گروه سیاسی: روزنامه کیهان نوشت: آزادی به این معناست که یک واحد سیاسی نوع خاصی از زندگی را برای خود تعریف کند که هویت مخصوصی به او بدهد. اما آزادی به معنایی که در فرهنگ غرب آمده است، برخورداری از اختیار در انتخاب شغل و در محل زندگی و در فعالیت انتخاباتی و اموری از این قبیل است.
این در واقع نوع خاصی از کنش اجتماعی، در یک نظام سیاسی به رسمیت شناخته شده است؛ یعنی ابتدا یک نظام سیاسی وجود دارد و برای موضوعات تعریف خاصی دارد. پس از آن، فرد یا یک واحد سیاسی در چارچوب خاص به کنشهایی تن میدهد که آن نظام سیاسی برای او مجاز شمرده است و هر گونه رفتاری خارج از آن به عنوان فعالیتی آنارشیک، غیرقانونی و غیرمشروع تلقی میشود. این آزادی در واقع «آزادی انسان» نیست، آزادی یک نظام سیاسی مشخص برای واداشتن شهروندان به نوع خاصی از رفتار است که مقوم آن نظام سیاسی بینالمللی باشد.
انقلاب اسلامی، آزادی را مهمترین جنبه هویتی انسان میشناسد. از نظر اسلام، اگر آزادی از انسان گرفته شود، انسانیت انسان از او سلب شده است و لذا آزادی در واقع نه گرفتنی و نه دادنی است چرا که جنبه وجودی دارد. با این وصف آزادی مدنظر انقلاب اسلامی، آزادی از هویتهایی است که برای انسان ساختهاند تا او به گونهای در چارچوب یک نظام سیاسی برساخته مشخص قرار داشته باشد.
آزادی مدنظر انقلاب اسلامی به انسان اجازه میدهد، فارغ از آنچه برای او ساخته و پرداخته و پسندیدهاند، خویشتن را براساس فضایل و فطرت الهی و براساس مقتضیات تاریخی و محیطی خود تعریف کند و در واقع به جای اینکه به هویتی برساخته در نظامی خاص تن دهد، نظامی خاص را بر اساس هویتهایی که در خود یافته، پدید آورد. بر این اساس، این نظام سیاسی نه دهنده آزادی است و نه محدودکننده حدود آن بلکه آن را براساس اهداف خلقت انسان توضیح میدهد.
این در واقع نوع خاصی از کنش اجتماعی، در یک نظام سیاسی به رسمیت شناخته شده است؛ یعنی ابتدا یک نظام سیاسی وجود دارد و برای موضوعات تعریف خاصی دارد. پس از آن، فرد یا یک واحد سیاسی در چارچوب خاص به کنشهایی تن میدهد که آن نظام سیاسی برای او مجاز شمرده است و هر گونه رفتاری خارج از آن به عنوان فعالیتی آنارشیک، غیرقانونی و غیرمشروع تلقی میشود. این آزادی در واقع «آزادی انسان» نیست، آزادی یک نظام سیاسی مشخص برای واداشتن شهروندان به نوع خاصی از رفتار است که مقوم آن نظام سیاسی بینالمللی باشد.
انقلاب اسلامی، آزادی را مهمترین جنبه هویتی انسان میشناسد. از نظر اسلام، اگر آزادی از انسان گرفته شود، انسانیت انسان از او سلب شده است و لذا آزادی در واقع نه گرفتنی و نه دادنی است چرا که جنبه وجودی دارد. با این وصف آزادی مدنظر انقلاب اسلامی، آزادی از هویتهایی است که برای انسان ساختهاند تا او به گونهای در چارچوب یک نظام سیاسی برساخته مشخص قرار داشته باشد.
آزادی مدنظر انقلاب اسلامی به انسان اجازه میدهد، فارغ از آنچه برای او ساخته و پرداخته و پسندیدهاند، خویشتن را براساس فضایل و فطرت الهی و براساس مقتضیات تاریخی و محیطی خود تعریف کند و در واقع به جای اینکه به هویتی برساخته در نظامی خاص تن دهد، نظامی خاص را بر اساس هویتهایی که در خود یافته، پدید آورد. بر این اساس، این نظام سیاسی نه دهنده آزادی است و نه محدودکننده حدود آن بلکه آن را براساس اهداف خلقت انسان توضیح میدهد.