حامد محمدی
همراهان گرامی حدود دو ماه از فعالیت کانال ما گذشته و به یاری شما امروز خانوادهای شدهایم بیش از دههزار نفر که حداقل وجه مشترک اکثر ما امید به اصلاح سیاسی و اجتماعی و بیتعارف تغییر شرایط اقتصادی و معیشتی است. طی این دو ماه بعضی اخبار مهم سایت و کانال را در گروههای دیگر بازنشر کردیم. یکی از همین خبرها حمایت خانوادههای شهید همت و شهید باکری از پرویز کاظمی وزیر مستعفی و منتقد احمدینژاد بود که با واکنش منفی معدودی از همکاران اصلاحطلب مواجه شد، تا آنجا که این نامه را ساختگی دانستند و حتی عنوان کردند سایت «قلم» اصلاحطلب نیست و خودش را بین اصلاحطلبان جا زده!
طبیعی است اولین موضوعی که پس از حمایت یک رسانه از یک کاندیدا در ذهن ایجاد میشود مسائل مالی است، که حتی اگر چنین باشد جای هیچ اشکالی نیست. چون امروز سایتهایی نظیر تابناک، عصرایران و انتخاب کاندیداهایی را تبلیغ میکنند که دیدگاه آنان حتی با خط مشی سایتها به طور کل متفاوت و مغایر بوده، اما به لحاظ مالی یا منافع سیاسی مقطعی چنین تبلیغی برایشان سود آورد است. حتی خبرگزاریهای رسمی هم به طور علنی از کاندیداهای جناح خاص حمایت میکنند.
دوستانی که به دور از معرفت، حمایت «قلم» از پرویز کاظمی را خروج از دایره اصلاحطلبی میدانند کمی با دقت به لیست «امید» نگاه کنند و اسامی را که در آن قرارگرفته به دقت مطالعه کنند و بعد در مقام قضاوت بنشینند.
پرویز کاظمی در دولت نهم با رای بالایی از مجلس وزیر رفاه محمود احمدینژاد شد. رئیس دولت وقت در وصف او عنوان کرد که کاظمی را خدا به کابینه داد. چند ماه بعد کاظمی نخستین کسی بود که بدون اعتنا به صندلی وزارت با وجود فضای رادیکال آن دوران و لشگر رسانههایی که در تخریب استاد بودند استعفا داد و بارها در مصاحبههای خود صراحتاً عنوان کرد که احمدینژاد دروغ میگوید و تصمیماتش سرمنشاء بسیاری از مشکلات سیاسی و اقتصادی کشور است. کاظمی به هر طریق ممکن پیش از مناظرههای معروف سال ۸۸ از طریق نزدیکانش به میرحسین موسوی پیغام داد که احمدینژاد دروغ میگوید و حریم نگه نمیدارد.
شاید اگر او هم مثل بسیاری از سیاستمداران، رسانههایی را تامین مالی میکرد امروز جایش در بین صدرنشینان لیستها بود. کمتر کسی از جلسات خصوصی و دورهای او و آیتالله هاشمی، سیدمحمد خاتمی و چهرههای چون محمدرضا تاجیک و خیلیهای دیگر خبر دارد. شاید هم بعدها بیشتر در باره این موضوع صحبت کنیم که دوستان مدعی اصلاحطلبی تا چه اندازه توصیههای هاشمی و خاتمی در خصوص کاظمی را نادیده گرفتند. کاظمی بارها تاکید کرده سال ۸۸ به آقای موسوی رای داده است.
تا دو هفته پیش اصولگرایان بارها و بارها از او دعوت کردند تا در لیست ائتلاف قرارگیرد، میثاقنامهای برای کاظمی فرستادند که آن را امضاء کند و نامش در لیست قرارگیرد، متنی تند و انتقادی که ذیل آن میثاقنامه نوشت و به ائتلاف تحویل داد کافی بود تا نه تنها در آن لیست قرارنگیرد بلکه بایکوت خبری هم بشود.
ما به چشم دیدم و به گوش شنیدیم که در ماههای گذشته ریز و درشت واسطههایی از هر دو جناح با چه تعریف و تمجیدهایی از کاظمی به دفتر او آمدند و یا پیغام دادند که جای شما به حق در فلان لیست است و دیگران به ناحق در گنجانده شدند و ساعاتی بعد تقاضای رقمهای نجومی کرند که نام او را در لیست قراردهند و همین دلالان برای مشروعیت بخشیدن به این رفتارشان دوجین نامهایی را میآوردند که در قبال پرداخت میلیونها تومان پول و فهرستی از وعده و وعیدها نام خود را وارد لیستها کردند.
همه میدانیم امروز کسی که ادعا کند «علیه السلام» است از نردبان دروغ بالا رفته پرویز کاظمی هم اگر جایی ادعا کرد که چنین است [که نکرد] از این قاعده مستثنی نیست، اما او ۳۵ سال در سطوح بالای مدیریتی در صنایع خودروسازی و بانکها به عنوان مدیرعامل و رئیس هیات مدیره و در نهایت وزارت فعالیت داشته اما یک ریال فساد مالی و بریز به پاش، مصداقی از فساد اخلاقی و اتهام پولشویی و اختلاس نداشته و در شرایطی که در دولت گذشته هر کدام از مصادیق فوق مثل به آب خوردن اتفاق میافتاد او سفره خودش را از این ماجراها جدا کرد.
کاظمی بعد از استعفا از وزارت به دور از سیاست بازی وقتش را صرف فعالیتهای اقتصادی کرد و در شرایطی که بنگاههای پولی و مالی و صنایع کوچک و بزرگ یکی پس از دیگری در شرایط تحریم سقوط میکردند و دسته دسته کارمندان و کارگران آنها اخراج میشدند نسخههای نجات بخش ارائه داد که تک تک شان ادامه حیات دادند و رونق گرفتند. در روزهایی که بسیاری از کاندیداها با خرجهای میلیاردی و رانت خبری همایشها عریض و طویل برگزار میکنند او و علی مطهری با اهل تسننی دیدار کردند که به وسعت تاریخ حقوق شهروندیاش پایمال شده و صراحتاً عنوان کردن که «شب انتخابات به سراغ شما آمدن از معرفت و انسانیت به دور است»
گفتنش را بر خود جایز میدانیم که دبیرکل فلان حزب به ظاهر اصلاحطلب نام او را در لیست قرارداد و تقاضای میلیونها تومان پول کرد وقتی به حسابش واریز نشد نام کاظمی را خط زد. این رقم صرف بخش کوچکی از جامعه معلولین تهران شد.
از معرفت به دور است نامه حمایتی از خانوادههای همت و باکری از کاظمی را ساختگی دانست. او برادر شهید ناصر کاظمی فرمانده سپاه کردستان در دوران جنگ و هم دوره همت و باکری است و خودش هم سالها در جنگ حضور داشته و با اعضای خانواده این شهدا رفت و آمد خانوادگی دارد، اما تنگ نظریها چشم آدمی را به حقیقت میببندد.
و کلام آخر اینکه اصلاحات با شعار ممکن نمیشود، اصلاحگری فرای برچسب و رنگ و نماد علم و برنامه و فن میخواهد. بسیاری از اهالی رسانه و همکاران بنده که بعد از رد صلاحیتها در روزنامههایش فریاد وامصیبتا سر میدانند، پاره وقت در ستاد همانهایی مشغولند که صبحها علیهشان مینویسند و غروب در رکابشان هستند. بنده و همکارانم در قلم بنا به دلایل زیاد از پرویز کاظمی حمایت میکنیم چون ادعا ندارد و اختلاس و تملق بلد نیست. اصلاحات ارثیه خانوادگی و منفعت شخصی باند و جناح نیست که عدهای گرد آن جمع شدهاند از رانتش بهره میبرند.
این سایت به رقم مشکلات عدیده و بیشماری که طی این مدت با آن دست و پنجه نرم کرده همواره لحظهای از رویکرد حمایت از همانها که میانگارد حرف و عملشان یکی است منحرف نمیشود و از خط و مشی اصلاح طلبی نه در شعار و رنگ و سفارشات بلکه در عمل عدول نکرده و نخواهد کرد. کما اینکه هستند دوستانی که به بهانه نان!! در این ایام در زمین هر دو طرف بازی کرده و می کنند.
فقط میرحسین/ اینا همشون از یه قُماشن