رضا شکراللهی – ویراستار – در اینباره در یادداشتی نوشت: «چکیده بحث املای هفتخان و هفتخوان را استاد کزازی گفتهاند. اینکه هر دو این واژهها درستاند. یکی از جهت معنا که با واژه خانه همریشه است و دیگری از جهت صورتی که در متنهای کهن ثبت و ضبط شده و خان را با واو نوشتهاند و بعد توجیهی برای آن یافتهاند مبنی بر سفره (خوان) گستردنِ پهلوان پس از عبور از هر مرحله و منزل، که توضیح و توجیهی بیپایه به نظر میرسد.
ریشهیابی کاربرد «خوان» در معنای «خان» کار یک زبانشناس و لغتشناس است. بحث درباره هفتخوان به سادگی بحث دربارهی پیشخوان و پیشخان نیست. با کمی بررسی میتوان گفت که «پیشخوان» املای نادرست اما رواجیافته واژه «پیشخان» است و اگر کسی دغدغهی درستنویسی دارد، بهتر است آن را به صورت پیشخان بنویسد.
اما آنچه من میتوانم به بحثِ هفتخوان و استفاده از «خان» یا «خوان» اضافه کنم، دو نکته است. یکی آنکه دواملایی بودنِ این واژه را مثل شماری دیگر از واژههای چنداملایی، به طور رسمی بپذیریم.همچنانکه در عمل هم چنین است. مسئله امروز هم نیست. دواملایی بودنِ این واژه از قدیم هم جاری بوده و هر چه بیشتر در متون کهن میچرخیم، بیشتر سردرگم میشویم. بنابراین میتوانیم مثل اغلب مردم به آن رسمیت ببخشیم و تصمیم بگیریم که در اینباره به کسی خرده نگیریم.
کار و راه دیگر این است که به سمت وحدت رویه حرکت کنیم. مثلاً در واژهسازی نظامی، از خیلی قبل، واژه «خان» را برای لولهی تفنگ ثبت کردند و اصطلاح «خانکشی» را هم برای آن ساختند که هنوز هم به همین صورت استفاده میشود. افزون بر این، همانطور که برخی ادیبان از جمله جناب کزازی هم اشاره کردهاند، صورتِ «خوان» در مرتبت دوم برای این استفاده مجاز است. یعنی ادیبان میگویند درست آن خان است، اما خوان هم غلط نیست. دیگر آنکه معنای اصلی «خوان» همان سفره طعام و غذاست با کلی ترکیب که خیلی هم کاربرد دارند. یک نمونهاش در اسامی برخی رستورانها. بنابراین میتوان املای «هفتخوان» را به جهت کاربردِ آن در متون کهنِ پهلوانی، به همان حوزه محدود نگاه داشت و در سایر موارد، فقط از «خان» استفاده کرد و مثلاً به جای تیتر «خوانِ آخر برجام»، نوشت «خانِ آخر برجام». یعنی از واژهای استفاده کنیم که هم در «چشم» فارسیگویانِ امروز به «خانه» نزدیکتر است و هم در «ذهن» ایشان، همان «هفتخوان رستم» را تداعی میکند.»
میرجلالالدین کزازی هم درباره اینکه نگارش «هفت خوان» درست است یا «هفت خان» توضیحی ارائه کرد.
این شاهنامهپژوه و استاد زبان و ادبیات فارسی در گفتوگو با خبرنگار ادبیات در پاسخ به این سوال که در این ترکیب، آیا واژه «خان» درست است یا «خوان»، اظهار کرد: پاسخ من به این پرسش این است که هر دو این واژهها میتواند درست بود. از دو دید؛ یکی آن است که خان با واژه خانه همریشه است، زیرا جایی است که پهلوان چندی در آن به سر میبرد و کار بزرگ پهلوانی خود را به انجام میرساند؛ پس باید با الف نوشته شود. اما اگر خان را با واو هم بنویسیم بیراه نیست، زیرا در متنهای کهن خان با واو نوشته شده است.
کزازی افزود: نه تنها نویسندگان و سرایندگان آن را با واو نوشتهاند، بلکه بر پایه این ریخت به آفرینشهای زبانشناختی در واژه هم دست زدهاند. من نمونهای از خاقانی میآورم. خاقانی در چامه ترسایی گفته «به یک لفظ آن سه خوان را از چه شک، به صحرای یقین آرم همانا». در اینجا ایهامی در واژه سه خوان است. یک معنا معنای نزدیک یعنی سه کار بزرگ و دشوار است که باید از آن گذشت، اما معنای دیگر که از آن میتوان گرفت این است که سخن خاقانی درباره ترسایان است و سه خوان را میتوان سه خواننده هم دانست؛ به معنی ترسایی که خدا را سهگانه میخواند. یعنی ترسایی پیرو سه خدا را از چاه شک بیرون میآورم. اگر ما در این بیت مصرع خوان را با الف بنویسیم این معنای نغز و هنری از میان خواهد رفت.
او در پاسخ به اینکه نظر خود شما درباره این واژه چیست و کدام درست است، گفت: میانگارم چون در پیشینهی ادب پارسی این واژه را با واو نوشتهاند آن را با واو هم میتوان نوشت. هرچند این نگارش میتواند بیپایه باشد زیرا در فرهنگها نوشتهاند که چون پهلوان در هر جا خوانی میگسترده است یعنی سفرهای میگسترده است، که چندان پایهای ندارد.