هرچه با او صحبت میکردم و درباره دلیل این وضع و حالش میپرسیدم، چیزی نمیگفت. بعد از مرگش مطمئن شدم اتفاقی برای او افتاده که دست به چنین کاری زده است؛ بههمیندلیل هم تصمیم گرفتم اتاقش را بگردم. در اتاقش تکهکاغذی پیدا کردم که روی آن نوشته بود توسط یکی از پسران فامیل مورد آزار قرار گرفته است و حتی خواهران آن پسر هم این موضوع را میدانستند. من هم کاغذ را به پدرم دادم تا پلیس را در جریان قرار بدهد.
پلیس در ادامه تحقیقات مرد جوان را بازداشت کرد و با توجه به اینکه پرونده عنوان شکایتی تجاوز داشت، بهطور مستقیم پرونده به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. مرد جوان به دادگاه برده شد. پدر دختر شکایت علیه او را مطرح کرد و خواستار مجازات متهم شد؛ اما متهم تجاوز به دختر جوان را رد کرد و گفت: من چنین کاری نکردهام. من زن و بچه دارم. فرهنگ ما اجازه نمیدهد به دختری که عضو خانوادهام است و با او نسبت خونی دارم، چشم داشته باشم. من هرگز چنین کاری نکردم و در محلی که کار میکنم هم گزینش اخلاقی شدهام.
در این هنگام قضات گفتند آیا حاضر است آزمایش دیانای بدهد؟ که متهم جواب داد آزمایش میدهد و ترسی از این موضوع ندارد.
او گفت: ادعایی که پدر دختر جوان مطرح کرده، ادعای بزرگی است و باعث شده تا من در شهرمان بیآبرو شوم و خطر جانی برایم ایجاد شود و زن و بچهام در امنیت و آرامش نیستند. بههمیندلیل هم حتما آزمایش میدهم تا ثابت شود بیگناه هستم.با معرفی پسر جوان به پزشکی قانونی او مورد آزمایش قرار گرفت. پزشکی قانونی اعلام کرد دیانای گرفتهشده با نمونههای گرفتهشده از جسد دختر مطابقت ندارد.همچنین پزشکی قانونی اعلام کرد دختر جوان مورد تعرض قرار گرفته است و گزارش معاینه جسد و همچنین نتیجه دیانای گرفتهشده از او این موضوع را نشان میدهد؛ اما بررسیها حاکی از آن است که مطابقتی بین دیانای متهم با دیانای نمونهبرداریشده وجود ندارد.با اعلام این گزارش یک بار دیگر پسر جوان در دادگاه حاضر شد. او گفت: وضعیت زندگی من با ادعایی که مطرح شده، به هم ریخته است. مسئله ناموس برای ما خیلی مهم است و حتی نامه تهدیدآمیز دریافت کردیم. من درخواست دارم این موضوع خیلی زود اعلام شود.دادگاه با دعوت طرفین پرونده بهزودی رأی خود را در این زمینه صادر خواهد کرد.