روزنامه شرق نوشت: زنی که دو فرزندش را به قتل رسانده است در بازجوییها نحوه ارتکاب به وقوع جنایت را شرح داد و صحنه جرم را بازسازی کرد.
کارآگاهان جنایی استان خراسانرضوی روز هفتم مرداد از وقوع جنایتی هولناک مطلع شدند و وقتی به محل حادثه رفتند اجساد دختر و پسری خردسال را یافتند که غرق در خون بودند و کاملا مشهود بود با ضربات چاقو از پا درآمدهاند. مقتولان خواهر و برادر هشت و ٩ ساله بودند که پدرشان سالها قبل فوت شده بود اما از مادر آنها خبری نبود.
مأموران با توجه به ناپدیدشدن مادر مقتولان به این زن ظنین شدند و تصمیم گرفتند او را بازداشت کنند اما ردی از مظنون که هایده نام دارد وجود نداشت تا اینکه سرانجام بعد از گذشت سه روز این زن شناسایی و دستگیر شد. متهم در بازجوییهای اولیه مردی را بهعنوان قاتل معرفی کرد اما وقتی مأموران حرفهای او را قانعکننده تشخیص ندادند و سؤالات بیشتری از وی پرسیدند بالاخره اقرار کرد خودش دست به این جنایت زده است.
هایده درحالیکه بهشدت پریشان و مضطرب بود در اعترافاتش گفت: «شوهرم سال ٨٩ فوت شد و از آن به بعد با بچههایم تنها بودم. با اینکه مشکل مالی نداشتم تنها زندگیکردن برایم خیلی سخت بود. باید از بچهها مراقبت میکردم و به کارهایشان میرسیدم و کسی نبود که کمکم کند.
در این سالها خیلی سختی کشیدم تا اینکه شب حادثه ناگهان به فکرم رسید بچهها را به قتل برسانم. من از قبل هیچ نقشهای برای آدمکشی نداشتم و آن فکر یکدفعه به ذهنم خطور کرد و هنوز هم نمیدانم چطور به چنین نتیجهای رسیدم اما آن زمان نقشهای کشیدم و در اجرای آن بسیار مصمم بودم».
متهمبهقتل در ادامه توضیح داد: «من هیچوقت بیماری خاصی نداشتم و هرگز در مرکز درمانی بستری نشدم فقط داروی خوابآور مصرف میکردم. آن شب چند قرص خوابآور به بچههایم خوراندم و منتظر ماندم تا آنها به خواب عمیق فروبروند. سپس سراغ پسرم رفتم. برای قتل چاقویی برداشته بودم. هنگامی که میخواستم ضربه بزنم پسرم چشمانش را باز کرد ولی من که تصمیم قطعی خودم را گرفته بودم تردید نکردم و ضربات را زدم؛ بعد سراغ دخترم رفتم و او را هم بههمینترتیب کشتم؛ البته دخترم پیش از مرگ سعی کرد تیغه چاقو را بگیرد و آن را از دستم دربیاورد اما موفق نشد.
بعد از انجام قتلها با روشنگذاشتن تلویزیون و کولر از خانه فرار کردم و با یک ماشین که رانندهاش مردی مسن بود راهی یکی از شهرهای شمالی شدم و در شمال با پیرمرد خانهای را کرایه کردیم؛ اما بعد از سه روز به شهر خودمان برگشتم و دستگیر شدم. اول میخواستم قتل را گردن پیرمرد بیندازم اما حرفهایم قابل باور نبود بههمیندلیل ناچار شدم واقعیت را بگویم».
متهم به قتل بار دیگر تکرار کرد: «از تنهایی خسته شده بودم و دیگر نمیتوانستم این وضعیت را ادامه بدهم؛ بههمیندلیل هم به فکر قتل بچههایم افتادم».هایده در ادامه توسط پلیس به خانهاش منتقل شد و صحنه جنایت را بازسازی کرد. این زن اکنون در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.