محمد اشعری
محسن چاوشی -بیشک و بدون ادا و اطوارهای طرفدارانش- خاصترین خواننده ایران است؛ کسی که بدون اولین پایههای کسب شهرت و محبوبیت (همان کنسرت و حضور رسانهای)، توانسته در این جایگاه قرار بگیرد. رازهای محبوبیت محسن چاوشی چیست؟
[بسیار کوتاه و تیتروار به این ویژگیها اشاره میکنم که مناسب این رسانه باشد؛ وگرنه اینها تنها اشارهای است برای بحثهایی مفصل و چالشبرانگیز]
➊ محسن چاوشی مرموز است
از مجامع عمومی کنار کشیدن، مصاحبه نکردن، عکسهای مکشمرگما منتشر نکردن و حداقلِ اطلاعات از زندگی شخصی و کاری درز کردن، همه اینها چاوشی را مرموز و دستنیافتنی میکند. این روش، عطش همگان را روز به روز افزایش میدهد. کافی است اینستاگراماش را مدتی ببندد تا خبرش همه جا را بگیرد، کافی است در کانالش خیلی ساده بنویسد خداحافظی تلخ با شهرزاد! تا کلی حدس و گمان شکل بگیرد و همه درباره اختلاف احتمالی چاوشی و شهرزاد حرف بزنند(!) و بعد معلوم شود نام آخرین همکاری او با سریال روی به پایانِ شهرزاد است و کلی مثال دیگر. چاوشی هرچند گاهی از این سکوت و رازآمیزی ضرر کرده ولی در طول زمان، سود بسیاری برده است و برای همین، چنین روشی را انتخاب کرده. روشی که با شخصیت گوشهگیر او عجین است؛ شهوت شهرت را بکش، مشهور شو!
➋ محسن چاوشی انتخابهای درستی دارد
از خوششانسی است یا هوشمندی یا ترکیب هردو؛ چاوشی در این سالها و در اغلب انتخابهایش، بهترین زمان و رسانه را انتخاب کرده. مد است ولی آهنگی برای سال تحویل نمیخواند، از قضا زمانی تسلیم اصرار تهیهکنندهها میشود که جو عمومی آماده پذیرش کار تلخی چون «سال نو یعنی تو» است. با سریالی همکاری نمیکند ولی از قضا سریالی را انتخاب میکند که هم ناجی شبکه نمایش خانگی میشود و هم به دلیل سوژهاش محبوبترین اثر سال لقب میگیرد و نقل مردم میشود. این انتخابهای درست و همینطور رعایت زمان مناسب برای انتشار آلبوم را نمیشود فقط به شانس ربط داد.
از سویی دیگر، چاوشی معمولا [این گزاره، چند استثنا دارد] کارهایی را انتخاب میکند که به شدت از نظر حسی و عاطفی با آن ارتباط برقرار میکند، به خوبی میداند که با صدایش هماهنگ است و در نتیجه بهترین و هماهنگترین اثر در فرم و محتوا را تولید میکند. در مصاحبهاش با ویژهنامه نوروزی «تجربه» دقیقا به همین حسهای عاشقانه اشاره میکند و نتیجهای که منجر به «کجایی» میشود. ضعفهای آشکار چنین قطعهای، به دلیل چفت و بست و حس فراوانش، فراموش میشود، چون مخاطب حس را میپذیرد و همراهش میشود. چاوشی هرجا لازم باشد حتی از صدای نرم و سنتی «سینا سرلک» استفاده میکند تا حس و حال مدنظرش منتقل شود. حسات را تحویل بگیر، موفق شو!
➌ محسن چاوشی شعرشناس است
یا خودش مدتی است به شدت درگیر شعر شده یا مشاوران خیلی خوب و حاذقی دارد. شعرها و ترانههای انتخابی چاوشی، در هر زمینه بهترین هستند. به ذهن چه کسی میرسید که برای اولین تجربه در یک داستان عاشقانه پر سوز و گذار، سراغ «وحشی بافقی» برود و چند بیت از چند شعر مجزای او را برای «همخواب» بخواند. چاوشی بلافاصله پس از آن، سراغ ترانهای امروزی از دوست و شاعر قدیمیاش «حسین صفا» میرود، سپس خودش دست بکار میشود. بعد از این تجربهها، پیلهاش را میشکند و سراغ شاعران مشهور یا گمنامی میرود که آثار خوب و متناسبی با حال و هوای سریال دارند. فرقی نمیکند شاعر ناشناختهای چون جهانگیرعصر باشد یا بوالحسنی و نظری. در همه این تجربههای تازه، دو نکته مشترک است؛ شعرها و ترانهها بسیار قابل اعتنا هستند و از همه مهمتر اینکه به صدای خشدار چاوشی -عجیب- میخورند! نمونهاش همین اثر آخر «خداحافظی تلخ» که حتی اگر بارها شنیده باشیمش (حتی با صدای خود فاضل نظری)، نمیتوانیم انکار کنیم که چاوشی روایت متفاوت و شنیدنیای ارائه داده که شعر مشهور نظری را برای همگان شنیدنیتر میکند (حتی اگر به ترجیعبندش ایراد داشته باشم). درست انتخاب کن، خودت را بالا بکش!
➍ محسن چاوشی همراه موجهای عمومی است
نگاهی بیاندازید به مجموعه آثار چاوشی قبل از «پاروی بیقایق» و پس از آن. چاوشی بدون شعار و ادا، خیلی نرم و نزدیکِ مردم (و نه فقط طرفدارانش) حرکت میکند؛ حال مردم خوب است، «برقص آ» را منتشر میکند، با عاشقانههای موردپسند مردم سخاوتمندانه همراه میشود و به اندازه یک آلبوم کامل برای شهرزاد مایه و وقت میگذارد و اثر تولید میکند. حتی زیرپوستی اثری میخواند که بخش دیگری از مردم را درگیر میکند. تا شادی عمومی از توافق هستهای را میبیند، ولو در سادهترین شیوه ممکن، شادی را در قطعهای میریزد و «قلاش» را به سایتهای موسیقی میدهد (حتی اگر اتفاقی باشد!). اینها یعنی چاوشی چقدر خوب خواسته عمومی را درک میکند و چقدر درست نبض جامعه را در دست دارد. همراه مردم باش، محبوب شو!
➎ محسن چاوشی دربند طرفدارانش نماند
میرسیم به مهمترین آیتم این مطلب؛ «با صدای محسن چاوشی» شاید نوشتن این جمله در پوستر و جلد سریال شهرزاد باعث فروش بیشتر این سریال شده باشد ولی دستاورد مهمتری برای محسن چاوشی داشت. اینکه او را از لاک بسته طرفداران و چاوشیستها بیرون کشید، به سطح جامعه آورد و مخاطبان سختگیر و پیگیر تازهای برایش ساخت. خیلیها بودند که از محسن چاوشی -نشنیده- بدشان میآمد، نسبت به صدای خشدارش گارد داشتند و حتی تعصب بیمنطق و بیش از حد طرفداران چاوشی، آنها را پس میزد. ولی شهرزاد توانست چاوشی را بیفیلتر با «مردم» مواجه کند. طرفدارانی که تا دیروز برای صدای چاوشی ابروها را در هم میکشیدند، احتمالا حالا دربهدر منتظر جدیدترین آثار و آلبوم او هستند و این حاصل انتخاب شجاعانه او برای همکاری با سریال شهرزاد است. هوشمندی و شاید «آن» چاوشی است که بدون کوتاه آمدن از توقعها و ایدهآلهای طرفداران، قشر جدیدی به جامعه مخاطبانش اضافه میکند. شجاع باش، برنده شو! / چهره