فائزه هاشمی دربارهی انتشار فایل صوتی ظریف و تاثیر آن گفت: به عقیدهی من با انتشار این فایل صوتی آقای ظریف خائن و یا قهرمان نشدند. این نوار برای سوزاندن آقای ظریف منتشر شد، او را قهرمان نمیدانم چون مردم کلیات آن حرفها را میدانستند، فقط از یکسری از جزییات باخبر شدیم. وقتی آقای ظریف در این حد با این سیاستها موافق نبوده، میتوانست استعفا دهد. کار بزرگ آقای ظریف همان برجام بود. آقای ظریف و روحانی عملکرد قابل دفاعی ندارند اما خائن هم نیستند. چون دروغ نگفته است. حداقل با این فایل صوتی تکلیف همه مشخص شد و من این را فهمیدم که نباید رأی بدهم، چون قبلا شک داشتم.
این فعال سیاسی دربارهی گزینههای مورد نظر اصلاحطلبان برای انتخابات ۱۴۰۰ در جبهه اصلاحات گفت: در ابتدا به اصلاحطلبان این را وارد میدانم که آنها از مردم فاصله گرفتند و از اصلاحات هم دور شدند. به جای آسیبشناسی توپ را در زمین شورای نگهبان و اصولگرایان میاندازند. سراغ کسانی میروند که میدانند رأی میآورد و به شایستگی افراد توجه نمیکنند. مثلاً آقای ظریف و جهانگیری میگویند اختیارات زیادی نداشتند، اما بعد اینها را برای انتخابات در نظر میگیرند. آقای ظریف و جهانگیری ادامهی وضع موجود هستند، اگر میتوانستند همین الان کاری میکردند.
مثلاً آیا تا به حال از آقای پزشکیان که در مجلس است، صدایی شنیده شده؟ اگر رئیس جمهور شود، شقالقمر میکند؟ آقای تاجزاده هم برای ریاست جمهوری نیامده است و شرایطش فرق دارد. آقای رئیسی هم زیاد در قوه قضاییه حرف میزند اما در عمل چیزی نمیبینیم. اخیراً گفتند ۷۰۰ نفر در قوه قضاییه برکنار شدند اما ما اسمی ندیدیم. حتی شنیدم یکسری از قضاتی که برکنار شدند به آنها سمت بالاتر دادند. آقای علی مطهری هم در مواضع سیاسی شجاع هستند اما در مواضع فرهنگی و حقوق زنان خوب نیستند. کسی باید رئیس جمهور شود که زن و مرد را برابر بداند. محسن هم در این شرایط نمیتواند کاری کند؛ اما به توانایی او اعتقاد دارم.
این نمایندهی مجلس سابق دربارهی مصوبهی اخیر شورای نگهبان دربارهی انتخابات میگوید: حاکمیت قانون در کشور از بین رفته است. آقای روحانی به این وضعیت واکنش دادند اما چرا دولتمردان ما در آخر دولتها یادشان میآید که باید کاری کنند. اگر آقای روحانی همین روش را دنبال میکرد، وضعیت بهتر بود. اگر زورش نمیرسید، حداقل اعلام موجودیت میکرد.
فائزه هاشمی دربارهی رای دادن یا ندادن خودش در انتخابات اذعان کرد: من برای رای ندادن یک استراتژی دارم، این رای ندادن میتواند به یک مفهوم تبدیل شود. با رای دادن شما به سیاستهای غلط مشروعیت میدهید، نمیخواهیم اینکار را انجام دهیم. این همه رای دادیم چه چیزی درست شد؟ دورهی اول در سال ۹۲ را درست به آقای روحانی رای دادیم. چندین سال است در حال مذاکره هستیم و هربار به حالت اول برمیگردد. قبلا به شوروری و آمریکا فحش میدادیم، اما رابطهی ما با شوروی برقرار شد، رابطه با آمریکا هم اصلاح کنیم. نمیتوان برنده شدن اصولگرایان را خیلی منفی دید، آقای ترقی هم گفت اگر هم رابطهای با آمریکا برقرار شود، توسط اصولگرایان است.
او دربارهی اختلافهایش با حسین مرعشی در حزب کارگزران گفت: با آقای مرعشی اختلاف نداریم اما ایشان به این دلیل که سخنگو است باید یکسری از حرفها را بزند که خلاف واقع است. ایراداتی به حزب کارگزاران دارم و به این دلیل مدتهاست به حزب نمیروم. به آقای مرعشی گفتم این حرفهایی که دربارهی من گفتید هیچکدام واقعیت ندارد، گفت اگر میخواهید اصلاحش کنم اما من قبول نکردم و به او گفتم تخریب شخصیت چیز خوبی نیست، حرفها و عملکرد مرا نقد کن و بگذار دشمنهای ما در حزب آن حرفها را بزنند.
او دربارهی ماجرای توهین یک خانم به علی مطهری گفت: قبل از آن دختر خانمی هم به من پیشنهاد مناظره داده بود، من طرفدار گفتوگو هستم و دخترها را هم دوست دارم. اما گفتند این فرصت را به من نمیدهند که با آنها گفتوگو کنم! ببینید، اول انقلاب راست و چپ میگفتند الان اصلاحطلب و اصولگرا. این دو اسم هم دیگر بیمسمی شده است.
به اصولگرایان باید خوارج گفت
الان بیاخلاقترین و بیاصولترینها حتی در مسائل دینی اصولگراها هستند و دیگر اصلاحطلبان خواهان اصلاح نیستند. این اسمها باید عوض شود. مصداق هم آن نوار خانمی است که دربارهی آقای مطهری حرف زده بود، اول اینکه از کودکان نباید سواستفاده کرد و به جای توهین بیایند و انتقاد کنند. آن بچه تقصیری ندارد و به او یاد دادهاند. این یک نمونهی بیاخلاقی اصولگرایان بود. به اصولگرایان باید خوارج گفت چون آنها هم اینکار را کردند و گفتند حضرت علی از دین خارج شده است. البته همهی اصولگرایان را نمیگویم.
میگویند دین اما بر خلاف آن عمل میکنند، میتوان اسم آنها را منافق هم نامید. به برخی از اصلاحطلبان که باعث ناامیدی در جامعه شدهاند هم میتوان حزب باد یا بادیون گفت. البته چون دنبال استمرار هستند، میتوان به آنها بقاییون گفت.او دربارهی ویژگیهای جریان احمدینژاد تصریح کرد: تکلیف آنها هم که مشخص است، آزموده را آزمودن خطاست. هنوز هم چوب سیاستهای آقای احمدینژاد را میخوریم اما میان مردم خیلی هم محبوب هستند. یکی از دلایل آن یارانه است. البته آن را یک خیانت میدانم. یک سری روابط با مراکز قدرت داشت و مردم فکر کردند، شجاع است. جاهایی که باید ایستادگی می کرد، نکرد و در جاهایی که فرقی نداشت، در چارچوب منفعت شخصی ایستاد.
هاشمی دربارهی ماجرای پیشنهاد معاون اولی احمدینژاد به او توضیح داد: یک آقایی آمد و پیشنهاد داد تا من معاون اول او شوم. یک سری استدلال مطرح کردند که به نظر من قابل قبول نبود. اما آقای احمدینژاد در بیانیه به کلک نیروهای امنیتی اشاره میکند که این نشان داد حرف من درست بوده است. این فعال حوزهی زنان در پاسخ به انتقادهای مسیح علینژاد به او گفت: من از جریان مسیح علینژاد از این جهت دفاع کردم که به زنان شجاعت میداد. ما نباید مسائل را شخصی کنیم. ایشان به من انتقاد کرد و نظرش را گفت اما دلیلی ندارد، نظر من نسبت به حرکت او عوض شود. البته تعریف من ربطی به شخصیت خانم علینژاد ندارد. خانم علینژاد طوری صحبت کرد که انگار من هنوز دختر رئیس جمهور هستم. زندان رفتهام و پایینتر از این دیگر نیست.
با نگهبان دانشگاه درگیر نشدم، فرهیختگان دروغ نوشت
فائزه هاشمی دربارهی ماجرای راه ندادن او به پردیس دانشگاه به انصاف نیوز گفت: من از دادگاه برای بازگشت به پردیس حکم گرفتم اما مرا قبول نکردند. فضای بیرون پردیس گل و گیاه دارد و در ماه یکی دوبار روزنامهای می خرم و آنجا مینشینم، چند باری از حراست دانشگاه گفتند اینجا ننشین. بعد فرهیختگان نوشت من و نگهبان با هم درگیر شدهایم. البته دروغ بود، نگهبان از من عذرخواهی کرد که دستور است و ما کارهای نیستیم. بنا دارم باز هم به آنجا بروم چون حق گرفتنی است. البته فکر کنم به خاطر اینکه از دست من خلاص شوند، میخواهند رشتهی حقوق را کلاً حذف کنند.
این فعال سیاسی دربارهی نزاع میان اسراییل و فلسطین به انصاف نیوز گفت: این مسئله پیچیده است، اسراییل غاصب و جنایتکار است. اما در سیاستهای ایران تناقضهایی وجود دارد، الان روسیه هم کریمه را گرفته است، اوکراین و اروپاییها هم اعتراض کردند. اگر غصب بد است، پس چرا با روسیه بهترین روابط را داریم؟ چقدر از سرزمینهای ما به دست شوروری افتاد؟ مسئلهی اسرائیل هم مثل کریمه و قرارداد ترکمنچای و سرزمینهای تجزیه شده دیگر است. بنابراین نمیتوان سیاستهای دوگانه داشت.
او تاکید کرد: کشتههای مردم مسلمان سوریه بعد از بهار عربی حدود ۵۰۰ هزار نفر است، در کنار کل کشتههای فلسطینیها در یک قرن بگذاریم، کشتههای سوریه بیشتر است. اگر مسلمان کشی بد است چرا در سیاست مسلمانکشی در سوریه انگشت اتهامات زیادی به طرف ما است؟ البته بارها اعلام کردیم که نقش مستشاری در آنجا داریم. تا کی میتوانیم این سیاستهای دوگانه را ادامه دهیم.؟ فلسطینیها سنی هستند، وقتی به درستی از حقوق آنها دفاع میکنیم چرا از سنیهای خودمان حمایت نمیکنیم؟ سنی ها در ایران تحت فشار هستند. با این تناقضها، دفاع از فلسطین به دل ما نمینشنید. البته موشک باران هم خود فلسطینیها شروع کردند. یک دادگاه اسرئیلی حکم تخلیه داد و این اتفاق افتاد.
وی دربارهی برخورد فرانسه با معترضین به مسئلهی فلسطین، تاکید کرد: کشورهای اروپایی باید مهد دموکراسی باشند، بنده با این سیاست موافق نیستم.فائزه هاشمی در انتها دربارهی اینکه رئیس جمهور آینده چه کسی خواهد شد، افزود: با این شرایط فعلی قطعاً یک اصولگرا رئیس جمهور می شود، طبق نظرسنجیها آقای رئیسی رئیس جمهور است. اما آقای رئیسی دو سال است که کار تبلیغاتی میکند. اما اگر موج مشارکت شکل بگیرد، اصلاحطلبان پیروز میشوند.