او که نگران شده بود با همسرش تماس گرفت اما دکتر به تماسهای تلفنی پاسخ نمیداد. این در حالی بود که همکارانش هم گفتند که او ساعتی قبل بعد از پایان کارش راهی خانه شده است. در این شرایط بود که دلشوره عجیبی به دل همسر دکتر افتاد و برای یافتن وی به بیمارستانها و پزشکی قانونی و هرجایی که میتوانست رفت اما فایدهای نداشت تا اینکه یک روز بعد معلوم شد دکتر در راه خانه تصادف کرده و در بیمارستان بستری شده است. وی در بیمارستان متوجه شد که او روز گذشته در راه خانه پشت فرمان سکته مغزی کرده و کنترل خودرو از دستش خارج شده با گاردریل برخورد کرده است.
با اینکه دقایقی بعد از این حادثه او به بیمارستان منتقل شده بود اما به کما رفت. در این شرایط بود که خانوادهاش با اهدای اعضای بدن وی به بیماران نیازمند موافقت کردند. همسر دکتر اربابی در اینباره میگوید: در روزهای اول همه تلاشها برای نجات همسرم انجام شد. حتی او از کرج به تهران انتقال یافت اما تلاشهای کادر پزشکی فایدهای نداشت.
او ادامه میدهد: وقتی پزشکان اعلام کردند همسرم دچار مرگ مغزی شده و بهتر است اعضای بدنش را اهدا کنیم باورم نمیشد که این اتفاق افتاده است اما مطمئن بودم با اهدای اعضای بدنش او هم خوشحال و ما هم به آرامش میرسیم به این ترتیب با رضایت خانواده اعضای بدن همسرم نجاتبخش چند بیمار نیازمند شد. ساناز دهقانی، رئیس واحد فراهمآوری اعضا و نسوج پیوندی بیمارستان سینا در اینباره گفت: با رضایت خانواده بیمار مرگ مغزی او به بیمارستان سینا منتقل و با تلاش پزشکان و متخصصان کلیهها و کبد وی جداسازی و به بیماران نیازمند اهدا شد.