دکتر احمد فاطمینژاد با بیان اینکه طالبان نسبت به گذشته تفاوتی نکرده است، اظهار کرد: بخش زیادی از مردم افغانستان از طالبان نفرت دارند، همین امر نشاندهنده این است که طالبان با گذشته خود تفاوتی نکرده است. شاید برای ما که از بیرون داریم به اتفاقات افغانستان نگاه میکنیم، این طور به نظر برسد که امروز طالبان با زمانی که در قدرت قرار داشت فرق کرده است، اما برای خود مردم افغانستان طالبان همچنان همان طالبان گذشته است و هیچ تفاوتی با داعش ندارد. اگر ما امروز شاهد برخی تفاوتها در رفتار و گفتار طالبان نسبت به گذشته هستیم، به این دلیل است که امروزه این گروه سیاستمدارتر شده است. طالبان در طی دو دهه اخیر خارج از قدرت بودهاند و در این مدت یک سری مسائل را یاد گرفتهاند و حرفهایی را که مورد پسند جوامع بینالملل میباشد راحتتر مطرح میکنند؛ چراکه فکر میکنند از این طریق بهتر مورد پذیرش جوامع بینالملل قرار میگیرند، اما از لحاظ رفتار با مردم افغانستان، طالبان تفاوتی با گذشته نکرده است.
عضو هیأت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی با بیان اینکه امروزه در ایران دو دسته از افراد صحبت از ارتباطگیری با طالبان میکنند، ادامه داد: یک دسته افراد از بدنه اجرایی کشور و وزارت امور خارجه هستند که صحبت از تماس و مذاکره با طالبان میکنند، که این را میتوان یک تماس محدود دانست. گاهی ممکن است برای دفع شر، مجبور به تماس با یک گروه تروریستی هم شد و اگر ما میبینیم که برخی از مقامات کشور معتقد به تماس و مذاکره با طالبان هستند، به این دلیل است که میخواهند اگر زمانی طالبان قدرت گرفتند، دست ایران خالی نباشد.اما دستهای دیگر از افراد که ما اخیرا اظهارات آنان در خصوص طالبان را در یکی از روزنامهها خواندیم و در یکی از برنامههای تلویزیونی یا در صحبتهای برخی نمایندگان مجلس شنیدیم، به دنبال تطهیر طالبان هستند و این متفاوت با رویکردی است که بدنه اجرایی کشور در قبال طالبان اتخاذ کرده است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل عنوان کرد: افرادی که به دنبال تطهیر طالبان هستند، دارای دو انگیزه اساسی میباشند. اول اینکه صرفا به دلیل اینکه طالبان مخالف آمریکا است، این افراد بر اساس یک قاعده قدیمی میگویند دشمنِ دشمن ما، دوست ماست و اقدام به تطهیر طالبان و سرپوش گذاشتن بر جنایات آنان میکنند. همچنین دیگر انگیزه تطهیرکنندگان طالبان این است که میخواهند از رویکرد اسلامی این گروه حمایت کنند و میگویند که روی کار آمدن یک دولت اسلامی در افغانستان بهتر از روی کار آمدن یک دولت سکولار در این کشور است، حتی اگر آن دولت اسلامی، طالبان باشد. البته باید این را مد نظر داشت که هرچند رویکرد تطهیرکنندگان طالبان با رویکرد بدنه اجرایی کشور که به منظور دفع شر اقدام به مذاکره با طالبان کردند، متفاوت است، اما رفتار هر دو گروه از سوی مردم و نخبگان افغانستان نکوهش میشوند.
این استاد دانشگاه خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان را از مهمترین دلایل قدرت گرفتن طالبان در این کشور دانست و تصریح کرد: وجود نیروهای آمریکایی در افغانستان باعث ترس طالبان و دیگر گروههای افراطی در منطقه میشد و حالا با خروج این نیروها از افغانستان، این گروهها حس میکنند که دیگر رقیب قدرتمندی ندارند، کما اینکه طالبان پیش از این هم میگفتند که دولت کابل دستنشانده آمریکا است و حالا که نیروهای آمریکایی در حال خروج از آمریکا میباشند، طالبان فکر میکنند میتوانند دولت کابل را کنار بزنند و اصلا خیزش و برامدن مجدد طالبان در چند ماه اخیر، معلول مستقیم خروج آمریکا از افغانستان است.وی افزود: همچنین چون آمریکا شروع کرد به پذیرفتن طالبان به عنوان یک بازیگر رسمی در افغانستان و با آنان وارد مذاکره شد، لذا طالبان فکر میکنند هر چه قدر در عرصه عملیاتی در افغانستان دست بالا را داشته باشند، در میز مذاکره نیز میتوانند امتیازات بیشتری را از آمریکا، سایر جوامع بینالملل و سایر گروههای افغان بگیرند و کاری کنند که به عنوان حاکمان افغانستان مورد پذیرش جوامع بینالملل قرار گیرند.
فاطمینژاد ضمن ضعیف خواندن دولت حاکم در افغانستان، بیان کرد: طبیعتا این دولت مخالف طالبان است و این مسئله هم با توجه با اظهاراتی که از طرف مقامات دولت افغانستان مطرح میشود و هم با توجه به تلاشهایی که این دولت برای جلب توجه جوامع بینالمللی انجام میدهد، مشهود است.این تحلیلگر مسائل بینالملل ادامه داد: اما از طرفی دیگر دولت حاکم بر افغانستان دولتی ناتوان است، زیرا بسیار به حمایتهای خارجی متکی است و طبیعتا وقتی این حمایتها کم شود، خیلی نمیتواند کاری انجام دهد. همچنین دولت مستقر افغانستان در سالهای اخیر تا حدی رویکردهای قومگرایانه داشته است و همین باعث شده است که مخالفان اشرف غنی نسبت به همکاری با دولت وی دلسرد شوند. همچنین چون دولت فعلی افغانستان به مرور زمان فرماندهان جهادی این کشور را کنار زد، لذا با این کار نفوذ منطقهای این دولت روز به روز کاهش پیدا کرد و این از عواملی است که در آشوبهای امروز افغانستان نقش دارد. در حال حاضر هم ما میبینیم که این گروههای مردمی به رهبری فرماندهان جهادی افغانستان هستند که در برابر طالبان ایستاده اند و توانستهاند راه آنان را سد کنند. تا هفته پیش بحث از احتمال سقوط مزار شریف بود، ولی این گروههای مردمی جلوی این اتفاق را گرفتند.
فاطمینژاد همچنین به تشریح مهمترین خطرات تسلط طالبان در افغانستان برای ایران پرداخت و گفت: از جمله این خطرات میتوان به افزایش نفوذ پاکستان در افغانستان اشاره کرد. در حال حاضر ایران و پاکستان به لحاظ میزان نفوذ در افغانستان با یکدیگر در در حال رقابت میباشند و اگر طالبان در افغانستان مسلط شود، قدرت ایران در مقابل پاکستان بسیار ضعیف خواهد شد. در حال حاضر ما میبینیم که پاکستان بیمی ندارد که اعلام کند مجروحین طالبان در این کشور مداوا میشوند و اجساد اعضاء کشتهشده این گروه نیز در خاک پاکستان دفن میشوند و این نشاندهنده پیشینه و خاستگاه طالبان میباشد. همچنین افکار عمومی افغانستان نیز عمدتا پاکستان را بدتر از ایران میدانند، هرچند به طور کلی افغانستان نسبت به ایران و پاکستان رویکرد خوبی ندارد، اما باز هم ایران را بهتر از پاکستان میدانند. اما امروزه با رویهای که در بین برخی گروههای قدرت در داخل ایران وجود دارد، کمکم از منظر مردم افغانستان، ایران نیز در کنار پاکستان قرار خواهد گرفت و ما افکار عمومی افغانستان را هم از دست خواهیم داد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل با بیان اینکه افزایش مهاجرت مردم افغانستان به ایران از دیگر مشکلاتی است که تسلط یافتن طالبان بر این کشور برای ایران به وجود خواهد آورد، اظهار کرد: در حال حاضر ما میبینیم که پاکستان، ازبکستان و تاجیکستان مرزهای خود با افغانستان را بستهاند. همچنین بازار خرید ویزای ایران توسط مردم افغانستان نیز بسیار داغ شده است و طبیعتا هر چه بحران در افغانستان افزایش یابد، تعداد شهروندان این کشور که تمایل به فرار به کشورهای همسایه را دارند نیز افزایش مییابد.
وی ادامه داد: همچنین این موضوع را نیز باید در نظر داشت که بخش زیادی از مردمی که در این دوره اقدام به مهاجرت از افغانستان میکنند، افرادی هستند که با دولت فعلی این کشور همکاری دارند؛ چراکه طالبان این افراد را نمیپذیرند و به زعم خود، آنان را همکاران کفار و آمریکاییها میدانند. لذا احتمالا دولتمردان و نخبگان افغانستان از این کشور فراری شوند و ایران هم یکی از مقاصد این افراد خواهد بود.
فاطمینژاد با بیان اینکه تسلط طالبان بر افغانستان، به رشد گروههای افراطی در مناطق پیرامونی کمک خواهد کرد، گفت: در شرق کشور ما نیز زمینه شکلگیری این گروهها وجود دارد. به تازگی و در طی چند سال اخیر امنیت سیستان و خراسان افزایش یافته است، اما در سالهای قبل این مناطق از نظر امنیتی مشکلات زیادی داشتند. با توجه به مشکلات اقتصادی و نارضایتیهایی که در داخل ایران وجود دارد، طبیعتا روی کار آمدن یک گروه افراطی در کنار مرزهای ما، موجب شکلگیری گروههای این چنینی در داخل کشورمان خواهد شد.همچنین افغانستان همواره یکی از عرصههای تقابل ایران و آمریکا بوده است. اما با توجه به اینکه طالبان بسیار آمریکاستیز محسوب میشوند، لذا اگر بر افغانستان مسلط شوند و با آمریکا سازش نکنند، رهبری اقدامات آمریکاستیزانه در افغانستان را بر عهده خواهند داشت و دیگر افغانستان برای ما میدانی نخواهد بود که در آن بتوانیم به آمریکا ضربه بزنیم. همچنین از نظر من از مهمترین پیامدهایی که تسلط طالبان در افغانستان میتواند برای ایران داشته باشد، ذهنیتی است که در بین مردم افغانستان در خصوص ایران شکل میگیرد و فکر میکنند که ایران از جمله کشورهایی بوده است که از طالبان در مسیر رسیدن به قدرت حمایت کرده است.
عضو هیأت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی با بیان اینکه امروزه در ایران دو دسته از افراد صحبت از ارتباطگیری با طالبان میکنند، ادامه داد: یک دسته افراد از بدنه اجرایی کشور و وزارت امور خارجه هستند که صحبت از تماس و مذاکره با طالبان میکنند، که این را میتوان یک تماس محدود دانست. گاهی ممکن است برای دفع شر، مجبور به تماس با یک گروه تروریستی هم شد و اگر ما میبینیم که برخی از مقامات کشور معتقد به تماس و مذاکره با طالبان هستند، به این دلیل است که میخواهند اگر زمانی طالبان قدرت گرفتند، دست ایران خالی نباشد.اما دستهای دیگر از افراد که ما اخیرا اظهارات آنان در خصوص طالبان را در یکی از روزنامهها خواندیم و در یکی از برنامههای تلویزیونی یا در صحبتهای برخی نمایندگان مجلس شنیدیم، به دنبال تطهیر طالبان هستند و این متفاوت با رویکردی است که بدنه اجرایی کشور در قبال طالبان اتخاذ کرده است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل عنوان کرد: افرادی که به دنبال تطهیر طالبان هستند، دارای دو انگیزه اساسی میباشند. اول اینکه صرفا به دلیل اینکه طالبان مخالف آمریکا است، این افراد بر اساس یک قاعده قدیمی میگویند دشمنِ دشمن ما، دوست ماست و اقدام به تطهیر طالبان و سرپوش گذاشتن بر جنایات آنان میکنند. همچنین دیگر انگیزه تطهیرکنندگان طالبان این است که میخواهند از رویکرد اسلامی این گروه حمایت کنند و میگویند که روی کار آمدن یک دولت اسلامی در افغانستان بهتر از روی کار آمدن یک دولت سکولار در این کشور است، حتی اگر آن دولت اسلامی، طالبان باشد. البته باید این را مد نظر داشت که هرچند رویکرد تطهیرکنندگان طالبان با رویکرد بدنه اجرایی کشور که به منظور دفع شر اقدام به مذاکره با طالبان کردند، متفاوت است، اما رفتار هر دو گروه از سوی مردم و نخبگان افغانستان نکوهش میشوند.
این استاد دانشگاه خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان را از مهمترین دلایل قدرت گرفتن طالبان در این کشور دانست و تصریح کرد: وجود نیروهای آمریکایی در افغانستان باعث ترس طالبان و دیگر گروههای افراطی در منطقه میشد و حالا با خروج این نیروها از افغانستان، این گروهها حس میکنند که دیگر رقیب قدرتمندی ندارند، کما اینکه طالبان پیش از این هم میگفتند که دولت کابل دستنشانده آمریکا است و حالا که نیروهای آمریکایی در حال خروج از آمریکا میباشند، طالبان فکر میکنند میتوانند دولت کابل را کنار بزنند و اصلا خیزش و برامدن مجدد طالبان در چند ماه اخیر، معلول مستقیم خروج آمریکا از افغانستان است.وی افزود: همچنین چون آمریکا شروع کرد به پذیرفتن طالبان به عنوان یک بازیگر رسمی در افغانستان و با آنان وارد مذاکره شد، لذا طالبان فکر میکنند هر چه قدر در عرصه عملیاتی در افغانستان دست بالا را داشته باشند، در میز مذاکره نیز میتوانند امتیازات بیشتری را از آمریکا، سایر جوامع بینالملل و سایر گروههای افغان بگیرند و کاری کنند که به عنوان حاکمان افغانستان مورد پذیرش جوامع بینالملل قرار گیرند.
فاطمینژاد ضمن ضعیف خواندن دولت حاکم در افغانستان، بیان کرد: طبیعتا این دولت مخالف طالبان است و این مسئله هم با توجه با اظهاراتی که از طرف مقامات دولت افغانستان مطرح میشود و هم با توجه به تلاشهایی که این دولت برای جلب توجه جوامع بینالمللی انجام میدهد، مشهود است.این تحلیلگر مسائل بینالملل ادامه داد: اما از طرفی دیگر دولت حاکم بر افغانستان دولتی ناتوان است، زیرا بسیار به حمایتهای خارجی متکی است و طبیعتا وقتی این حمایتها کم شود، خیلی نمیتواند کاری انجام دهد. همچنین دولت مستقر افغانستان در سالهای اخیر تا حدی رویکردهای قومگرایانه داشته است و همین باعث شده است که مخالفان اشرف غنی نسبت به همکاری با دولت وی دلسرد شوند. همچنین چون دولت فعلی افغانستان به مرور زمان فرماندهان جهادی این کشور را کنار زد، لذا با این کار نفوذ منطقهای این دولت روز به روز کاهش پیدا کرد و این از عواملی است که در آشوبهای امروز افغانستان نقش دارد. در حال حاضر هم ما میبینیم که این گروههای مردمی به رهبری فرماندهان جهادی افغانستان هستند که در برابر طالبان ایستاده اند و توانستهاند راه آنان را سد کنند. تا هفته پیش بحث از احتمال سقوط مزار شریف بود، ولی این گروههای مردمی جلوی این اتفاق را گرفتند.
فاطمینژاد همچنین به تشریح مهمترین خطرات تسلط طالبان در افغانستان برای ایران پرداخت و گفت: از جمله این خطرات میتوان به افزایش نفوذ پاکستان در افغانستان اشاره کرد. در حال حاضر ایران و پاکستان به لحاظ میزان نفوذ در افغانستان با یکدیگر در در حال رقابت میباشند و اگر طالبان در افغانستان مسلط شود، قدرت ایران در مقابل پاکستان بسیار ضعیف خواهد شد. در حال حاضر ما میبینیم که پاکستان بیمی ندارد که اعلام کند مجروحین طالبان در این کشور مداوا میشوند و اجساد اعضاء کشتهشده این گروه نیز در خاک پاکستان دفن میشوند و این نشاندهنده پیشینه و خاستگاه طالبان میباشد. همچنین افکار عمومی افغانستان نیز عمدتا پاکستان را بدتر از ایران میدانند، هرچند به طور کلی افغانستان نسبت به ایران و پاکستان رویکرد خوبی ندارد، اما باز هم ایران را بهتر از پاکستان میدانند. اما امروزه با رویهای که در بین برخی گروههای قدرت در داخل ایران وجود دارد، کمکم از منظر مردم افغانستان، ایران نیز در کنار پاکستان قرار خواهد گرفت و ما افکار عمومی افغانستان را هم از دست خواهیم داد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل با بیان اینکه افزایش مهاجرت مردم افغانستان به ایران از دیگر مشکلاتی است که تسلط یافتن طالبان بر این کشور برای ایران به وجود خواهد آورد، اظهار کرد: در حال حاضر ما میبینیم که پاکستان، ازبکستان و تاجیکستان مرزهای خود با افغانستان را بستهاند. همچنین بازار خرید ویزای ایران توسط مردم افغانستان نیز بسیار داغ شده است و طبیعتا هر چه بحران در افغانستان افزایش یابد، تعداد شهروندان این کشور که تمایل به فرار به کشورهای همسایه را دارند نیز افزایش مییابد.
وی ادامه داد: همچنین این موضوع را نیز باید در نظر داشت که بخش زیادی از مردمی که در این دوره اقدام به مهاجرت از افغانستان میکنند، افرادی هستند که با دولت فعلی این کشور همکاری دارند؛ چراکه طالبان این افراد را نمیپذیرند و به زعم خود، آنان را همکاران کفار و آمریکاییها میدانند. لذا احتمالا دولتمردان و نخبگان افغانستان از این کشور فراری شوند و ایران هم یکی از مقاصد این افراد خواهد بود.
فاطمینژاد با بیان اینکه تسلط طالبان بر افغانستان، به رشد گروههای افراطی در مناطق پیرامونی کمک خواهد کرد، گفت: در شرق کشور ما نیز زمینه شکلگیری این گروهها وجود دارد. به تازگی و در طی چند سال اخیر امنیت سیستان و خراسان افزایش یافته است، اما در سالهای قبل این مناطق از نظر امنیتی مشکلات زیادی داشتند. با توجه به مشکلات اقتصادی و نارضایتیهایی که در داخل ایران وجود دارد، طبیعتا روی کار آمدن یک گروه افراطی در کنار مرزهای ما، موجب شکلگیری گروههای این چنینی در داخل کشورمان خواهد شد.همچنین افغانستان همواره یکی از عرصههای تقابل ایران و آمریکا بوده است. اما با توجه به اینکه طالبان بسیار آمریکاستیز محسوب میشوند، لذا اگر بر افغانستان مسلط شوند و با آمریکا سازش نکنند، رهبری اقدامات آمریکاستیزانه در افغانستان را بر عهده خواهند داشت و دیگر افغانستان برای ما میدانی نخواهد بود که در آن بتوانیم به آمریکا ضربه بزنیم. همچنین از نظر من از مهمترین پیامدهایی که تسلط طالبان در افغانستان میتواند برای ایران داشته باشد، ذهنیتی است که در بین مردم افغانستان در خصوص ایران شکل میگیرد و فکر میکنند که ایران از جمله کشورهایی بوده است که از طالبان در مسیر رسیدن به قدرت حمایت کرده است.