گروه اقتصادی: روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: آزمایش موفق «هفتهکاری چهارروزه» در ایسلند به همراه یک دگرگونی کرونایی در سبککار کارمندان در کشورهای مختلف باعث شده «اکونومیست» پیشبینی معناداری از آینده «تقویم جهانی تعطیلات آخرهفته» ارائه کند.
مطالعات در اینباره نشان میدهد سرعت تغییر «ویکند دوروزه» به «آخر هفته سهروزه» در جهان -برخلاف آخرین تغییری که حدود یک قرن پیش در روزهای کاری هفته رخ داد- با شتاب بالا اتفاق میافتد. این پیشبینی با توجه به استعداد اولیه در شرکتهای بزرگ و کوچک برای کاهش ساعت کار مطرح شده است. کار چهارروزه در برخی کشورهای اروپایی کلید خورده است.
بسیاری از مردم در طول همهگیری کرونا کار و زحمت بیشتری را متحمل شدهاند. یکی از مطالعات انجام شده از ۱۰ هزار نفر از کارمندان یک شرکت فناوری آسیایی نشان میدهد که ساعات کل کاریشان نسبت به پیش از همهگیری ۳۰ درصد بیشتر بوده است که شامل ۱۸ درصد افزایش کار خارج از ساعات کاری میشود. ولی این تلاش اضافی به معنای تولید بیشتر نبوده است.
با بهبود اقتصادها و هجوم شرکتها برای استخدام نیروی کار بیشتر، بهنظر میرسد کارمندان قدرت چانهزنی بیشتری پیدا کردهاند. تقاضاهای برخی به خصوص بلندپروازانه است. یکی از نظراتی که برای مدتها مورد بحث اتحادیههای صنفی و برخی اقتصاددانان قرار داشته این است که مردم میتوانند بدون اینکه بهرهوری کلیشان کم شود مدت زمان کمتری کار کنند. آیا رویای هفته کاری کوتاهتر نزدیک است؟ انجمن دموکراسی پایدار موسوم به ALDA و موسسه مطالعاتی «اتونومی» در ایسلند نتایج طرح آزمایشی کاهش ساعات کاری را در سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ منتشر کردند.
این گزارش حدود ۳ هزار کارمند را که ساعات کاری بسیاری از آنها از ۴۰ ساعت در هفته به ۳۵ یا ۳۶ ساعت در هفته کاهش یافته بود، بدون اینکه دستمزدشان کاسته شود را در بر میگرفت. دستاوردهای این گزارش نشان میداد که بهرهوری کل در بیشتر کارمندان کاهشی نداشته و در برخی بهبود نیز یافته است. بهعنوان مثال تعداد صورتحسابهای بررسی شده دپارتمان حسابداری ریکیاویک در این دوره آزمایشی نسبت به قبل ۵/ ۶ درصد افزایش داشته است.
کارمندان نیز فشار کمتری را تجربه کرده و احساس سلامت بیشتری داشتهاند. این دوره آزمایشی اتحادیههای صنفی را تشویق کرد تا فشار بیشتری برای کاهش ساعات کاری بیاورند و کارفرمایان به سرعت عکسالعمل نشان دادند. از زمان انجام این دوره آزمایشی ۸۶ درصد از کارمندان ایسلندی ساعات کاری کمتری دارند یا این حق به آنها داده شده است، گرچه مشخص نیست چه تعداد گزینه ساعات کاری کمتر در هفته را انتخاب نکردهاند.
از معمول شدن هفته کاری پنج روزه در غرب کمتر از یک قرن میگذرد. روسای قرن نوزدهم میلادی برای تشویق کارگران به کار بیشتر در کارخانهها در طول هفته نیمی از روز شنبه را تعطیل میکردند. ولی برقراری پنج روز کاری و ۴۰ ساعت کار در هفته، دهههای زیادی زمان برده است. اتحادیهها از آن دفاع کردند، دولتها تسلیم آن شدند و صنعتگرانی، چون هنری فورد از پیشگامان اجرای آن بودند.
توافق ماتیگنون در سال ۱۹۳۶ در فرانسه ساعات کاری ۴۰ ساعت در هفته را به قانون تبدیل کرد. آمریکا قانون ساعات کاری منصفانه را در سال ۱۹۳۸ تصویب کرد که کارفرمایان را ملزم میکرد برای ساعات کاری بیش از ۴۴ ساعت در هفته اضافه کاری پرداخت کنند (که بعدا در سال ۱۹۴۰ تبدیل به ۴۰ ساعت کار در هفته شد) و برای کارگران حداقل دستمزد تعیین کردند که امروز حدود ۶۸۴ دلار در هفته است. اما همه کشورها اینقدر سریع عمل نکردند؛ حزب کمونیست چین در سال ۱۹۹۵ به کارگران اجازه داد پنج روز در هفته کار کنند.
امروز شرکتها پذیرش بهتری نسبت به ایده کاهش ساعات کاری هفته دارند. مایکروسافت و شرکت رستورانهای زنجیرهای آمریکایی Shake Shack، از جمله شرکتهایی هستند که در سالهای اخیر ایده چهار روز کاری هفته را در برخی از بخشهای خود به اجرا درآوردهاند. با این حال اجرایی کردن این کار چالشهایی نیز به همراه دارد.
الگوهای کاری باید برای اطمینان از اینکه کارمندان از زمان کاری خود به طور کارآتری استفاده میکنند مورد بازبینی قرار بگیرند. مایکروسافت ژاپن در سال ۲۰۱۹ در طرحی آزمایشی تعداد جلسات را کاهش داد و کارکنان را به افزایش همکاریهای آنلاین تشویق کرد. میزان فروش به ازای هر کدام از کارمندان نسبت به سال گذشته ۴۰ درصد افزایش یافت.
اما پتانسیل مشتریان دلخور و رنجیده نیز باید در نظر گرفته شود. یک راهحل میتواند اختصاص روزهای تعطیل متفاوت به کارمندان باشد که روزهای کاری را میان کارمندان تقسیم کند تا اطمینان حاصل شود هر کدامشان همیشه حضور دارند. این قبیل تغییرات شاید دلهرهآور بهنظر برسند، ولی همهگیری نشان داده است که راههای جدید کار کردن ممکن هستند. برای بسیاری از کارمندان ایده چهار روز کاری در هفته دیگر به اندازه ۱۸ ماه قبل بیگانه و عجیب نیست.
مطالعات در اینباره نشان میدهد سرعت تغییر «ویکند دوروزه» به «آخر هفته سهروزه» در جهان -برخلاف آخرین تغییری که حدود یک قرن پیش در روزهای کاری هفته رخ داد- با شتاب بالا اتفاق میافتد. این پیشبینی با توجه به استعداد اولیه در شرکتهای بزرگ و کوچک برای کاهش ساعت کار مطرح شده است. کار چهارروزه در برخی کشورهای اروپایی کلید خورده است.
بسیاری از مردم در طول همهگیری کرونا کار و زحمت بیشتری را متحمل شدهاند. یکی از مطالعات انجام شده از ۱۰ هزار نفر از کارمندان یک شرکت فناوری آسیایی نشان میدهد که ساعات کل کاریشان نسبت به پیش از همهگیری ۳۰ درصد بیشتر بوده است که شامل ۱۸ درصد افزایش کار خارج از ساعات کاری میشود. ولی این تلاش اضافی به معنای تولید بیشتر نبوده است.
با بهبود اقتصادها و هجوم شرکتها برای استخدام نیروی کار بیشتر، بهنظر میرسد کارمندان قدرت چانهزنی بیشتری پیدا کردهاند. تقاضاهای برخی به خصوص بلندپروازانه است. یکی از نظراتی که برای مدتها مورد بحث اتحادیههای صنفی و برخی اقتصاددانان قرار داشته این است که مردم میتوانند بدون اینکه بهرهوری کلیشان کم شود مدت زمان کمتری کار کنند. آیا رویای هفته کاری کوتاهتر نزدیک است؟ انجمن دموکراسی پایدار موسوم به ALDA و موسسه مطالعاتی «اتونومی» در ایسلند نتایج طرح آزمایشی کاهش ساعات کاری را در سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ منتشر کردند.
این گزارش حدود ۳ هزار کارمند را که ساعات کاری بسیاری از آنها از ۴۰ ساعت در هفته به ۳۵ یا ۳۶ ساعت در هفته کاهش یافته بود، بدون اینکه دستمزدشان کاسته شود را در بر میگرفت. دستاوردهای این گزارش نشان میداد که بهرهوری کل در بیشتر کارمندان کاهشی نداشته و در برخی بهبود نیز یافته است. بهعنوان مثال تعداد صورتحسابهای بررسی شده دپارتمان حسابداری ریکیاویک در این دوره آزمایشی نسبت به قبل ۵/ ۶ درصد افزایش داشته است.
کارمندان نیز فشار کمتری را تجربه کرده و احساس سلامت بیشتری داشتهاند. این دوره آزمایشی اتحادیههای صنفی را تشویق کرد تا فشار بیشتری برای کاهش ساعات کاری بیاورند و کارفرمایان به سرعت عکسالعمل نشان دادند. از زمان انجام این دوره آزمایشی ۸۶ درصد از کارمندان ایسلندی ساعات کاری کمتری دارند یا این حق به آنها داده شده است، گرچه مشخص نیست چه تعداد گزینه ساعات کاری کمتر در هفته را انتخاب نکردهاند.
از معمول شدن هفته کاری پنج روزه در غرب کمتر از یک قرن میگذرد. روسای قرن نوزدهم میلادی برای تشویق کارگران به کار بیشتر در کارخانهها در طول هفته نیمی از روز شنبه را تعطیل میکردند. ولی برقراری پنج روز کاری و ۴۰ ساعت کار در هفته، دهههای زیادی زمان برده است. اتحادیهها از آن دفاع کردند، دولتها تسلیم آن شدند و صنعتگرانی، چون هنری فورد از پیشگامان اجرای آن بودند.
توافق ماتیگنون در سال ۱۹۳۶ در فرانسه ساعات کاری ۴۰ ساعت در هفته را به قانون تبدیل کرد. آمریکا قانون ساعات کاری منصفانه را در سال ۱۹۳۸ تصویب کرد که کارفرمایان را ملزم میکرد برای ساعات کاری بیش از ۴۴ ساعت در هفته اضافه کاری پرداخت کنند (که بعدا در سال ۱۹۴۰ تبدیل به ۴۰ ساعت کار در هفته شد) و برای کارگران حداقل دستمزد تعیین کردند که امروز حدود ۶۸۴ دلار در هفته است. اما همه کشورها اینقدر سریع عمل نکردند؛ حزب کمونیست چین در سال ۱۹۹۵ به کارگران اجازه داد پنج روز در هفته کار کنند.
امروز شرکتها پذیرش بهتری نسبت به ایده کاهش ساعات کاری هفته دارند. مایکروسافت و شرکت رستورانهای زنجیرهای آمریکایی Shake Shack، از جمله شرکتهایی هستند که در سالهای اخیر ایده چهار روز کاری هفته را در برخی از بخشهای خود به اجرا درآوردهاند. با این حال اجرایی کردن این کار چالشهایی نیز به همراه دارد.
الگوهای کاری باید برای اطمینان از اینکه کارمندان از زمان کاری خود به طور کارآتری استفاده میکنند مورد بازبینی قرار بگیرند. مایکروسافت ژاپن در سال ۲۰۱۹ در طرحی آزمایشی تعداد جلسات را کاهش داد و کارکنان را به افزایش همکاریهای آنلاین تشویق کرد. میزان فروش به ازای هر کدام از کارمندان نسبت به سال گذشته ۴۰ درصد افزایش یافت.
اما پتانسیل مشتریان دلخور و رنجیده نیز باید در نظر گرفته شود. یک راهحل میتواند اختصاص روزهای تعطیل متفاوت به کارمندان باشد که روزهای کاری را میان کارمندان تقسیم کند تا اطمینان حاصل شود هر کدامشان همیشه حضور دارند. این قبیل تغییرات شاید دلهرهآور بهنظر برسند، ولی همهگیری نشان داده است که راههای جدید کار کردن ممکن هستند. برای بسیاری از کارمندان ایده چهار روز کاری در هفته دیگر به اندازه ۱۸ ماه قبل بیگانه و عجیب نیست.