سعودیها در جنگهای نیابتی هم در یمن و هم در سوریه در حال شکستند؛ رهبری اوپک آنها در معرض تهدید قرار دارد و پادشاهی عریض و طویل سعودی در تمامی جبههها تحت فشار است.
پادشاهی عریض و طویل سعودی در تمامی جبههها تحت فشار است. سعودیها در جنگهای نیابتی هم در یمن و هم در سوریه در حال شکستند؛ رهبری اوپک آنها در معرض تهدید قرار دارد؛ آنها حتی در جنگ قیمت نفت نیز پیروز نشدند و اتحاد طولانی مدت آن با غرب حالا در معرض سوال قرار گرفته است. از دیدگاه عربستان، ایران اما در همه جبههها در حال پیشروی است. عربستان سعودی ضعفهای متعددی دارد که به تشریح منابع تشویش فعلی ریاض کمک میکند:
۱) عربستان در حال از دست دادن رهبری بر اوپک است
به نوشته بیزینس اینسایدر،سعودیها همواره رهبر اوپک بودهاند با این حال اصرارهای مکرر عربستان بر موارد مورد اختلاف، رشد بیسابقه کسب وکار نفت شیل آمریکا، افزایش تولیدات نفتی روسیه و عزم راسخ ایران این رهبری را به چالش کشانده است.
نتیجه این چالش این است که عربستان اکنون برای کنترل قیمت نفت قدرت را از دست داده است. کشورهای عضو اوپک در جلسه چهارم دسامبر خود نه تنها بر کاهش تولید بلکه حتی نتوانستند بر افزایش قیمت توافق کنند.
۲) کاهش سریع ذخایر مالی
با توجه به رفع تحریمها از ایران، انتظار میرود طی سال ۲۰۱۶، تهران نفت بیشتری را برای بهبود اقتصادش روانه بازار کند در حالیکه عربستان به سرعت در حال از دست دادن منابع مالی خود است. پادشاهی عربستان در این شرایط بیگدار به آب زده است چرا که بسیاری بر تاثیرات قیمت پایین نفت بر ذخایر عربستان واقفند. حتی خوش بینترینها هم معتقدند عربستان نهایتا ۴ سال با چنین قیمت نفتی سرپا خواهد بود.
۳) ایفای نقش مهم رهبری ایران در بین اعراب شیعه
هم ایران و هم عربستان اکنون درگیر دو جنگ نیابتی در یمن و سوریه هستند. ایران حمایت حزب الله در لبنان را دارد در حالی که اکثریت شیعه در عراق نیز از ایران حمایت میکنند. علاوه بر این نقش رهبری ایران در بین شیعیان دولتهای سنی هر روز پررنگتر میشود. اعدام شیخ نمر توسط آل سعود پذیرش غیر مستقیم این افزایش تاثیر ایران در بین ۱۵ درصد شیعیان سرکوب شده عربستان بود. این مساله نشان می دهد که رهبری عربستان در خاک خود تهدید را احساس کرده است.
۴) عربستان سعودی در یک جنگ مستقیم نمیتواند ایران را شکست دهد
جمعیت ایران به مراتب از عربستان بیشتر است و تاکنون در جنگهای متعددی حضور داشته است. در مقایسه سعودیها ارتشی بدون تجربه دارند که از سوی فردی وفادار به خاندان سلطنتی فرماندهی میشود و هیچ یک از آنها با فرماندهان ایرانی که در جنگها آب دیده شدهاند قابل مقایسه نیستند.
در حالی که عربستان سعودی تجهیزات و تسلیحات کامل و به روزی دارد اما این پادشاهی برای استفاده از آنها به شدت به غرب وابسته است. ناتوانی قاطع ریاض در مدیریت سه جنگ اخیر در سوریه، عراق و یمن به ما هیچ تضمینی نمیدهد که عربستان بتواند ایران را شکست دهد.
۵) عربستان میداند در جنگ مستقیم با ایران حمایت آمریکا را نخواهد داشت
تجارب تلخ و دردناک جنگهای افغانستان و عراق کافی است تا مانع ورود آمریکاییها به جنگهای یمن و سوریه شود. مواضع غیر متعهدانه واشنگتن در کنار تلاش برای توافق با ایران نشانههایی کاملا واضح برای ریاض هستند. پیام واشنگتن به ریاض این است: با این امید که آمریکا از شما حمایت میکند وارد جنگ نشوید. و بدون غرب، عربستان میداند که شانس زیادی برای پیروزی در مقابل ایران ندارد.خاندان سلطنتی احتمالا با راه انداختن چنین جنگی خطر از دست دادن قدرت را به جان نمیخرند.
سعودیها حالا اما در تمام جبههها در حال از دست دادن کنترل خود هستند، از اوپک گرفته تا کاهش ذخایر ارزی در ازای تداوم جنگهای نیابتی که توان ورود کامل به آنها را ندارند. و این مساله که قیمت نفت طی ۱۲ سال گذشته به زیر ۳۰ دلار در هر بشکه رسید نیز به سعودیها هیچ کمکی نمیکند. در نهایت میتوان گفت عربستان سعودی در قدرت خود دچار خطای محاسباتی شده و آن قدرتی را ندارد که بخواهد با این مسائل رو به رو شود.
اگر به دنبال پاسخ به این سوال هستید که بین ایران و عربستان جنگی در میگیرد باید گفت که بسیار دور از انتظار است. در اینجای ماجرا سعودیها ترجیح میدهند به جنگی نیابتی ادامه دهند و امیدوار باشند تا ایرانیها برای خدشهدار کردن توافق هستهای با غرب دست به اقدامی احمقانه بزنند. تا آن زمان عربستان سعودی مزاحمتهای بسیاری ایجاد و تلاشهای متعددی خواهد کرد اما دست به اقدام بیشتری نخواهد زد.