stat counter
تاریخ : دوشنبه, ۵ آذر , ۱۴۰۳ Monday, 25 November , 2024
  • کد خبر : 29174
  • 28 بهمن 1394 - 11:41
4

افشاگری بازیگر زن سینما از بی اخلاقی کارگردان‌ها

السا فیروز اذر بازیگری که در آخرین حضور سینمایی اش در یکی از نقش های اصلی فیلم تهمینه میلانی بازی کرده در گفتگو با اوج نیوز حرف های جالبی درباره سینما و پشت صحنه آن به زبان آورده.

قلم | qalamna.ir :

 کافه سینما نوشت: السا فیروز اذر بازیگری که در آخرین حضور سینمایی اش در یکی از نقش های اصلی فیلم تهمینه میلانی بازی کرده در گفتگو با اوج نیوز حرف های جالبی دربراه سینما و پشت صحنه آن به زبان آورده است.

با توجه به اینکه شما خواهرزاده خانم میلانی هستید، مصاحبه را از فیلم جدید ایشان شروع می‌کنیم. استارت «شیر یا خط» را چه زمانی می زنند؟

نمی دانم ولی پروانه ساخت کار را گرفته اند.

بازیگر ها انتخاب شده اند؟

تا الان فقط با آقای فرخ نژاد صحبت هایی شده است وشاید هم من… فقط از این خبر دارم.

آیا در فیلمنامه هم مانند اسم خود فیلم تغییراتی ایجاد شده است؟

نه فکرنمی کنم محتوای فیلمنامه تغییری کرده باشد و تغییرات فقط در اسم بوده.

در شیر یا خط چه نقشی به شما پیشنهاد شده است وچقدر با نقش های قبلیتان تفاوت دارد؟

تفاوت زیادی هست. من در این فیلم نقش دختری به نام معصومه را بازی می کنم که فقیر بودن او و شرایط زندگی اش سبب به وجود آمدن کاراکتر عجیبی به نام مصی شده است. در واقع فرهنگ فقر را کاملا می توان در کاراکتر مصی دید.

نقش اصلی هستید؟

راستش را بخواهید نمی دانم چون دو نقش زن داریم و آن یکی هنوز مشخص نشده است.

علاقه دارید چه کسانی در کنار شما ایفای نقش کنند؟

برای من مهم کار کردن با این گروه بود. به نظر من اگر آقای فرخ نژاد قطعی بشوند خودش یک نقطه قوت است.

شما در یکی از ما دو نفر بسیار از رادان تعریف کردید و از بازی در کنار او راضی بودید. دوست دارید دوباره این موضوع تکرار شود؟

بله و هنوز هم تعریف می کنم.

چرا یکی از ما دو نفر مانند فیلم های گذشته میلانی با استقبال روبرو نشد؟

دلیلش بسیار مشخص است. برای اکران فقط ۸ سالن به ما در تهران دادند. در شهرستان ها هم تقریبا سالن نداشتیم وسالن های داده شده هم بسیار کم ظرفیت حدود ۵۰ تا ۷۰ نفر گنجایش داشت. به نظر من خیلی ها اصلا متوجه نشدند که فیلم اکران شده است .مسائلی وجود دارد که اجازه نمی دهد تبلیغ بیش از حد داشته باشیم، تلویزیون ورسانه ها هم که هیچ پشتیبانی نمی کنند و در ضمن برای خود فیلم تبلیغ بیش از حد به صرفه نبود. به نظر من دلیل اصلی دیده نشدن فیلم همین عدم اطلاع رسانی کافی بوده است.

یکی از ما دو نفر چقدر توانست تفکیک جنسیتی ومشکلات زنان را در جامعه نشان دهد و تاثیر گذار باشد؟

بحث این فیلم درباره  اصول اخلاقی است و کلیشه شکنی می کند. کاراکتر دختر این فیلم (سارا) ارزش های اخلاقی اش  گاهی متفاوت با عرف یا چیزهایی که در بچگی به ما یاد دادند بوده است. سارا دختری است مدرن و امروزی که آداب معاشرت می داند وخوب می تواند با پسر ها ارتباط برقرار کند. از معاشرت با جنس مخالف خجالت نمی کشد ولی حد و حدود خودش را می داند وبرای خودش یک ارزش اخلاقی دارد که متعلق به خودش بوده و در هیچ کتابی نوشته نشده است.  این کاراکتر از تربیت درست می آید. به نظر من شخصیت پدر که همایون ارشادی بازی کرده بود ومقایسه شخصیت مانیا با این دختر در واقع مشخص کننده شخصیت سارا بود که چرا سارا و غیر سارا به وجود می آید.

چقدر توانستید با سارا ارتباط برقرار کنید؟

خیلی. چیزی که درباره سارا خیلی دوست داشتم، این بود که همیشه پیش خودم می گفتم دختر خوب همیشه کسی نیست که آفتاب مهتاب ندیده و خجالتی و خانه نشین باشد. بلکه دختری که داخل جامعه می رود یاد می گیرد که مسئول کارهای خود بوده و شاید نقطه مقابل کاراکتر دختران تسویه حساب باشد. در این کاراکتر پدرش او را می فهمد به طوری که سارا خصوصی ترین مسائل خودش را به او می گوید. وقتی سارا با پسر ارتباط برقرار می کند به پدرش خبر می دهد و در جامعه ما خیلی کم یاب به نظر می‌رسد که دختری بشیند با پدرش درباره پسری که با او آشنا شده صحبت کند. وقتی پدرتان از رابطه شما خبر داشته باشد، قطعا با آگاهی بیشتر و محکم تر می توانید پیش بروید و پدر هم خیالش راحت تر است. متاسفانه در جامعه ما این شخصیت و هویت نایاب یا بسیار نادر است.

تماشاگران اعتقاد دارند فیلم های خانم میلانی به سمت پایانی ابهام برانگیز می رود و باید هرکس پایان آن را با فهمیده های خود تصویر کند. شما چقدر به این موضوع اعتقاد دارید؟

فکر می کنم پایان یکی از ما دو نفر نامفهوم تمام نشد. من وقتی فیلمنامه را می خواندم فکر کردم این می‌تواند بهترین پایان برای آن باشد. چون اگر واقعیت جامعه را نگاه کنیم این دو صد درصد به هم نمی رسند ونمی شود سارا و بابک را با هم جمع بست. سارا برای بابک ناز نمی کرد و در عین حال به بابک علاقه داشت. از این حقیقت آگاه  بود که بابک طوری دیگر بار آمده است و قادر است به او آسیب برساند. اگر ما تمام اتفاقات فیلم را در کنار هم بچینیم، متوجه می شویم که دختر چقدر به این فرد علاقه دارد. ولی در آخر باز برای ارزش های خود می ایستد واین نشان دهنده باز نبودن پایان قصه است .

در این فیلم خانم میلانی خلاف عادت عمل کردند و زنان را قدرتمند نشان دادند. درک این مسئله کمی برای مردم سخت بود. نظر شما چیست؟

من با شما موافق نیستم. به نظر من این فیلم و محتوای آن برای هم نسل های من مفهوم خیلی ارزشمندی داشت. چیزی که امروز به اشتباه به آن ارتباط دختر و پسر می گویند نداشتن همین ارزش های اخلاقی است. در رابطه های امروزی دختر و پسر در فکر زرنگ بازی هستند و می خواهند به نفر مقابل بگویند من قوی ترم یا چه کسی  بیشتر می تواند طرف مقابلش را دور بزند. متاسفانه بعضی از ما غرورمان را از یاد برده ایم. ارزش کمی برای خود قائلیم و این از ضعف ماست. اگر مردم به این دلیل با فیلم ارتباط برقرار نکرده اند، شاید لازم است بیشتر از این فیلم ها ساخته شود.

چرا خانم میلانی در ابتدا اعلام کردند در جشنواره پارسال حاضر نمی شوند ولی در گذر زمان پشیمان شدند؟

جریان چیز دیگری است. قرار بود مهر پارسال و قبل از جشنواره این فیلم اکران شود ولی پروانه نمایش در صورتی داده می شد که فیلم را در جشنواره نمایش می‌دادند. خانم میلانی مخالفت کردند و دلیل مخالفت ایشان هم اتفاقاتی بود که هر سال در جشنواره ی فجر شاهد آن هستیم. این بار دوست نداشتند در جشنواره شرکت کنند. تهیه کننده فیلم اجازه شرکت در جشنواره را دادند که متاسفانه مسئولین جشنواره، فیلم را در بخش نگاه ویژه گذاشتند.

قرار گرفتن یکی از ما دو نفر در بخش نگاه ویژه تعجب بسیاری را به همراه داشت.

به نظر من بد نیست نگاهی به جشنواره بکنیم. کارگردانی که ۲۰سال سابقه کار دارد و چند فیلمش جزو پرفروش ترین آثار بوده، آیا واقعا حق او این است در بخش ویژه قرار بگیرد؟ به نظر من کمی باید به داورها و کسانی که این بخش ها را اضافه می کنند و معیارهای آن‌ها برای انتخاب دقت کنیم.

شما اگر خودتان جزو داور ها بودید از این فیلم کسی را انتخاب می کردید؟

من به دلیل بازی در فیلم نمی توانم نظری بدهم، ولی می توانم بگویم در این فیلم  تفاوت بازی بهرام رادان با دیگران را به وضوح می‌دیدم که مثلا چه تاثیر و انرژی در من می گذاشت. یعنی اینقدر حرفه ای بود که من وقتی به خانه می رفتم هم به طور مرتب تمرین می کردم که نکند فردا تفاوت ما زیاد دیده شود .حضور همچون رادان ها در یک گروه تمام بازیگران را برای بهتر شدن تشویق می کند. راستش را بخواهید اگر من داور بودم صددرصد رادان را انتخاب می کردم، و صد البته به فیلمنامه یکی از ما دو نفر که از شناخت کامل خانم میلانی و تسلط ایشان بر قصه حکایت می کرد، جایزه می دادم. ضمن اینکه نقش اول زن را به خانم ساره بیات هدا می‌کردم.

شما شیوه ومعیار انتخاب های جشنواره را قبول دارید؟

متاسفانه معیار جشنواره ما این است که هر کسی بهتر گریه کند و غمگین تر باشد جایزه می گیرد. اکت کردن یا جاهایی که شما جیغ می زنید و گریه می کنید تقریبا راحت ترین قسمت بازی است نه سخترین که بخواهند از روی آن بهترین را انتخاب کنند. به نظر من سخت ترین مرحله بازی قسمتی است که شما ریکشن می دهید. مثلا گاهی اصلا نمی دانید باید چه عکس العملی نشان دهید. این قسمت ها که شما باید تصمیم گیری کنید می‌تواند مهمترین قسمت بازی باشد نه قسمت گریه وزاری.

شما چقدر جشنواره را مقبول می دانید؟

بسیار کم. متاسفانه کسی به صراحت از جشنواره انتقاد نمی کند. اگر هدف ما کمک به سینماست حتما باید این مسائل را مطرح کنیم. شما در سینما برخی کارگردانان را می بینید که اصلا صلاحیت ندارند و جوان هایی که انگیزه و استعداد این کار را دارند پشت در مانده‌اند. طرفداران سینما می دانند در جشنواره حق رعایت نمی شود و مراسمی نیست که باعث تشویق جوانان وفیلمسازان شود. این مسئله اصلا به نفع سینمای کشور نیست. به همین دلیل مخاطب سینما کم شده و تماشاچی ها بسیار دلسردند.

شما چقدر به آقازاده پروری در سینما اعتقاد دارید و چقدر این مورد به خود شما کمک کرده است؟

برای ورود به سینما کار بسیار سخت است و شاید به جز پارتی و سرمایه گذاری راهی برای ورود به آن نباشد. تازه مشخص نیست بتوانی بمانی با خیر. البته بستگی به این دارد شما با چه کسی کار کنی . من در سنی که وارد سینما شدم ( ۴ یا ۵ سالگی)  توانایی تشخیص کامل علائقم را نداشتم. در ۱۸ سالگی نقش صبا در زن زیادی به من پیشنهاد شد که من خیلی خوشم آمد و از آن به بعد واقعا جدی این کار را دنبال کردم. دراین  ۹ سال  من سعی کردم فیلمنامه های بد را انتخاب نکنم، جز یک بار که آن هم نتیجه اش با آنچه من تصور می کردم متفاوت از آب درآمد. بیشتر از آن که بازی کنم صبر کرده ام. چندین بار به این فکر افتادم که خودم نقش هایی را برای خودم بنویسم و بازی کنم چون وقتی فیلمنامه ها را می خواندم می دیدم با اینکه نقش اول زن است، ولی اگر نقش زن حذف شود هیچ اتقاقی در فیلم نمی افتد. انگار نه انگار که نقش اول زن بوده. در این نوع فیلمنامه ها حادثه بر اساس کاراکتر ها رخ نمی دهد بلکه از بیرون بوجود می آید. این در حالی است که در یک فیلمنامه خوب شخصیت ها حوادث را به وجود می آورند. تا امروز دو فیلم نامه نوشتم که به زودی ساخته خواهد شد. نام یکی از آنها «وقتی مستی پرید» است و دیگری «یک روز خوش زمستانی».

پس با این اوصاف ورود به سینما بدون پارتی امکان پذیر نیست.

نمی‌توان صد در صد گفت، ولی در خیلی مواقع اینگونه است. در فیلم هایی که دستیار کارگردان بودم و کارگردانان هم اکثرا مرد بودند، برایم بسیار جای تعجب داشت که معیار انتخاب آن‌ها برای بازیگر سلیقه و نیاز خودشان بود نه نیاز نقش وفیلم. وقتی معیار انتخاب این باشد، کسی که علاقه دارد اما پارتی ندارد یا برای کاراکتر خود ارزش قائل است پشت در می ماند. البته من پرس و جو کرده ام، می گویند در هالیوود هم این مسائل وجود دارد.  جای تاسف دارد وقتی کسی بازیگر انتخاب می کند برایش مهم نباشد نفر مقابل چقدر به حرفه اش علاقه دارد و چه اندازه به کاراکتر نزدیک است، بلکه بعضی کارگردانان و یا دستیارانشان  پیش خود می گویند آیا بعدا این خانم دوست دختر من می شود یا خیر.

پس شما هم با حرف های سلحشور موافق هستید؟

خیر من با حرف های ایشان موافق نیستم. اول بخاطر لحن و طرز بیانشان و بعد از آن بخاطر اینکه ایشان زنان بازیگر را به این فساد متهم کردند در حالی که من دارم از تمام عوامل حرف می زنم. اتفاقا تجربه نشان داده خانمی که با این شرایط وارد سینما شود بیشتر از یک یا دو فیلم دوام نمی آورد. این مسئاله به هیچ وجه شامل بازیگران خانم خوب کشورمان نمی شود.

آقای سلحشور خانم آنجلینا جولی را مورد خطاب خود قرار دادند، در حالی که فرهنگ هالیوود کاملا با ما متفاوت است. به نظر من مو، نوع لباس ها و حتی هیکل و بدن ایشان بی نظیر بوده و این ارتباطی به فساد ندارد. جناب سلحشور از این جریانات بی خبر هستند و کاملا از فرهنگ آنها بی اطلاع اند.

به عنوان حسن ختام گفتگو اگر به شما پیشنهاد بازی در هالیوود شود آن را می پذیرید یا جواب منفی می دهید؟

راستش را بخواهید الان نمی‌توان جواب داد، چون ممکن است پیشنهاد مالی بالایی بدهند که آدم را وسوسه کند، ولی مشکل اساسی که در این باره وجود دارد بحث تنهایی و غربت است که من را خیلی اذیت می کند. من دو ماه در انگلستان زندگی کردم، اما پس از همین مدت واقعا احساس تنهایی داشتم و گفتم هر چه اینجا هست را نمی خواهم و برگشتم. قطعا شما این را با هیچ موقعیتی نمی توانی جبران کنی. شاید خیلی افراد بتوانند دوام بیاورند، ولی برای من بسیار سخت بوده و کلا کار در ایران را ترجیح می‌دهم.

هشتگ: ,

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.