گروه سیاسی: روزنامه جمهوری اسلامی در پاسخ به سرمقاله اخیر کیهان (که در آن طالبان را به روی آوردن به روش امام خمینی توصیف کرده بود) نوشت: مثل پاندول ساعت به این سو و آن سو میروند. یک روز به تطهیر طالبان میپردازند و دیگر روز میخواهند قلم آلوده شده به نام این گروهک تروریستی را تطهیر کنند.
برخی مدعی میشوند “در طول دو دهه گذشته، طالبان برای جلب نظر ایران به فراخوان حضرت امام خمینی مبنی بر حرکت مسلمانها به سمت تشکیل حکومتهای مستقل از قدرتهای سلطهطلب خارجی و نیز مقابله با مفسدین داخلی استناد کرده است.”
مهم این است که برخیها از قربانی کردن مقدسات در جریان تطهیر طالبان به استراتژیکترین ذخیره معرفتی و انقلابی ما دست انداختهاند. مهم این است که نام بلند خمینی را به میدان آوردهاند. کوتاه باد قلمشان و شکسته باد کلامشان که چنین آتش در خرمن میاندازند.
ربط دادن حرکت قشری و سلفی و تکفیری که قطعهای از پازل طراحی شده آمریکاست به مشرب و هندسه نگاه امام خمینی ظلم بزرگی است که برخی روا میدارند. فکر میکنند مردم نگاه روشنِ امام و کارنامه سیاه طالبان را در یک مجموعه قرار خواهند داد تا حامیان امروز طالبان را به نتیجه برساند. نمیدانند که اقدامی چنین نهتنها به تأیید آنان ارزش افزا نمیشود که به ویران شدن “قیصریه” پای یک “دستمالِ آلوده” میانجامد.
قلمی مینویسد: “در بحث طالبان و آمریکا این نکته را نباید از نظر دور داشت که میان طالبان و آمریکا جوی خون جاری شده است” اما نمیتواند برای خود تحلیل کند که این جوی خون ادعایی را با یک “پُلِ منافع” میتوان، پوشش داد. سر یک میز نشستن به مذاکره، همان پلی است که از چند سال پیش طراحی شده است و امروز هم آمریکا و هم طالبان از آن آمد و شد میکنند.
باری، به طالبان و رابطه عاشق و معشوقی که بین شان و برخی از افراد و جریانات در ایران برقرار شده است کاری نداریم اما قطعا از یقه کسانی که نام مقدس امام خمینی را برای تطهیر آلودهترین جانیان جهان، هزینه میکنند، دست برنخواهیم داشت. متأسفانه، عشق طالبان انگار هوشیاری را از سرشان برده که چنین بیهوا به میدان پا میگذارند. در میدانی که میتواند پر از مین باشد…
برخی مدعی میشوند “در طول دو دهه گذشته، طالبان برای جلب نظر ایران به فراخوان حضرت امام خمینی مبنی بر حرکت مسلمانها به سمت تشکیل حکومتهای مستقل از قدرتهای سلطهطلب خارجی و نیز مقابله با مفسدین داخلی استناد کرده است.”
مهم این است که برخیها از قربانی کردن مقدسات در جریان تطهیر طالبان به استراتژیکترین ذخیره معرفتی و انقلابی ما دست انداختهاند. مهم این است که نام بلند خمینی را به میدان آوردهاند. کوتاه باد قلمشان و شکسته باد کلامشان که چنین آتش در خرمن میاندازند.
ربط دادن حرکت قشری و سلفی و تکفیری که قطعهای از پازل طراحی شده آمریکاست به مشرب و هندسه نگاه امام خمینی ظلم بزرگی است که برخی روا میدارند. فکر میکنند مردم نگاه روشنِ امام و کارنامه سیاه طالبان را در یک مجموعه قرار خواهند داد تا حامیان امروز طالبان را به نتیجه برساند. نمیدانند که اقدامی چنین نهتنها به تأیید آنان ارزش افزا نمیشود که به ویران شدن “قیصریه” پای یک “دستمالِ آلوده” میانجامد.
قلمی مینویسد: “در بحث طالبان و آمریکا این نکته را نباید از نظر دور داشت که میان طالبان و آمریکا جوی خون جاری شده است” اما نمیتواند برای خود تحلیل کند که این جوی خون ادعایی را با یک “پُلِ منافع” میتوان، پوشش داد. سر یک میز نشستن به مذاکره، همان پلی است که از چند سال پیش طراحی شده است و امروز هم آمریکا و هم طالبان از آن آمد و شد میکنند.
باری، به طالبان و رابطه عاشق و معشوقی که بین شان و برخی از افراد و جریانات در ایران برقرار شده است کاری نداریم اما قطعا از یقه کسانی که نام مقدس امام خمینی را برای تطهیر آلودهترین جانیان جهان، هزینه میکنند، دست برنخواهیم داشت. متأسفانه، عشق طالبان انگار هوشیاری را از سرشان برده که چنین بیهوا به میدان پا میگذارند. در میدانی که میتواند پر از مین باشد…