گروه سیاسی: یک فعال سیاسی اصلاح طلب در خصوص تناقض فاحشی که بین صحبتهای برخی کاندیداهای اصولگرا مطرح می شود،گفت: آقای جلیلی در حالی در توئیتر از فیلترینگ این شبکه اجتماعی انتقاد میکند که زمان فیلترینگ توئیتر دبیر شورای عالی امنیت ملی بود.
غلامرضا ظریفیان افزود: یا آقای رضایی در حالی از تعیین تکلیف شدن FATF صحبت می کند که به عنوان دبیر مجمع همواره از معطل ماندن این لوایح چهارگانه که باعث شد ایران مجددا وارد لیست سیاه شود حمایت کرده است. جالب است در این فضای انتخاباتی خیلی از کاندیداها از مارکس هم پیشی گرفتهاند. درست است مساله اقتصاد یکی از مسائل واقعی و جدی مردم است ولی انگار مشکل دیگری در کشور نیست و هر کدام از این کاندیداها تلاش می کنند گوی رقابت را از دیگری بربایند و بگویند چگونه از امکانات موجود برای بهبود وضعیت مردم استفاده خواهند کرد.
وی گفت: مساله را در دو سطح باید بررسی کرد؛ هر کس که به میدان می آید یک وجه تبلیغات دارد که در همه جای دنیا همین طور است و باید نوع گویش و گفتمانش به گونهای باشد که با نیازهای جامعه پیوند بخورد وگرنه مورد اقبال قرار نمیگیرد؛ حتی اگر اعتقاد هم نداشته باشد و این یک نکته است که در همه جای دنیا هم میبینیم ولی نقطه مثبتش این است خیلی از افرادی که در شرایط خلأ یا در حاشیه خیلی آرمانی فکر میکنند، وقتی پا روی زمین می گذارند و درگیر مساله می شوند و مورد خواست مخاطب مردم قرار میگیرند فردا روز اگر مسئولیت بر عهده شان بود انتظارات مردم و واقعیت های موجود کشور را می بینند طبیعتا نوع رفتار و عملکردشان با آنچه که قبلا می اندیشیدند متفاوت خواهد بود و این را در دولت های مختلف دیدیم.
غلامرضا ظریفیان افزود: یا آقای رضایی در حالی از تعیین تکلیف شدن FATF صحبت می کند که به عنوان دبیر مجمع همواره از معطل ماندن این لوایح چهارگانه که باعث شد ایران مجددا وارد لیست سیاه شود حمایت کرده است. جالب است در این فضای انتخاباتی خیلی از کاندیداها از مارکس هم پیشی گرفتهاند. درست است مساله اقتصاد یکی از مسائل واقعی و جدی مردم است ولی انگار مشکل دیگری در کشور نیست و هر کدام از این کاندیداها تلاش می کنند گوی رقابت را از دیگری بربایند و بگویند چگونه از امکانات موجود برای بهبود وضعیت مردم استفاده خواهند کرد.
وی گفت: مساله را در دو سطح باید بررسی کرد؛ هر کس که به میدان می آید یک وجه تبلیغات دارد که در همه جای دنیا همین طور است و باید نوع گویش و گفتمانش به گونهای باشد که با نیازهای جامعه پیوند بخورد وگرنه مورد اقبال قرار نمیگیرد؛ حتی اگر اعتقاد هم نداشته باشد و این یک نکته است که در همه جای دنیا هم میبینیم ولی نقطه مثبتش این است خیلی از افرادی که در شرایط خلأ یا در حاشیه خیلی آرمانی فکر میکنند، وقتی پا روی زمین می گذارند و درگیر مساله می شوند و مورد خواست مخاطب مردم قرار میگیرند فردا روز اگر مسئولیت بر عهده شان بود انتظارات مردم و واقعیت های موجود کشور را می بینند طبیعتا نوع رفتار و عملکردشان با آنچه که قبلا می اندیشیدند متفاوت خواهد بود و این را در دولت های مختلف دیدیم.