریه سنگین را نخواهد داشت.»
این وکیل افزود:«تعیین مهریه هم از دیدگاه عرفی و سنتی و هم بهعنوان یک مسئله حقوقی مهم هم چنان توسط خانوادهها پیشبینی میشود و در این میان خیلی از مردها توان و تمکن پرداخت مهریه را ندارند. بدیهی است اگر زن مهریه خود را مطالبه کند و مرد نتواند آن را پرداخت کند و چون این دین است زن میتواند براساس ماده سه تقاضای بازداشت مرد را بکند تا این دین تسویه شود. این موضوع تبعات زیادی داشت، جمعیت زندانها را افزایش میداد، از خزانه عمومی هزینه زندانیهای باید تامین میشد، ممکن بود محکومین مهریه مشاغلی که داشتند بهخطر بیفتد یا خطرات روانی فرزندان مشترک زوجین را تهدید میکرد و… بهدلیل همین تبعات قانونگذار یا مجریان قانون شرایط مهریه را یکطرفه بهنفع مردان تغییر دادند. مجلس گذشته قانونی در رابطه با مهریه مصوب کرد که بالای ۱۱۰سکه مهریه زندان نخواهد داشت و اکنون این مجلس نیز بهدنبال آن است باتوجه به رشد قیمت سکه آن سکهها را به ۵عدد تقلیل بدهد.»
شروط ضمن عقد نابرابری را کم میکند
این فعال حقوق زن بهمقوله شروط ضمن عقد اشاره کرد و گفت: «یکی از بهترین اقداماتی که میتواند ترازوی نابرابر حقوق زن و مرد را در ازدواج برابر کند و تا حدودی بهنفع هر دو طرف ماجرا باشد شروط ضمن عقد است. در چند سال اخیر باتوجه به اینکه مهریهها حالت فرمالیته پیدا کردهاند و اساسا بسیاری از مردها نیز امکان پرداخت آن را ندارند و از طرفی حقوق خانواده درخصوص زن و مرد توسط قانونگذار کاملا نابرابر پیشبینی شده است، موضوع شروط ضمن عقد توسط فعالین زن مطرح شده است و کاملا نیز قابل دفاع است.»قوشه ادامه داد: «از آنجاییکه عقد و ازدواج دایم را میشود بدون پیشبینی مهریه منعقد کرد و از لحاظ قانونی نیز کاملا صحیح است، میتوان در امر ازدواج، مهریه تعیین نشود و در ازای آن یک بخشی از حقوق ریشهای و بنیادی که به زن بهعنوان یک انسان تعلق میگیرد در قالب شروط ضمن عقد از مرد اخذ شود، این بهترین پیشنهادی است که میتوان ارائه کرد که تا حدودی حقوق بین زن و مرد در رابطه ازدواج برابر شود. البته لازم است بهاین نکته اشاره کنم که حتی شروط ضمن عقد هم زن و مرد را در فضای برابر قرار نمیدهد، بلکه تا حدودی حقوقشان را بههم نزدیک میکند. بهعنوان مثال موضوع ولایت پدر بر فرزندان را هیچ وقت نمیشود در قالب شروط ضمن عقد واگذار کرد.»
وی گفت:«اگر شروط ضمن عقد به صورت قانونی برای همه به صورت یکسان در نظر گرفته شود، خیلی از مشکلات در رابطه با مهریه نیز حل میشود، بدیهی است وقتی تنها ابزار یک زن برای رسیدن به حقوقش مهریه است و آن ابزار را هم از او میگیریم، قطعا شاهد فجایع بسیار زیادی در زندگیهای زناشویی خواهیم بود. در این سالها بروز این فجایع هم کم نبوده است، زنی که در نهایت -یا به دلیل نداشتن مهریه یا عدم توانایی مالی مرد برای پرداخت مهریه- نتوانسته طلاق بگیرد و دست به قتل شوهرش زده است تا از آن زندگی رها شود.اکنون ما با دو تا کودک مواجه هستیم که پدر و مادر ندارند، پدر به قتل رسیده مادر قصاص شده است. این اتفاقات ناگوار در جامعه میتواند ناهنجاریهای مختلفی را به وجود آورد و اینجاست که خطای قانونگذار به جامعه بر میگردد.
به نظر میرسد اقدام خوبی که در این زمینه میتوان انجام داد این است که اگر به نفع مردان طرح، لایحه یا هر دستورالعمل دیگری را صادر میکنند، زنان را هم ببینند و آنان را نیز لحاظ کنند و حقوق آنان را نیز پیشبینی کنند تا زنان برای دستیابی به حقوق خود مجبور نشوند به راههای دیگری متوسل شوند.»