اگرچه بر ضرورت حضور این گروه در جامعه تاکید میشود اما مسئولان و برخی از افراد جامعه به آنها نگرشی منفی دارند و آنها را در انجام امور ناتوان میدانند. بر اساس چنین دیدگاهی، افراد دارای معلولیت نه تنها توانایی برخورداری از یک موقعیت شغلی را ندارند بلکه در انجام امور روزانه خود نیز ناتوان هستند. این نگاههای یکجانبه سبب شده تا تواناییها بالفعل آنها نادیده گرفته شود. آنچه که مشخص است، معلولیتها و ناتوانیها برای مسئولان نمود بارز دارد. بسیاری از اعضای جامعه معلولان در آزمون استخدامی دستگاههای اجرایی کشور سال ۹۹ شرکت کردند، اگرچه موفق به کسب نمره حداکثری شدند اما در کمیسیون پزشکی با استناد به بهانههای همیشگی از فرصت اشتغال محروم شدند.
قانونی که به ندرت اجرا میشود
لایحه حمایت از حقوق معلولان در سومین روز از دی ماه سال ۱۳۹۶ به تصویب نمایندگان مجلس رسید. در آن بازه زمانی، نمایندگان مجلس با حداکثر آراء، ماده ۱۵ این لایحهای را تصویب کردند. براساس این ماده قانونی، دولت مکلف است حداقل ۳ درصد از مجوزهای استخدامی رسمی، پیمانی و کارگری دستگاههای دولتی و عمومی اعم از سازمانها، وازتخانهها، موسسات، شرکتها و نهادهای عمومی انقلابی و دیگر دستگاههایی که از بودجه کشور استفاده میکنند را به افراد دارای معلولیت واجد شرایط اختصاص دهد.
در تبصره یک این ماده آمده است: سازمانها، وزارتخانهها، موسسات دولتی، شرکتها و نهادهای عمومی انقلابی مکلفند سه درصد از مجوزهای استخدامی خود را به افراد دارای معلولیت اختصاص دهند. سازمان اداری و استخدامی کشور موظف است نسبت به تخصیص این سهمیه استخدامی برای افراد دارای معلولیت اقدام و بر رعایت آن نظارت کند. همچنین تبصره ۲ اشاره میکند: بالاترین مسئول دستگاههای اجرایی، نهادهای عمومی غیردولتی، شهرداریها و بانکها مکلف به اجرای دقیق مفاد این ماده هستند. متخلفان حسب مورد با حکم مراجع ذیصلاح به مجازاتهای مندرج در ماده ۴ این قانون محکوم میشوند.
اما تجربه نشان میدهد، این قانون تنها روی کاغذ نوشته شده و جامعه هدف از مزایای آن برخوردار نیستند. وزارت آموزش و پرورش، ۴۰ هزار نیروی انسانی در سالهای ۹۷ و ۹۸ استخدام کرد. بر اساس قانون باید ۱۲۰۰ سهیمه برای افراد دارای معلولیت درنظر گرفته میشد اما هیچگاه میسر نشد. این موضوع در آزمون استخدامی دستگاههای اجرایی سال ۹۹ نیز به شکل دیگری نمود پیدا کرده است.
هیچ کشوری چنین برخوردی با معلولان ندارد
حسین جهانبخشی دارای معلولیت کمبینایی است که در آزمون استخدامی دستگاههای اجرایی سال گذشته شرکت کرد اما فرصت برخورداری از سهیمه ۳ درصدی را نداشت. او در این رابطه به ایلنا توضیح داد: من در رشته دبیری جغرافیا شهر «گلیبر» استان آذربایجان شرقی ثبتنام کردم ولی این رشته از سهیمه معلولان برخوردار نبود. من مجبور شدم به صورت مازاد در آزمون ثبت کنم و حد نصاب علمی را کسب کردم.
او ادامه داد: کمیسیون پزشکی آموزش و پرورش برای رسیدگی به وضعیت من در دوازهم اسفندماه برگزار شد. اگرچه معرفینامه سهیمه ۳ درصدی استخدام معلولین از سوی سازمان بهزیستی را در دست داشتم اما اعضای کمیسیون کوچکترین توجهی به این موضوع نکردند و از فرصت سنجش توانایی علمی محروم شدم. رفتارها و برخوردهای کمیسیون بسیار ناشایست بود گویا از یک کره دیگر به روی زمین آمده بودم. وی تصریح کرد: اعضای کمیسیون اعلام کردند، خواهان نیروی سالم هستند و نیازی به معلولان ندارند. آنها باور داشتند، معلولان توانایی معلم شدن و مدیریت کلاس درس را ندارند. تمامی دنیا حتی کشورهای که نسبت به ایران کمتر توسعه یافتهاند، توجه ویژهای به معلولان و حقوق آنها میکنند.
هیچکس پاسخگو نیست
سمیه رضوینیا نیز از افرادی است که با چالشهای متعددی روبرو شده است. او توضیح داد: هنگامی که قصد ثبتنام در آزمون را داشتم، دفترچه راهنما را به دقت مطالعه کردم تا از محدودیتهای درنظر گرفته شده اطلاع کسب کنم. دفترچه نکتهای درباره ممنوعیت شرکت افراد دارای معلولیت و با شدت خاص نداشت. محدودیتهای مثل بینایی یا کوتاه قامتی بیش از حد مانعی برای شرکت در آزمون بودند. حدود ۸۰ درصد از افراد دارای معلولیت که در آزمون پذیرفته میشوند برای اشتغال به مدارس استثنایی فرستاده میشدند.
او ادامه داد: هنگام برگزاری آزمون کوچکترین مشکلی پیش نیامد حتی دفترچه بریل هم برای من تهیه شده بود. مرحله آزمون کتبی را با موفقیت پشت سرگذاشتم و برای معاینات پزشکی به پزشک موردنظر مراجعه کردم. به دلیل وضعیت بینایی، من به کمیسیون پزشکی معرفی شدم تا وضعیت من مورد بررسی قرار گیرد. فقط یک نفر از اعضای کمیسیون یعنی نماینده بهزیستی در جلسه حضور داشت، توانایی من را تایید کرد. پس از اخذ تاییدیه، وارد مرحله مصاحبه شدم. پس از اعلام نتایج نهایی، به دلیل «عدم واجد شرایط بودن» مردود شدم. من برای پیگیری امور به اداره کل آموزش و پرورش مراجعه کردم، مسئولان برخورد ناشایستی با من داشتند. آنها در پاسخ به اعتراض من گفتند، شما معلول هستید و به همین دلیل تایید نشدهاید.
رضوی تصریح کرد: ناامید نشدم و به پیگیریهای خود ادامه دادم و به نتایجی رسیدم. پس از مصاحبه عملی، کمیسیونی متشکل از رئیس دانشگاه فرهنگیان ایلام، رئیس اداره کل آموزش و پرورش استان ایلام، رئیس آموزش و پرورش کودکان استثنائی ایلام، یک پزشک و چند عضو دیگر تشکیل میشود. آنها با استناد به یک شیوهنامه که در سال ۹۸ توسط دیوان عدالت اداری ابطال میشود، بینایی من را پایین میدانند و به همین دلیل مردود میشوم. وی تصریح کرد: هیچکس پاسخگوی اعتراضاتم نیستم. من افرادی را در تهران و کرمان میشناسم که شرایط آنها درست مطابق با وضعیت من است اما استخدام شدهاند. عملکرد استانها درباره استخدام معلولان با یکدیگر متفاوت است.
حاضر بودم واکر را کنار بگذارم
یکی از اهالی «کلاله» استان گلستان که خواست نامش در گزارش منتشر نشود، درباره وضعیت خود توضیح داد: پس از اینکه مرحله اول را با موفقیت سپری کردم باید مدارک خود را تحویل میدادم. من به دلیل معلولیت جسمی_حرکتی از واکر استفاده میکنم، به همین دلیل کمیسیون پزشکی برای بررسی شرایط من تشکیل شد. آنها به من اعلام کردند، شرایط خوبی برای استخدام ندارم. او ادامه داد: اعضای کمیسیون در جلسه پرسشی درباره توانایی حضور من در روستاها را مطرح کردند، همانطور که در دوران تحصیلات دانشجویی زندگی خود را به تنهایی مدیریت کردم، توانایی زندگی در روستا را نیز دارم. این متقاضی کار توضیح داد: پای من هیچ ارتباطی با مهارتم در تدریس ندارد. آنچه که مشخص است سهیمه ۳ درصدی ما نادیده گرفته شده است. اگر مشکل آنها با واکر من است، حاضر هستم آن را کنار بگذارم و با عصا به کلاس بروم.
اینچنین در وطن خویش غریب
«ناهید حقیقت» نیز دارای معلولیت کمبینایی است که پس از قبولی در آزمون کتبی، مشکلاتی گریبانگیر او میشود. او تصریح کرد: من برای دبیری زبان انگلیسی در زاهدان ثبتنام کردم. سهیمه ۳ درصدی برای این فرصت شغلی درنظر گرفتند اما تنها برای یک نفر آقا تعریف شده بود. به همین دلیل، من به صورت سهیمه آزاد در آزمون استخدامی ثبتنام کردم و در آزمون کتبی حد نصاب را کسب کردم.
وی ادامه داد: تحویل مدارک با موجی از تضعیف روحیه روبرو شدم. آنها اعلام کردند، من به دلیل معلولیت حق استفاده از سهیمه افراد عادی را نداشتهام در حالیکه هیچ سهیمهای برای زنان درنظر نگرفته بودند. من در مصاحبه شرکت کردم و به تمام پرسشها پاسخ دادم اما نتیجه نهایی از مردود شدن من حکایت میکرد. من نسبت به آنچه که بر من اتفاق افتاده، اعتراض کردم اما تاکنون کسی صدای من را نشنیده وهیچکس پاسخگوی من نبوده است. او با اشاره با سوابق خود گفت: من سابقه تدریس در مدارس غیرانتفاعی را دارم اما به دلیل تعدیل شدن نیروها، کار خود را از دست دادم. همچنین حدود ۱ سال و نیم معاون آموزشی دبستانی غیردولتی بودم. من در سیستان و بلوچستان به دنیا آمده و بزرگ شدهام و از سهمیه استان خود محروم هستم. کسی که از سهیمه درنظر گرفته شده استفاده میکند، ساکن این استان نیست و اهل خرمآباد است.
سخن پایانی
شعار معلولیت محدودیت نیست را بارها و بارها شنیدهایم اما در عمل آن چیزی که وجود دارد خلاف این شعار است و با یک نگاه اجمالی میبینیم که این قشر از جامعه با محدودیتهای بیشماری دست و پنجه نرم میکنند و از حقوق و مزایای قانونی که برای آنها تعریف شده است، محروم هستند. اشتغال برای افراد دارای معلولیت فقط اهرم کسب درآمد نیست بلکه فرصت حضور در جامعه و جلوگیری از گوشهنشینی آنها را فراهم میکند. نگاه فرهنگی در جامعه نسبت به اشتغال معلولان به گونهای عمل کرده است که افراد دارای معلولیت توان کار کردن را ندارند و شغلهای پایین از منظر اجتماعی به دلیل نگاههای ترحمآمیز به آنها اعطا میشود.