مأموران بعد از کشف جسد و انجام تحقیقات به این نتیجه رسیدند که عامل این قتل خشن دو جوان هستند که از مدتی قبل با مقتول درگیری داشتند، به‌همین‌خاطر آنها شب حادثه با شلیک به سمت مقتول او را به قتل رساندند. جسد مقتول به نام پیمان که با شلیک دو گلوله از پا درآمده و گوشش بریده شده بود، به پزشکی قانونی منتقل شد و پلیس به پیگیری ماجرا پرداخت.
در بررسی‌های بعدی مشخص شد در آن درگیری دو نفر از دوستان پیمان نیز زخمی و توسط دوستانشان به بیمارستان منتقل شده‌اند. سیاوش و دانیال که در بیمارستان تحت درمان قرار گرفته بودند شناسایی شدند و گفتند دوستشان پیمان در درگیری با یکی از گنده‌لات‌ها و نوچه‌هایش که آن شب نقاب به صورت داشتند، کشته شده است.
پلیس در ادامه تحقیقات زن جوانی را که با مقتول رابطه تلفنی داشت ردیابی و بازداشت کرد. اظهارات این زن تحقیقات را وارد مرحله تازه‌ای کرد. زن جوان گفت: مدتی بود با پیمان در رابطه بودم، اما یکی از دوستان او که گنده‌لاتی به نام جواد بود، به من ابراز علاقه کرده بود و می‌خواست با من بیشتر آشنا شود.
من چند بار تلفنی با او صحبت کردم. آخرین بار به من گفت قصد دارد همراه دوستانش پیمان را به میدان اصلی شهر بکشاند و او را با شلیک کلاشنیکف بکشد؛ اما من در این قتل نقشی نداشتم و اصلا نمی‌دانستم قرار است چه بکنند. من فکر می‌کردم آنها چون گنده‌لات هستند، رجزخوانی می‌کنند و همه چیز تمام می‌شود.
نمی‌دانستم واقعا قتلی اتفاق می‌افتد. با اظهارات زن جوان، جواد ۲۶ساله ردیابی و بازداشت شد و به شلیک خونین با همدستی نوچه‌هایش اعتراف کرد. این متهم در اعترافاتش گفت: خانواده من و خانواده پیمان از سال‌ها قبل بر سر یک زمین با هم اختلاف داشتند. اختلاف خانواده‌هایمان باعث شده بود من و پیمان چند بار در اینستاگرام با هم کل‌کل کنیم. آخرین بار وقتی پیمان در لایو اینستاگرام به من فحاشی کرد، در خانه دوستم نقشه قتل او را کشیدم.
من از نوچه‌هایم خواستم تا برایم کلاشنیکف تهیه کنند و آنها نیز این کار را انجام دادند. جواد که چندین سابقه کیفری در پرونده‌اش دارد ادامه داد: ما می‌دانستیم آن شب پیمان قصد دارد به نمایشگاه خودروی یکی از دوستانش برود. به‌همین‌خاطر شبانه به آنجا رفتیم. نوچه‌هایم که همگی چاقو و قمه داشتند به پیمان و دوستانش حمله‌ور شدند و من با کلاشنیکف به آنها شلیک کردم.
سپس دوستانم گوش او را بریدند و ماشین آنها را آتش زدند و ما فرار کردیم. به دنبال اعتراف‌های مرد شرور، ۱۸ متهم دیگر پرونده شناسایی و بازداشت شدند و همگی به شرکت در درگیری خونین اعتراف کردند، اما در این میان جواد اعترافاتش را پس گرفت و منکر شلیک مرگ‌بار شد. او گفت: یکی از دوستانم به نام شهاب که از گنده‌لات‌های ورامین است آن شب شلیک کرد؛ اما من به خاطر مرام و معرفتم قتل را گردن گرفتم تا مشکلی برای او پیش نیاید.
این در حالی بود که دوربین‌های مداربسته صحنه شلیک خونین را ضبط کرده بود. با به‌دست‌آمدن فیلم دوربین مداربسته، پرونده جواد به اتهام محاربه به دادگاه انقلاب فرستاده شد تا به جرم او رسیدگی شود. پرونده قتل پیمان نیز برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
برای جواد به اتهام مباشرت در قتل و برای نوچه‌هایش به اتهام معاونت در جنایت و کمک در فراری‌دادن متهم اصلی کیفرخواست صادر شد و آنها در شعبه هفتم دادگاه کیفری استان تهران از خود دفاع کردند. در ابتدای جلسه اولیای‌دم درخواست قصاص متهم را مطرح کردند. سپس جواد در جایگاه ویژه ایستاد.
وی گفت: من به خاطر مرامم قتل را گردن گرفتم اما حالا می‌خواهم واقعیت را بگویم. من آن شب کلاشنیکف در دست نداشتم و شهاب بود که تیراندازی کرد. متهم در ادامه صحبت‌هایش پرده از راز قتل دیگری برداشت و گفت: بعد از کشته‌شدن پیمان، از طرف او به تلافی یکی از بستگان من را با شلیک گلوله کشتند که پرونده‌اش برای تکمیل تحقیقات در پلیس آگاهی است.
من دروغ نمی‌گویم و قاتل نیستم. وقتی نوبت دفاع به شهاب رسید، او گفت: اتهام معاونت در قتل را قبول دارم اما من به پیمان شلیک نکردم. ۱۷ متهم دیگر نیز به دفاع پرداختند و فقط یک نفر از آنها شهاب را به‌عنوان عامل شلیک به پیمان معرفی کرد. با توجه به اعترافاتی که انجام شده بود و گفته‌های متهمانی که در درگیری حضور داشتند اما مرتکب قتل نشده بودند قضات وارد شور شدند و تصمیم گرفتند این‌بار پرونده را به اداره تشخیص هویت بفرستند تا مشخص شود ضارب دقیقا چه کسی بوده است.
به‌این‌ترتیب فیلم دوربین مداربسته و جواد و شهاب به مرکز تشخیص هویت پلیس آگاهی معرفی شدند تا کارشناسان بتوانند تشخیص دهند عامل شلیک خونین کدام‌یک از این متهمان بوده است. بنا بر این گزارش بعد از اظهارنظر کارشناسان تشخیص هویت درباره این پرونده حکم صادر خواهد شد.
