انتخابات تمام شده اما گویا حواشی آن هنوز در فضای مجازی و غیر مجازی محسوس و ملموس باقی مانده است. این را نیز باید مرهون تلاشهای دولت آقای روحانی برای گسترش فضای مجازی و از قضا گرم تر کردن فضای اخلاقی و سالم انتخاباتی در کشور دانست. چرا که هر نحله و هر جریانی باید به کمبودها بیاندیشد و فراز و فرودها را جمعبندی کرده تا از این رهگذر نقشه راه آینده را ترسیم کند.
گفتمان اصولگرایی در این میان سهم بسزایی دارد. واکنش آنها در شکست شان شنیدنی و دیدنی است. از یکطرف از آنجا که این گفتمان شامل جریانهای امنیتی ، جبهه پایداری ، جمنا و حامیان قضائی خاص است ، می خواهد سبد رأی خود را مهم جلوه داده و با این پشتوانه سکوی حمله به دولت دوازدهم را آماده کند ، از طرف دیگر آقایانی نظیر آیت الله موحدی کرمانی در سبد رأی آقای روحانی تشکیک ایجاد می کند و شبهه تخلف و تقلب را دامن می زند.
هر چند که اصولگرایان و ریش سفیدانش بخوبی می دانند که دامن زدن این موضوع و القای شبهه در سلامت انتخابات کشور ، خط سرخی است که اگر از آن بیشتر عدول کنند ، می تواند سونامی جدیدی علیه خودشان شکل دهد. چرا که سال ۸۸ نیز تجربه دوری نیست و حافظه تاریخی همه بیدار و هوشیار باقی مانده است. اگر در سلامت انتخابات ۲۹ اردیبهشت و نتیجه مسجل آن تشکیک گردد و آراء مردم به حلال و حرام تقسیم شود ، متأسفانه باید گفت وارد فاز توطئه جدیدی خواهیم شد.
به جای آن خوبست که اصولگرایان و حامیان امنیتی آقای رئیسی و دوستان ایشان ، به این بیاندیشند که چه اشتباه محاسبه ای در تاکتیک و استراتژی انتخاباتی داشتند. هیچ گاه برای بررسی دیر نخواهد شد و لذا لازم است که تئوریسین های پشت پرده ضمن انتقاد از خود این واقعیت را بپذیرند که اشتباه کردند. آنها اشتباه کردند که آقای رئیسی را نامزد کردند. آقای رئیسی تجربه اجرایی کافی نداشت. در فضای سیاسی کشور نبود و بیشتر در مسند قضا و حکم دست اندر کار بود.
آقای رئیسی دچار یک خطای محاسبی هم شد. البته شاید بتوان گفت که او خیلی تقصیر نداشت چون تازه کار بود. این رئیس ستاد جمنا و دوستانشان بودند که تیم ستادی آقای رئیسی را چیدند. آقای رئیسی از دوستان احمدی نژاد در ستادش استفاده کرد و حتی وزرای سابق دولت احمدی نژاد را به کار گرفت که خوشنام نبودند. این اشتباه همین آقایان تئوریسین بود که برآورد غلط به بالاتر از خود می دادند و این طور القا می کردند که کار به دور دوم کشیده خواهد شد و ” آخر هفته ، روحانی رفته !“ . آخر هفته هم آمد ولی روحانی نرفت.
نگارنده بر این باور است که این حضرات باید استعفا بدهند و کار را به نسل های جدید و جوان هم طیف و هم مسلک خود واگذار کنند تا شاید صحنه رقابت ۱۴۰۰ صورت تازه ای به خود بگیرد.
این حضرات از آنجا که شناخت عمیقی از لایه های اصلی جامعه و طبقه متوسط ندارند ، همه چیز را دستوری و اجباری می خواهند پیش ببرند. با همین منطق هم در میتینگ های تبلیغاتی شان اتوبوسی نفر آوردند و بذل و بخشش فراوان کردند. این تفکر که قیم موآبانه عمل می کند دیگر کارساز نخواهد بود.
تلاش برای سرپوش گذاشتن برای این اشتباه محاسبه یک خبط بزرگ تر و خطیرتر برای اصولگرایان است. اتاق های فکر جمنا و اطرافیان آقای ذوالقدر باید در مواجهه با سیل نارضایتی و ریزیش های احتمالی در بدنه نیروهایشان پاسخ قانع کننده ای داشته باشند. هجوم و تخریب صحت و سلامت انتخابات و آراء مردم ، یک اشتباه محاسبه دیگر است که این دوستان در حال حاضر مشغول به آنند. به جای آن توصیه ما اینست که جمنا مضمحل گردد. شاید بتوان کورسویی امید داشت که از دل جمنا مولودی دیگر و موجودی تازه تری بدنیا بیاید که همان برادران سال ۸۴ در ستاد احمدی نژاد و برادران سال ۹۶ در ستاد آقای رئیسی نباشند! هر چند که این جریان باید فکری به حال تغییر تفکر خود کرده و نگاه تازه تری داشته باشد. هم به انتخابات و هم به اخلاق انتخاباتی و هم به احترام گذاشتن به رأی مردم و رقیبان.
گذر زمان مشخص خواهد کرد که این توصیه مثمر ثمر بوده است یا خیر. هیچ گاه نمی توان فراموش کرد که اصولگرایان از سال ۸۴ به این سو چه کارنامه ای داشتند. هر چند که مردم ما صبورند و خیلی از فشارها و اجحاف ها را تحمل کردند ، اما انتخابات ۹۶ آغاز پایان یک نحوه تفکر بود. نحوه تفکری غالب که همه چیز را برای خود می خواست. پس لزوم تغییر این نگرش بیش از پیش آشکار گردیده است.
تشکیک در آراء راه حل نیست؛ طراحان پشت پرده استعفا دهند
یادداشت / حسام محمدی
قلم | qalamna.ir :