قلم از همدان- به بهانه در پیش بودن هشتم اسفندماه روز «حمایت از حقوق مصرفکنندگان» و در وضعیت بازار که همواره هر کمبود و آشفتگی و یا هر شوک وارده بر بدنه بازار را تقصیر مصرفکنندگان میدانند برآن شدیم تا به نقش «مصرفکنندگان کالا» در بازار و جریان داشتن خون در رگهای آن بپردازیم.
تمامی افراد بشر به عنوان مصرفکننده، دارای مجموعه حقوقی هستند که عرضهکنندگان کالاها و خدمات بایستی آن را رعایت کنند. امروزه در بسیاری از کشورهای جهان، قوانین مشخص و واضحی برای ادای این حق وجود دارد. حقوق برخورداری از ایمنی و اطلاعات کامل، انتخاب آزادانه کالاها، معامله منصفانه، دادرسی برای جبران خسارت، جبران آسیبهای وارده، برخورداری از حمایت دولت درصورت وقوع برخی تخلفات از سوی صاحبان واحدهای صنفی، استفاده از محصولات دارای کیفیت مناسب و متناسب با انتظارات مصرفکننده، در اختیار داشتن مشخصات تولیدکننده کالا وغیره همگی از حقوق مسلم مصرفکنندگان بهشمار میآیند.
اما بهراستی چرا این روزها، از یک سو شاهدیم که هر جا صحبت از کمبود کالا و گرانیها است، مقصر آن را مصرفکنندگان میدانند و هر جا مصرفکنندگان را نیازمند به خرید یک کالا میدانند، یا کیفیت محصول را پایین میآوردند، یا بحثهای فروش اجباری مطرح میشود، یا صفهای طولانی راهاندازی میشود تا مردم منتظر خرید یک محصول شوند! و در نهایت به آنها برچسبی زده شود که مصرفکنندگان عامل آشفتگی بازار هستند!
اما بهراستی نقش مصرفکنندگان چرا این روزها در بازار به عنوان عامل رونقبخش به تولید و عرضه فراموش شده است؟ در این راستا گفتگویی با جامعهشناس فرهنگی، استاد دانشگاه تهران و نویسنده کتابهایی، همچون انسانشناسی فرهنگی، مبانی جامعهشناسی، جامعهشناسی آموزشوپرورش، هنر اجتماعی و ملی ترتیب داده شد که در ادامه متن آن را میخوانید:
مصرفکنندگان کالا دچار هراس اجتماعی شدهاند
امانالله قرائیمقدم در گفتگو با خبرنگار قلم مصرفکنندگان کالا را سرمایههایی برای بازار دانست و گفت: متأسفانه در وضعیتهای پیشآمده برای بازار همواره میبینیم که مردم را محتکر میدانند و مطرح میکنند که مردم به سمت خرید کالا هجوم میآوردند و این موضوع سبب آشفتگی بازار شده است.
وی با بیان اینکه در ابتدا همین مسئولین باید بررسی کند که علت هجوم مردم چیست، ادامه داد: اگر هجوم مردم برای خرید کالایی را شاهد هستیم و همه سعی دارند که بهنوعی کالایی را ذخیرهسازی کنند، بدین سبب است که نگران هستند مبادا با کمبود و در دسترس نبودن آن کالا روبرو شوند و یا ارزش پولشان حفظ نشود.
این جامعهشناس فرهنگی با تأکید بر اینکه این وضعیت ناشی از عدم کنترل بازار و برنامهریزی نکردن در مسیری است که عرضه و تقاضا کنترل شود، مطرح کرد: این وضعیت ناشی از همان مسئولینی است که نتوانستهاند بازار و شرایط عرضه و تقاضا را کنترل کنند و باید به خریداران و مصرفکنندگان این حق را داد که بهنوعی دچار هراس اجتماعی شوند.
قرائیمقدم با اشاره به اینکه هماکنون، مصرفکنندگان کالا دچار هراس اجتماعی شده اند اضافه کرد: این وضعیت باید کنترل شود نه اینکه مصرفکنندگان را مقصر آشفتگیها و شوک به بازار دانست، چراکه از یک سو با گرانی روزانه برخی از محصولات روبرو هستیم و از سویی، کمبودهایی را در برخی از محصولات دیدهایم و حال که کمبودی وجود ندارد، این هراس اجتماعی همچنان با مصرفکنندگان کالا و خریداران است.
وی با بیان اینکه این هراس اجتماعی را میتوان در سبد خرید مردم مشاهده کرد به نوعی که همواره در حال خرید برنج و روغن و کالاهایی هستند که بهزودی فاسد نمی شوند، گفت: این هراس اجتماعی و ناامنی در زمینه مایحتاج اولیه زندگی است که مردم را به این سمت سوق میدهد.
استاد دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه این وضعیت تنها مختص مردم ایران نیست، افزود: در شرایط شیوع ویروس کرونا شاهد بودیم که قفسههای فروشگاهها به سرعت خالی میشد و در تمام جهان این وضعیت هراس و خریدهای بسیار از سوی مردم رخ میداد.
قرائیمقدم ادامه داد: در شرایط جنگ، بحرانهای اجتماعی، بحرانهای اقتصادی و بحرانهای سیاسی این روند طبیعی است.
باید مصرفکنندهای باشد تا بیکاری از بین رود و چرخ اقتصادی بچرخد
وی با تأکید بر اینکه در این شرایط شاهدیم که بین عرضه و تقاضا تعادلی وجود ندارد، مطرح کرد: زمانی که عرضه کالا کم باشد و تقاضای مردم برای خرید آن کالا بالا باشد با یک پدیده آشفتگی روبرو میشویم.
نویسنده کتاب «انسانشناسی فرهنگی» خاطرنشان کرد: گاهی این نامناسب بودن عرضه و تقاضا عامل هجوم مردم برای خرید کالا نیست بلکه ذهنیات و شاید شایعات به این موضوع دامن میزند به نوعی که بهعنوان مثال، مطرح میشود که قرار است فلان زمین بایر در همدان و یا فلان محصول در همدان گران شود، زمین یا محصولی که در گذشته مردم به آن توجهی نداشتند، اما به یکباره شاهد هجوم مردم برای خرید آن زمین و کالا هستیم و در نهایت زمینه برای گرانی آن زمین و کالا مهیّا میشود.
قرائیمقدم خاطرنشان کرد: قبول دارم که احتکار یعنی خرید مازاد بر نیاز و این روند بر آشفتگی بازار نقش دارد اما همواره در این آشفتگیها نوک پیکان به سمت مردم و مصرفکنندگان است درحالیکه باید مصرفکنندهای باشد تا بیکاری از بین رود، شاهد تولید باشیم و چرخ اقتصادی به حرکت دربیاید بدینسان، قرار نیست که در وضعیت شوکهایی که بازار وارد میشود، همواره این مصرفکنندگان کالا باشند که هم مقصر ماجرا هستند و هم مجبور میشوند که مثلاً روغن را با کارت ملی بخرند و یا در کنار آن محصولاتی دیگر چون رب و تن ماهی خریداری کنند.
وی با بیان اینکه در خصوص مصرف و مصرفگرایی و خرید کردن دو دیدگاه وجود دارد، عنوان کرد: دیدگاه اول در این خصوص، اقتصادی و سرمایهداری و دیدگاه دوم جامعهشناسانه و اقتصادانه است.
استاد دانشگاه تهران در تشریح دیدگاه اول مطرح کرد: در دیدگاه اقتصادی و سرمایهداری مطرح میشود که بخرید و اسراف کنید تا سرمایهدار و کارگر کار کنند، تولید کنند، بیکاری برطرف شود چراکه اگر در طول یک ماه شما به جای ۱۰ بلوز یک بلوز بخرید، این موضوع موجب کاهش روند تولید و فروش و در نهایت بیکاری نیروی کار میشود بدینسان، برای اینکه کارگر و خیاط و نیروی انسانی سر کار بیاید و تولید متوقف نشود، باید به جای یک بلوز، ۱۰ بلوز بخرید.
مانع از هدر رفتن امکانات جامعه شویم و حسابگرایانه زندگی کنیم
قرائیمقدم با بیان اینکه نگاه کاپیتالیسمی و سرمایهداری بر این موضوع تأکید دارند، گفت: در دیدگاه دوم، مطرح میشود که منابع طبیعی در اختیار ما محدود است، چرا باید در عروسیها درحالیکه ۲۰۰ مهمان داریم، برای ۳۰۰ نفر غذا درست کنیم؟ وقتی جامعه دچار محدودیت است، اسرافگرایی مضر است.
وی با تأکید بر اینکه همواره میشنویم که جنگ بعدی، جنگ آب است، چرا باید همچنان شاهد اسراف در این مسیر باشیم؟ خاطرنشان کرد: اسراف روغن و برنج و غیره را نباید شاهد بود چراکه اینها مادام العمر نیستند، بین این دو دیدگاه، دیدگاه تعادل را قبول داریم. بهنوعی که در حد نیاز مصرف کنیم و مانع از هدر رفتن امکانات جامعه شویم و حسابگرایانه زندگی کنیم.
اما بهراستی، آشفتگی بازار چقدر ناشی از هراس اجتماعی و هجوم مردم است؟
این جامعهشناس فرهنگی در پاسخ به اینکه به نظر شما آشفتگی بازار چقدر ناشی از هراس اجتماعی و هجوم مردم است؟ تصریح کرد: به هیچ عنوان، مردم عامل آشفتگیهای بازار نیستند، شاید در این مسیر باید نقش مردم را دید که اسراف نکنند و رفتاری منطقی داشته باشند اما نقش دولت در این زمینه بسیار پررنگتر است.
قرائیمقدم در ادامه این موضوع یادآور شد: مردم اگر ببینند که امکانات و کالاها هست و ارزش پولشان حفظ میشود، دیگر به بازار هجوم نمیآوردند و با آرامش خرید میکنند اما حال که دولت نمیتواند امکانات را به نحو مناسبی تهیه کند، میگوید مردم اسراف میکنند درحالیکه این عدم تعادل بین عرضه و تقاضا است که مردم را دچار هراس اجتماعی کرده است.
وی خاطرنشان کرد: تنظیم عرضه و تقاضا در بازار بر عهده دولت است بدینسان در این مسیر نقش دولت از نقش مردم بسیار پررنگتر است، این تنظیم کردنها و کنترل و نظارت بر بازار برعهده دولت است و در صورتی که مناسب وارد این مسیر شویم، میبینیم که مردم هم هجومی برای خرید نخواهند آورد.
استاد دانشگاه تهران در بخش پایانی این گفتگو با تصریح بر اینکه اینجا است که ضعف کنترل و نظارت روشن میشود، عنوان کرد: دولت باید بتواند عرضه و تقاضای کالاها را کنترل کند بنابراین ضعف در کنترل و نظارت است که آشفتگی بازار را رقم میزند.
این روزها درحالیکه «مصرفکنندگان کالا» در بازار عامل جریان داشتن خون در رگهای بازار هستند، گویی فراموششدگان این مسیر هستند، خرید کالاهای اجباری به آنها تحمیل میشود و مادام آنها را عامل آشفتگی بازار میخوانند؛ درحالیکه مصرفکنندگان کالا دچار هراس اجتماعی شده و در پی شرایط بازار رفتارهایشان به سمت نگرانی و شاید احتکارهای مختصر خانگی سوق پیدا کرده است.
در این نوشتار نمیخواهیم از رفتار مذموم احتکار خانگی حمایت کنیم اما باید پذیرفت که شرایط آشفته و نابهسامان و شوکهای ناگهانی به بدنه بازار موجب شده تا مردم به این سمت و سو حرکت کنند بدینسان، نیاز است تا عواملی که موجب کمبود و یا گرانیهای ناگهانی مواد موردنیاز مردم میشوند شناسایی شوند، دست آنها از بازار در سطح کلان و خرد کوتاه شود و مصرفکنندگان کالا به عنوان سرمایهای دیده شوند که در صورت شور آنها در بازار شاهد ارتقای سطح تولید و فروش هستیم، نه به عنوان افرادی که هر چه در بازار بیاوریم، آنها مجبورند که بخرند، حال میخواهد محصولی بیکیفیت باشد یا محصولی با افزایش ۱۰ برابری قیمت و یا محصولی باشد که برای خریدش باید اجبارانه چند محصول دیگر را خرید! بهراستی، مصرفکنندگان کالا سرمایههای دنیای اقتصاد هستند که میتوان با وجود آنها بازار را زنده و فروش را پررونق دید، موضوعی که شاید این روزها در هالهای از فراموشی قرار گرفته است.