امیر آقایی درباره سالهای دور و نخستین تلاشهایش برای ورود به عالم سینما خاطرهای شنیدنی با مخاطبانش به اشتراک گذاشت.
آقایی در این باره نوشت: «سال هفتاد و پنج دانشجوی تئاتر بودم، کار هم میکردم، در گروه تئاتر سبز با سرکار خانم حاجیان. سالها نمایشهای بی نظیری بر صحنه بردیم و تجربه اندوختیم. اما از همان ابتدا دغدغه ی سینما رهایم نمیکرد. اولین فیلم کوتاهم را در سال هفتادو شش ساختم. فیلم را بتاماکس ساختم. فیلمی هشت دقیقه ای.سه فیلم بعد هم بتاماکس بود اما من شوق نگاتیو داشتم.
سال هفتاد و هشت آنقدر پشت در اتاق محمد آفریده ( ریاست انجمن سینمای جوان)نشستم تا در نهایت به یکی از فیلمنامه هایم رضایت داد. چهار صد هزار تومان بودجه و چهار حلقه ی چهار دقیقه ای نگاتیو شانزده میلی متری. با چهار حلقه حتی نباید پلانی را دو بار تکرار میکردیم! همه گروه تئاتر دست به دست من دادند و بی انتظار مالی رفاقت کردند تا فیلم را بسازم.
در راس خانم حاجیان که مشاور بود، سیما جان تیر انداز قبول زحمت بازی کرد، امیر توسلی موسیقی را قبول کرد، سعید پور اسماعیلی پشت دوربین نشست و نوید فرح مرزی طراح چهره ها شد. نرمین ( خواهرم ) هم منشی صحنه بود هم دستیار. خیلی ها بودند، مهراوه، ملیکا ، مهیار.اما دو روز مانده به شروع کار بازیگر مرد نیامد، بهانه آورد. و من گریم شدم تا بازی هم بکنم.
تجربه ی عجیبی بود، آن فیلم هرگز تمام نشد. بر حسب اتفاق، نوید ذوالفقار( مدیر صحنه) بخشی از مزرعه ای را که در آن کار میکردیم سوزاند! فیلم نیمه ماند و ما تمام پولی را که گرفته بودیم و همه پس اندازمان را خسارت به مالک مزرعه دادیم! از آن فیلم همین سه قطعه عکس باقی ماند.و من هنوز بدهکار محمد آفریده ام.»