تحقیقات نشان داد سیامک سالهاست به مواد مخدر اعتیاد دارد و چندینبار هم به دلیل حمل مواد مخدر زندانی شده و بهتازگی پس از پنج سال از زندان آزاد شده بود و برادرش، سیاوش، نیز در این درگیری به او کمک کرده است. در نهایت بعد از بازبینی دوربینهای مداربسته و اظهارات شهود، کیفرخواست علیه این دو برادر صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده، ابتدا اولیایدم که پدر و مادر مقتول بودند، ازسوی خود و دو نوهشان درخواست صدور حکم قصاص کردند.
در ادامه وکیل اولیایدم در جایگاه قرار گرفت و گفت: سیامک برای خرید لباس وارد مغازه شده و بر سر قیمت با صاحب مغازه جروبحث کرده و پس از درگیری، ارسلان که در آن مغازه فروشنده بوده، برای پایاندادن به درگیری وارد ماجرا شده، اما سیامک که خودش چاقو داشته، برادرش، سیاوش، را هم خبر میکند و هر دو با ارسلان درگیر میشوند و او را به قتل میرسانند.
براساس گفتههای شهود و اظهارات متهمان و همینطور فیلم دوربین مداربسته مغازه، دو برادر با ضربات متعدد چاقو مقتول را به قتل رساندهاند. به همین دلیل اولیایدم همانطور که گفتهاند درخواست قصاص هر دو متهم را دارند.در ادامه سیامک بهعنوان متهم ردیف اول به جایگاه رفت و گفت: درگیری از طرف صاحبکار مقتول شروع شد و آنها ابتدا حمله کردند و من را زدند. بعد برادرم آمد تا من را نجات دهد و درگیری را تمام کند که آنها به او هم حمله کردند. پس از آن به دلیل ترس و دفاع از جانمان، ضربهای به کتفش زدم که ظاهرا آن ضربه باعث مرگ مقتول شد. من ضربه را به قصد کشتن او نزدم و فقط هدفم خارجشدن از آن محیط بود. مقتول همینطور که داشت من را میزد، ضربه به شاهرگش خورد. از اولیایدم طلب بخشش دارم، اما برادرم نقشی در قتل نداشت.
پس از اظهارات متهم اصلی پرونده، سیاوش بهعنوان متهم بعدی به جایگاه رفت و گفت: من اتهام مشارکت در قتل را قبول ندارم. من در نزدیکی محل حادثه یک مغازه قصابی دارم. کاسب و آبرودارم و هیچ سابقه کیفری هم ندارم. روز حادثه برادرزاده کوچکم درحالیکه بهشدت ترسیده بود و داشت گریه میکرد، به مغازهام آمد و گفت عمو بیا چند نفر میخواهند بابا را بکشند. من هم هراسان با برادرزادهام به محل حادثه رفتم و دیدم چند نفر بر سر برادرم ریختهاند و او را به قصد کشتن میزنند.
این متهم در ادامه گفت: برادرم تنها بود و نمیتوانست مقاومت کند. من سعی کردم به برادرم کمک کنم و کسانی را که در درگیری بودند، کنار بزنم؛ ولی آنها به من و برادرم حمله کردند و هر دو ما را زدند. من ضربهای به آنها نزدم و اتهامی را که به من وارد شده، قبول ندارم. دوربینهای مداربسته هم همهچیز را ضبط کردهاند. اگر نگاه کنید، میبینید که من ضربهای نزدم. برادرم هم چارهای نداشت؛ اگر نمیزد، او را میکشتند.
با پایان جلسه دادگاه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده، دو برادر را به قصاص و پرداخت دیه بهخاطر ضربات غیرمنتهی به قتل محکوم کردند. حکم صادرشده مورد اعتراض متهمان قرار گرفت و پرونده برای رسیدگی به دیوان عالی کشور فرستاده شد. هیئت قضات دیوان عالی کشور بعد از بررسی دقیق اعتراض متهمان، آن را وارد ندانستند و حکم صادرشده را عینا تأیید کردند.