فارغ از شوق ثبت نامها و کسب نشانها که رؤیاییست با امکان تحقق محدود، صِرف حضور در المپیک، یکی از بزرگترین آرزوهای مشترک ورزشکاران از هر نژاد و ملتیست. اینکه پس از سالها تلاش، تمرین و تابآوری دشواریهای ورزش قهرمانی، با جواز حضور، به رژه مراسم افتتاحیه المپیک رسیده باشید، یعنی یک گام بلند. و حالا تصور کنید، بعد از بیست سال پوشیدن لباس تیم ملی، فراز و فرود در ورزش، بردها و باختها قرعهی افتخار حمل پرچم سرزمین مادری به نام شما بیفتد و بشوید هفدهمین پرچمدار ایران در المپیکی که جهان، اینبار، پنج سال به انتظارش نشسته است. در فاصله بسیار کوتاه اردوهای تدارکاتی ژاپن و اسپانیا با صمد نیکخواه بهرامی، کاپیتان تیم ملی بسکتبال گفتوگو کردیم.
*یک ارزیابی مختصر از آغاز تا امروز و تدارک برای دومین المپیک زندگیات. چقدر به انتظاراتی که از خودت داشتی، نزدیک شدهای؟
به نظرم دور نیستم. علاقه به بسکتبال در خانواده ما موروثی بود. پدر و مادرم در دانشگاه بازی میکردند. بعد هم من و آیدین. از وقتی خودم را شناختم توپ و تور بوده و بسکتبال در زندگیام جریان داشته. از همان ٩ سالگی و اولین کلاس تابستانی در دوره کودکی تا امروز. من بلند پرواز بودم و همیشه برای رسیدن به بهترینها، بیشترین تلاشم را کردهام بنابراین تقریباً راضی هستم.
*حدس میزدی پرچمدار این المپیک باشی؟
جایگاه قهرمانان و ملیپوشانی که تا به حال پرچمدار ایران بودهاند، طوری بوده که اصلا فکر نمیکردم روزی این افتخار نصیبم شود. از این انتخاب بسیار سپاسگزارم. امیدوارم لیاقت آن را داشته باشم و سایرین هم مرا به عنوان برادر کوچکتر خودشان بپذیرند.
*بیشتر از بیست و چند سال را با آیدین مشترک بودید. به نظرت اگر این روزها حضور داشت…
به نبودنش عادت نکردهام. ما مسیری را با هم آغاز کردیم که در زندگی من هنوز ادامه دارد. فاصله سنی کم ما، در کارها و تصمیماتمان شباهت بسیاری ایجاد میکرد. روی دلگرمی حضور همیشگی آیدین، ناخودآگاه حساب کرده بودم. با رفتنش واقعا یک تکیهگاه امن را از دست دادم. به نظرم اگر بود، موفقتر بودیم و خیلی اتفاقات هم نمیافتاد. هیچوقت از خاطرم نمیرود اما خداوند یاریسان است و ظرفیتی در وجود انسانها قرار میدهد که بر دشواری آنچه از دست میدهیم، صبور باشیم.
*چیزی به المپیک نمانده و کلاف حواشی و واقعیت گاهی در مقاطع حساس به هم میپیچد.
بله اما باید از حاشیه به اصل برویم. این روزها بزرگترین انگیزهام در ورزش، حضور در المپیک است. فعلاً چیزی نمیتواند من را از تمرکز برای توکیو دور کند. این یک زندگی حرفهای است.
*مصائب این زندگی هم انگار کم نیست و باید از خیلی چیزها برای آن گذشت.
خانواده اصولاً اولویت اول و مهمیست اما در ورزش حرفهای مثلاً همین بسکتبال، اولویتها به ناچار تغییر میکنند. حتی همراهی خانواده گاهی میشود انحراف از هدف. خب گذشتن از اینها آسان نیست. ناخودآگاه برنامه خواب، خوراک و فراغت متفاوت میشود. مدام در تلاشی با حداقل امکان مسیرت را هموار کنی. البته هر مقطعی هم همت خاص خودش را میطلبد یک زمان باید از هر چه که تو را از رسیدن به تیم ملی دور میکند، عبور کنی. یک وقت هم تمام تمرکزت بر قهرمانی در یک قاره باشی، بعد دنبال سهمیه المپیک و …
*در مورد نتایج اردوی ژاپن نظرات مختلفی مطرح شد.
کرونا شرایط را نه تنها برای تمرینات و برگزاری مسابقات سخت کرد، بلکه به دلیل رعایت پروتکلها بسیاری از کشورها دیدار تدارکاتی برگزار نمیکنند. اینها در مسیر آمادگی محدودیتهای بسیاری ایجاد کرده است. در چنین شرایطی، فراهم کردن چنین فرصتهایی توسط کمیته ملی المپیک و فدراسیون جای تشکر دارد. البته ژاپن به دلیل میزبانی از پنج سال پیش برنامهریزی و تغییر داشته. بازیکنان دو رگه هم به ترکیبش اضافه کرده است. حضور در ژاپن صرفاً امکانی تدارکاتی برای ما و کادر فنی به حساب میآمد. اردوی چند روزه تا پانزدهم تیر و دو بازی با تیم ملی اسپانیا عنوان قهرمان جهان هم دارد، بسیار کمککننده است. با ادامه تمرینات در بازگشت، انشاالله به هماهنگی و اوج آمادگی لازم میرسیم.
*به نظرت، چه نتیجهای برای تیم ملی در توکیو قابل قبول است؟
صعود از گروه سخت است. سال ٢٠٠٨ ما در دو گروه شش تیمی بودیم. حالا سه گروه چهار تیمی داریم. همگروهی با آمریکا قهرمان ادوار مختلف المپیک با ستارههای NBA، تیمهای قدرتمند فرانسه و احتمالاً کانادا، در مرحله مقدماتی قرعه سختیست که ابتدای کار به نام ایران درآمد. این یک واقعیت است که آنها به واسطه رقابتهای مختلف و سطح بالا در اروپا و آمریکا آمادگی خوبی دارند. ما در سطح آسیا، همیشه به دیدارهای مختلف تدارکاتی نیاز داریم که اینبار محدودیتهای کرونا هم به دشواری ماجرا افزوده است.
اما یقین بدانید ما همه تلاش خود را برای ارائه بهترین عملکرد خواهیم کرد. البته فراموش نکنیم در المپیک بسکتبال، فقط ١٢ تیم جواز حضور دارند؛ بهترینها. یک نگاه به نام تیمهایی که با شرایط بهتر و امکانات بیشتر از ما، نتوانستند سهمیه بگیرند ارزش جایگاه ما را، همین حالا پیش از المپیک نشان میدهد.
*و در پایان، این زمزمههای خداحافظی بعد المپیک چقدر صحت دارد؟
هنوز تصمیمی ندارم. خداحافظی حرف من نیست. فعلاً تنها خبری که به نظرم صحت دارد، رقابت در المپیک توکیوست.