علی سبزمیدانی
از صبح مشغول جمع کردن بوته و گون میشدیم و عصر هنگام و در نزدیکی غروب اقدام به روشن کردن و بر افروختن آنها می کردیم و همه دور تا دور آتش جمع میشدیم و محفلی گرم و صمیمی را به وجود می آوردیم . آجیل و تخمه و … داشتیم و در جیب لباسهامون میریختیم . بعدش میرفتیم یک چادر سیاه مینداختیم روی دوشمون و با یک یقلبی (ظرف غذای آلومینیومی) و یصورت ناشناس تو کوچه ها میچرخیدیم و قاشق زنی میکردیم . بعد با شوق میوومدیم خونه و تحفه هامون رو میدیدیم . برای شام هم معمولا سبزی پلو ماهی داشتیم !! اون موقع ها مثل الان نبود
اینها خلاصه ای از صحبتهای یک مادر بزرگ شصت و هفت ساله است که دارد برایمان خاطرات جشن های چهارشنبه سوری اش را زنده می کند و با حس شوربختی (تاسف) فراوان , چهارشنبه سوری قدیما رو با چهارشنبه سوری های دهه ۶۰ به بعد مقایسه می کند .
به صحبتهایشان که فکر می کنی بهشان حق میدهی که از اوضاع الان جشن چهارشنبه سوری دلگیر باشند . چهارشنبه سوری های آنها بی خطر و همراه با شور و شادی و مهربانی بود اما چهارشنبه سوری های ما رسما به میدان جنگ تبدیل شده و استرس و ترس فراوانی را خصوصا به بزرگترها و کهنسالان وارد می کند . سالی نیست که خسارتهای مالی و جانی فراوانی در شب چهارشنبه آخر سال نداشته باشیم . چه خانه ها که بخاطر بی احتیاطی روی هوا رفته و چه چشم هایی که بر اثر اصابت ترقه و ترکش های آن نابینا شده اند .
چهارشنبه سوری اما یکی از جشن های کهن و ملی ایرانی است . جشنی که چند دهه ایست سبک و نوع برگزاری آن با اصالتش تفاوت زیادی دارد . چهارشنبه سوری از معدود جشنهای ایرانی است که همچنان برقرار است و برگزار می شود اما متاسفانه برگزاری و اجرای آن دیگر ایرانی نیست . در برگزاری همه جشنهای ملی و ایرانی حکمتهای فراوانی وجود داشته و صد البته این موضوع از جشن چهارشنبه آخر سال هم مستثنی نیست , اما چهارشنبه سوری که این سالها اجرا شده دیگر چهارشنبه سوری اصیل ایرانی نیست .
از چند هفته قبل از هفته پایانی سال و این جشن معروف و محبوب , صدای تق و توق نارنجک و ترقه های دست ساز که انواع و اقسام فراوان خود را دارد در کوچه ها و خیابانهای شهر شنیده می شود . هرچه هم که به روز موعود نزدیکتر میشوی این سر و صدا ها بیشتر می شود . انگار اخطاری است که فرارسیدن شب آخرین چهارشنبه سال را نوید میدهد.
بازار دست فروشها و کاسبان مواد محترقه هم این روزهای خیلی داغ است و تقریبا در هر کوی و برزن و مغازه میبینی که این مواد و وسائل بفروش می رسند. اما نبض این بازار در دستان کشور چین است , این کشور با ساخت ترقه ها و ولوازم آتش بازی رنگارنگ در انواع و اقسام و اندازه های مختلف توانسته ایران را مشتری نخست ساخته های خود کند . لوازمی که اغلب بی خطر است و صرفا سر و صدا دارد اما مشتری و طرفدار خیلی زیادی دارد . شاید باورش سخت باشد اما قریب به پنجاه میلیارد تومان مواد آتش زا فقط در شب چهارشنبه سوری تهران دود می شود و به هوا می رود و از آن فقط آلودگی هوا میماند و چندین سانحه در داخل شهر و آلوده شده شهر که کار رفتگران شهرداری را سخت می کند.
امسال متن های مختلفی در مورد برگزاری جشن چهارشنبه سوری بصورت کاملا ایرانی آن در شبکه های اجتماعی در حال فوروارد شدن بود که به شهروندان توصیه میکرد که در شب چهارشنبه سوری مواد محترقه چینی را تحریم کنند و به روشن کردن آتش بسنده کنند. اما آمار فروش لوازم آتش بازی نشان میدهد که احتمالا این کمپین و پیام با استقبال آنچنانی مواجه نشود . پیامی که تبعیت از آن میتوانست این جشن ملی را به روزی بسیار زیبا و خاطره انگیز تر تبدیل کند . حال باید منتظر ماند و دید ترویج سنت واقعی چهارشنبه سوری امسال تاثیری در روند برگزاری آن توسط مردم دارد یا امسال هم مثل سنوات گذشته خواهد بود؟!