اجراى برجام قرار است به زودى آغاز شود؛حسن تدبیر دولتمردان و مقاومت آنان در برابر متعصبان داخلى و فشارهاى خارجى ستودنى است و قطعا برگ مثبتى در کارنامه خویش ثبت کردند.هرچند هنوز این مخالفتها به اشکال مختلف ادامه پیدا کرده و هر آن احتمال آسیب دیدن توافقات صورت گرفته میرود اما امیدوارى به سر انجام رسیدن این روند و دست یابى به آرامش بیشتر وجود دارد؛ در عین حال بنظر میرسد از دیدگاه هزینه و فایده لازم است تا نسبت به بیش از یک دهه جدال هسته اى بازنگرى و ارزیابى مختصرى انجام شود و باز باید یادآور شد که استفاده از انرژى هسته اى حق تمامى آحاد مردم کره زمین و از جمله ایرانیان است.
از سالها قبل از پیروزى انقلاب اسلامى طرح احداث نیروگاه اتمى بوشهر و تاسیس سازمان انرژى اتمى کلید خورده بود اما تکمیل چرخه سوخت مقوله اى نبود که به راحتى قابل انجام باشد و اجراى آن حتى قبل از انقلاب اسلامى نیز با مخالفت قدرت هاى شرق و غرب روبرو بود. عدم تمایل قدرتهاى بین المللى براى تکمیل چرخه سوخت هسته اى در کشورها را میتوان بیشتر از احساس عدم امنیت آنان نسبت به احتمال استفاده هاى نظامى دانست. گر چه معاهده NPT ( منع گسترش سلاحهاى) که در سال١٩۶٠ به امضاء ۶٢ کشور رسید، استفاده صلح آمیز هسته اى را براى همه مشروع میداند اما پر واضح دیده میشود که حداقل در بحث چرخه سوخت بسیار محتاط و گزینشى عمل کرده اند.
وجود امکانات هسته اى و حتى بمب اتمى در هند و پاکستان را در تعادل بخشى شرق و غرب و دو کشور مزبور دیده اند و مسلح کردن اسراییل را محاصره بودن آن در میان اعراب توجیه نموده اند و بالاخره دست داشتن کشورهاى دیگر در غنى سازى اورانیم را مشروط به نظارت هاى موثر و عمیق فنى و امنیتى دانسته اند.
با این مقدمه باید دید که چه هزینه اى پرداخته ایم و در مقابل چه چیزى بدست آورده ایم؟
مطابق با مفاد برجام ایران حدود دو سوم از سانتریفیوژهاى خود را براى مدت ١۵ سال کاهش میدهد و پس از آن نیز اورانیوم بیش از ٣/۶٧ در صد تولید نخواهد کرد و هیچ رآکتورى با آب سنگین نمیسازد. طى این مدت IAEA در تمامى تاسیسات اتمى ایران نظارت کامل خواهد داشت و همچنین حدود ١٠ هزار کیلوگرم اورانیوم غنى شده از ایران خارج و معادل محتواى آن کیک زرد دریافت میکند؛ در مقابل سازمان ملل، امریکا و اتحادیه اروپا تحریمهاى مربوط به هسته اى را لغو و در این زمینه تحریم جدیدى وضع نخواهند کرد. البته در این برنامه “راهکار مقابله سریع” که میتواند بصورت خودکار و در صورت عدم پایبندى ایران به رعایت توافقنامه هسته اى ، تحریم ها را مجددا برقرار نماید پیش بینى شده است که شرح کامل آن در این نوشتار نمی گنجد.
حال این سوال مطرح می شود که آیا دستاورد ایران پس از یک دهه تحمل فشار، شامل اجازه کارهای پژوهشی هسته ای و بعد از ١۵ سال هم غنی سازی کمتر از ١۴ درصد به علاوه محدودیت های دیگر ارزش از دست دادن فرصتهای طلایی برای رشد اقتصادی و حضور در سهمیه های جهانی را داشت؟
بر اساس تخمین های موجود حدود ۶٠٠ میلیارد دلار طی ٨ سال در دولتهای نهم و دهم عاید کشور شد که این میزان ارز می توانست در تامین و تجهیز زیر ساختهای اقتصادی و اجتماعی نقش مهمی ایفا کند اما برقراری تحریمهای بین المللی باعث شد تا به جای آن صدمات بزرگی به کشور وارد شود که اهم آنها عبارت است از :
١- هدر رفتن منابع ارزی حداقل به میزان ٣٠ درصد ناشی از گران خریدن کالا و اضافه شدن ریسکهای حمل و نقل و بیمه
٢- افت کیفیت در خرید کالاهای خارجی به دلیل محدودیت در منابع خرید
٣- فرسوده شدن زیرساختهای قبلی به دلیل عدم امکان نوسازی همه جانبه
۴- رخداد اختلاسهای بزرگ و مهمتر از آن تخریب ساختارهای سلامت اقتصادی
با مقایسه هزینه – فایده در اتفاقات گذشته، سنگین تر بودن کفه ترازوی زیان در ابعاد اقتصادی کاملا محرز است که گزارشات رسمی دولت ، مجلس، بانک مرکزی و دیگر نهادهای مستقل موید این موضوع می باشند؛ شاید گفته شود که مقاومت جمهوری اسلامی ایران در برابر خواسته های بین المللی باعث افزایش اعتبار و ابهت کشورمان شده است و این حرکت باعث می شود تا در آینده چشم طمع قدرتمندان جهانی بر روی ایران بسته شود. در پاسخ باید گفت که ایستادگی و شجاعت در شرایط مناسب ارزشمند و قابل قبول است؛ یقینا فردی که خود را با حیوان درنده وحشی روبرو میبیند قبل از اینکه شجاعت خود را خرج کند با قوه عقلانیت به دنبال جان پناهی میگردد تا خویشتن را از معرض خطر دور کند ؛ در معرکه بین المللی نیز درایت و تدبیر بیش از مقاومت و پنجه در پنجه افکندن موثر است. با فرض اینکه جمهوری اسلامی درگیر مبارزه با قدرتهایی چون آمریکا و اروپا باشد باید اذعان کرد این رویارویی بسیار نامتقارن بوده و قربانیان اصلی هم توده های مردم خواهند بود که امروز شاهد کاهش رشد اقتصادی ، رکود و بیکاری هستیم. در چنین مبارزه ای استفاده از تاکتیک ها و عقب نشینی های حساب شده باید در دستور کار قرار گیرد.خط مشی نرمش قهرمانانه که توسط رهبر جمهوری اسلامی ایران عنوان گردید، متاسفانه در زمانی میتوانست از آسیب های بیشتر جلوگیری کند به کار گرفته نشد و تنها دولت آقای روحانی توانست با این مانور شعله های آتش را هر چند دیرهنگام خاموش سازد اما در شرایطی به پایان خط درگیریها نزدیک می شویم که پشت سرمان جز زمین سوخته چیزی نمانده و بهای احیای آن را باید در مقطعی شروع به پرداخت کنیم که قیمتهای جهانی نفت در پایین ترین نقطه ممکن است ؛ با این حال هنوز چشم انداز کاملا روشنی از اجرای صحیح برجام وجود ندارد؛ سنگ اندازی های داخلی و لابی صهیونیست ها برای توقف آن به هر شکلی ادامه دارد.در آستانه انتخابات اسفند ماه شاهد تندترین تحرکات از طرف تندروها بر علیه برجام هستیم و یقینا در سال آینده هم که به انتخابات ریاست جمهوری نزدیک میشویم تشدید خواهد شد.
به نظر می رسد همه کسانی که احساس مسئولیت مشترک نسبت به سرنوشت این سرزمین دارند باید برای رهایی از بحران هسته ای از طریق تعامل بازجامعه بین الملل و اجرای صحیح برجام متحد و همدل شوند.
منبع: هفته نامه پایتخت کهن