گروه سیاسی: یک فعال سیاسی گفت: حزبی که فقط زمان انتخابات فعال شود، به معنای واقعی حزب نیست. حزب باید همیشه فعال باشد و مردم را در جریان فعالیتها و مواضع خود قرار دهد. به نظر من در حال حاضر سکوت احزاب غیرطبیعی است و البته بیشتر تحمیلی است.
جلال جلالی زاده با بیان اینکه یک جریان سیاسی واقعی نگاه موقت به سیاست ندارد، اظهار کرد: آنها نگاه ابزاری به مردم ندارند که و این گونه نیست که در زمان انتخابات آنها را به پای صندوق بکشانند و در ایام دیگر مردم را رها کنند. یک جریان سیاسی قوی و پایدار سیاست را به عنوان یک روش مستمر دنبال میکند و هدفش بهبود وضعیت جامعه است.
وی ادامه داد: یک جریان سیاسی واقعی برای ارکان مختلف جامعه افراد را پرورش میدهد و به صورت یک قدرت ناظر ارکان حکومت را زیر ذره بین میگیرد، نقاط ضعف را برملا کرده و نقاط قوت را تقویت میکند و برای حل مشکلات هم راهکار لازم ارائه میدهد.جلالی زاده در پاسخ به این پرسش که جریانهای سیاسی در ایران تا چه حد بر مردم تکیه دارند و رابطه آنها با مردم چگونه است، خاطر نشان کرد: هر جریانی ادعا میکند بیشترین پایگاه رأی مردمی را دارد، اما این سوال را باید از خود مردم پرسید که کدام حزب بیشترین محبوبیت را دارد و با مردم بیشتر در ارتباط است.
این نماینده ادوار مجلس درباره فعالیت حزبی در ایران تصریح کرد: اگر احزاب مستحکم و قوی باشند هر هفته یا دو هفته باید جلسات شورای مرکزی تشکیل داده و جلسات ارکان و کمیتههای حزب هم برگزار شود. حزب باید همیشه در صحنه وجود داشته باشد. یکی از نشانههای فعالیت حزب صدور بیانیهها، امضاها و اعلامیهها در حوادث مختلف است. حزبی که فقط زمان انتخابات فعال شود، به معنای واقعی حزب نیست. حزب باید همیشه فعال باشد و مردم را در جریان فعالیتها و مواضع خود قرار دهد. به نظر من در حال حاضر سکوت احزاب غیرطبیعی است و البته بیشتر تحمیلی است. به هر حال در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری اخیر برخی جریانها از صحنه حذف شدند و همین مسئله به جریانهای سیاسی شوک وارد کرد. آنها انتظار این وضعیت را نداشتند و اکنون دچار سردرگمی و آشفتگی هستند که البته تدوام این شرایط یعنی تداوم فضای سیاسی خاموش و ساکت میتواند در حوادث سیاسی بعدی تأثیرگذار باشد.
این فعال سیاسی تأکید کرد: هیچ حکومتی بدون وجود احزاب مقتدر و فعال قادر به پیشبرد برنامههایش نیست. منتقدان دلسوز و آگاه بهترین حامیان جامعه و نظام هستند. بدون وجود چنین احزابی جامعه دچار رخوت و انجماد میشود. حاکمیت باید اجازه فعالیت به جریانهای سیاسی را بدهد، زیرا در غیر این صورت هواداران حزب و آن جریان سیاسی از فعالیت سیاسی دلسرد میشوند. در اینجا حاکمیت نقش مهمی دارد.
جلالی زاده در پایان درباره دلایل انشعاب در میان احزاب گفت: وقتی فردی با هزاران امید و علاقه وارد حزب میشود، فکر میکند میتواند در جامعه تغییر و تحول ایجاد کند و خودش هم به جایگاهی برسد، اما وقتی میبیند حضور در حزب موجب خطر و گرفتاری میشود، از فعالیت سیاسی دلسرد شده و کنار میکشد. وقتی خود حزب هم دچار ناکارآمدی و اختلاف میشود، به دنبال آن انشعاب در حزب ایجاد میشود.
جلال جلالی زاده با بیان اینکه یک جریان سیاسی واقعی نگاه موقت به سیاست ندارد، اظهار کرد: آنها نگاه ابزاری به مردم ندارند که و این گونه نیست که در زمان انتخابات آنها را به پای صندوق بکشانند و در ایام دیگر مردم را رها کنند. یک جریان سیاسی قوی و پایدار سیاست را به عنوان یک روش مستمر دنبال میکند و هدفش بهبود وضعیت جامعه است.
وی ادامه داد: یک جریان سیاسی واقعی برای ارکان مختلف جامعه افراد را پرورش میدهد و به صورت یک قدرت ناظر ارکان حکومت را زیر ذره بین میگیرد، نقاط ضعف را برملا کرده و نقاط قوت را تقویت میکند و برای حل مشکلات هم راهکار لازم ارائه میدهد.جلالی زاده در پاسخ به این پرسش که جریانهای سیاسی در ایران تا چه حد بر مردم تکیه دارند و رابطه آنها با مردم چگونه است، خاطر نشان کرد: هر جریانی ادعا میکند بیشترین پایگاه رأی مردمی را دارد، اما این سوال را باید از خود مردم پرسید که کدام حزب بیشترین محبوبیت را دارد و با مردم بیشتر در ارتباط است.
این نماینده ادوار مجلس درباره فعالیت حزبی در ایران تصریح کرد: اگر احزاب مستحکم و قوی باشند هر هفته یا دو هفته باید جلسات شورای مرکزی تشکیل داده و جلسات ارکان و کمیتههای حزب هم برگزار شود. حزب باید همیشه در صحنه وجود داشته باشد. یکی از نشانههای فعالیت حزب صدور بیانیهها، امضاها و اعلامیهها در حوادث مختلف است. حزبی که فقط زمان انتخابات فعال شود، به معنای واقعی حزب نیست. حزب باید همیشه فعال باشد و مردم را در جریان فعالیتها و مواضع خود قرار دهد. به نظر من در حال حاضر سکوت احزاب غیرطبیعی است و البته بیشتر تحمیلی است. به هر حال در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری اخیر برخی جریانها از صحنه حذف شدند و همین مسئله به جریانهای سیاسی شوک وارد کرد. آنها انتظار این وضعیت را نداشتند و اکنون دچار سردرگمی و آشفتگی هستند که البته تدوام این شرایط یعنی تداوم فضای سیاسی خاموش و ساکت میتواند در حوادث سیاسی بعدی تأثیرگذار باشد.
این فعال سیاسی تأکید کرد: هیچ حکومتی بدون وجود احزاب مقتدر و فعال قادر به پیشبرد برنامههایش نیست. منتقدان دلسوز و آگاه بهترین حامیان جامعه و نظام هستند. بدون وجود چنین احزابی جامعه دچار رخوت و انجماد میشود. حاکمیت باید اجازه فعالیت به جریانهای سیاسی را بدهد، زیرا در غیر این صورت هواداران حزب و آن جریان سیاسی از فعالیت سیاسی دلسرد میشوند. در اینجا حاکمیت نقش مهمی دارد.
جلالی زاده در پایان درباره دلایل انشعاب در میان احزاب گفت: وقتی فردی با هزاران امید و علاقه وارد حزب میشود، فکر میکند میتواند در جامعه تغییر و تحول ایجاد کند و خودش هم به جایگاهی برسد، اما وقتی میبیند حضور در حزب موجب خطر و گرفتاری میشود، از فعالیت سیاسی دلسرد شده و کنار میکشد. وقتی خود حزب هم دچار ناکارآمدی و اختلاف میشود، به دنبال آن انشعاب در حزب ایجاد میشود.