هشتم خرداد ۱۳۹۵، روز افتتاح و آغاز به کار مجلس دهم شورای اسلامی است؛ مجلسی که نتیجه حضور و مشارکت شگفتانگیز مردم ایران در هفتم اسفند و ۱۰ اردیبهشت بود. این مجلس با مجالس پیشین دارای تمایزها و تفاوتهایی هست که میتواند محل گفتوگو، مطالعه و گرفتن درسهای بیشماری برای تصمیمسازان و تصمیمگیران کشوری و اصحاب سیاست به معنای عام آن باشد. در مقایسه با انتخابات مجالس پیشین مشاهده میشود، اینبار مردم در این انتخابات، آرای خود را با اعتماد به نهادهای سیاسی و گروههای مرجع شاخص هماهنگ کرده و لیستهای انتخاباتی بهطور جدی مورد توجه و تأکید قرار گرفت. اصولا در این دوره از انتخابات، فهرستها مقدم بر نامها و نشانها و افراد توانستند فرصت بیشتری را به خود اختصاص دهند؛ برای مثال در انتخابات پیشین، هر تهرانی بهطور متوسط به هشت نفر رأی داد اما اینبار پایتختنشینان بهطور متوسط به ۲۳ نفر رأی دادند. در انتخابات پیشین تعداد راهیافتگان به مجلس در مرحله اول از حوزه انتخابیه تهران بزرگ پنج نفر بود، بنابراین ۵۰ نفر به مرحله دوم رفتند تا تکلیف ۲۵ نفر بعدی را روشن کنند اما اینبار برای اولینبار در تاریخ انتخابات مجالس جمهوری اسلامی ایران ۳۰ نفر تهران آن هم از یک لیست به یکباره انتخاب شدند و ۳۰ نفر دوم نیز همگی از لیست رقیب بودند. نفر سیویکم تهران سابقه ریاست مجلس را در کارنامه خود داشت و نفرات بعدی نیز سوابقی همچون چند دوره نایبرئیسی مجلس، وزارت و معاونت رئیسجمهوری را در کارنامه داشتند. به عبارتی فهرستی مرکب از ستارگان و چهرههای سرشناس سیاست و درواقع ژنرالهای عرصه سیاسی نتوانستند در برابر فهرستی که کمتر از یکپنجم آن شناخته شده باشند، پیروز شوند. این مجلس، رکورد تغییر را در مقایسه با مجالس هشتگانه پیشین شکست؛ در مجلس دهم شاهد ریزش نزدیک به ۸۰ درصد نمایندگان مجلس نهم بودیم که از راهیابی به این دوره بازماندند. در یک اتفاق نادر، تعداد نمایندگان زن در این دوره از ۹ نفر به ۱۸ نفر افزایش یافت و همچنین چهرههای شاخصی همچون محمدرضا باهنر، پرسابقهترین عضو مجلس ایران یا روحالله حسینیان، چهره شاخص منسوب به جبهه پایداری، داوطلبانه خود را از صحنه انتخابات کنار کشیدند. در انتخابات قم، جبهه پایداری بیشترین تلاش را برای رأینیاوردن علی لاریجانی، ریاست مجالس هشتم و نهم بهکار بست تا او در فهرست اصولگرایان جای نگیرد و حتی یکی از صندلیهای سهگانه قم را هم نتواند در اختیار بگیرد و فضا بهگونهای شد که علی لاریجانی قبل از انتخابات در یک اقدام غیرمترقبه اعلام کرد، به عنوان نماینده مستقل ثبتنام میکند و حتی حاضر نشد به عنوان یک چهره اصولگرا وارد عرصه رقابتهای انتخاباتی شود؛ ازسویدیگر شاهد این بودیم رئیس بزرگترین فراکسیون مجلس نهم یعنی آقای کاظم جلالی که همزمان مرکز پژوهشهای مجلس را با حمایت علی لاریجانی از رقیب قدرتمندی همچون احمد توکلی در اختیار گرفته بود، امکان رقابت انتخاباتی را در شهر شاهرود برای خود مساعد نمیدید و به ناچار به تهران کوچ کرد و در نهایت با پیگیریهای بزرگان اصولگرا و چهرههای اصلی نزدیک به دولت و با اصرار فراوان توانست همراه با بهروز نعمتی، دو سهمیه را از فهرست امید به جریان اصولگرای سابق و مستقل امروز به خود اختصاص دهند و عملا با احتساب علی مطهری، اصلاحطلبان و فهرست امید در تهران، ۱۰ درصد از سهمیه خود را به این جریان اختصاص دادند.
در یک نگاه گذرا و سریع به نتیجه انتخابات مردم تهران در هفتم اسفند این پیام به وضوح از سوی مردم از طریق صندوقهای رأی در قالب یک فریاد خاموش بیان شد که ما خواهان تغییریم و این خواسته باوجود رد صلاحیتهای گستردهای بود که از سوی نهاد نظارتی به صورت بیسابقهای صورت گرفت و برخی چهرههای شاخص، باسابقه، توانمند و خادم انقلاب و جمهوری اسلامی ایران و مردم از صحنه رقابت حذف شدند که در این فهرست میتوان نام ۳۱ استاندار، چندین وزیر و معاون رئیسجمهوری، دهها فرماندار، دهها معاون وزیر و دهها مدیرکل را شناسایی کرد و همچنین نام بیش از چند صد نفر استاد دانشگاه که وظیفه تعلیم و تربیت فرزندان این مرزوبوم را دارند دیده میشد و نام بسیاری از ایثارگران اعم از خانواده شهدا، جانبازان، آزادگان و رزمندگان دفاع مقدس و زندانیان سیاسی قبل انقلاب نیز در میان ردصلاحیتشدگان دیده میشد که همه آنها در یک اقدام غیرقابل تصور از فهرست انتخاباتی و جدالهای معمول، معطوف به انتخابات کنار گذاشته شدند. متأسفانه این رفتار بیتوجهی به نصایح و رهنمودهای مقاممعظمرهبری هم بود که قبل از انتخابات و در پیام نوروزی ۹۲ بر آن تأکیدی مکرر داشتند که انتخابات باید با حضور همه سلایق سیاسی و با مشارکت حداکثری و با حضور ایرانیان حتی کسانی که جمهوری اسلامی ایران را قبول ندارند، باشد.
ایشان ۲۴ خرداد ۹۲ هم در پای صندوق رأی بر حقالناسبودن آرای مردم بهطور صریح اظهار نظر کردند اما شاهد بودیم نهاد نظارتی در عمل، بهگونهای رفتار کرد که گویا در بر یک پاشنه میچرخد ولی مردم پیام رهبر معظم انقلاب و دیگر بزرگان کشور را بهخوبی دریافت کرده و به پای صندوقهای رأی آمدند و در انتخابات مجلس و انتخابات خبرگان در حوزههایی که رقابت برپا بود نظر و رأی خود را بسیار شفاف و روشن بیان کردند و انتظار میرود، راهیافتگان به مجلس شورای اسلامی در هفته آینده نشان دهند هوشمندند و پیام را بهخوبی دریافت کردهاند و به مردم و رأی آنها احترام میگذارند.
یادمان باشد که بنا به فرموده امام(ره)، مردم صاحب اصلی انقلابند و مجلس در رأس امور است و نمایندگان، عصاره فضایل ملت هستند و البته واضح است هیئترئیسه و رئیس مجلس باید عصاره فضایل نمایندگان مردم باشد. در این انتخابات و انتخاب هفته آینده، نمایندگان مردم باید نشان بدهند به اخلاق در حوزه سیاسی وفادارند و به عهدشان پایبندند و مصالح ملی را بر منافع جناحی و فردی ترجیح میدهند و درعینحال یادشان باشد دورههای انتخاباتی بهگونهای طراحی شده که هر چهار سال یکبار مردم گزینههای خود را دوباره و سهباره و چندباره انتخاب میکنند و به این نکته هم توجه کنند که چرا بخش قابل توجهی از نمایندگان مجلس نهم امکان حضور در مجلس دهم را پیدا نکردند؛ اگر به همه این پرسشها و نکات توجه شود قطعا ما هفته آینده شاهد انتخابی براساس رجحان منافع ملی بر منافع جناحی و فردی و پایبندی وثیق به اخلاق و عهد و وفای به قول را مشاهده خواهیم کرد.