گروه سیاسی: روزنامه آرمان ملی نوشت: بازگشت اعتماد اجتماعی، مهار تورم و گرانی و تغییر رویکرد در سیاست خارجی از جمله مهمترین اولویتهای دولت ابراهیم رئیسی بوده است. در طول مدتی که از عمر دولت سیزدهم میگذرد نیز اقداماتی در این زمینه صورت گرفته است.
با این وجود هنوز چشماندازی که بتواند اعتماد مردم را بازگرداند برای آینده کشور ترسیم نشده است. از سوی دیگر قیمت کالاهای اساسی همچنان در مسیر صعودی قرار دارد و روزبهروز افزایش پیدا میکند. در زمینه سیاست خارجی نیز کشور با تأخیر در تصمیمگیریها مواجه شده و به همین دلیل این احتمال وجود دارد که در آینده فرصتهای دیپلماسی از ایران گرفته شود.
سیدمصطفی هاشمیطبا فعال سیاسی در این خصوص گفت:کاهش اعتماد اجتماعی در کشور به بخشهایی از جامعه ارتباط پیدا میکند و به همین دلیل باید بخشهایی که اعتماد خود را از دست دادهاند را مورد بررسی قرار داد. بهعنوان مثال اگر دولت رئیسی معتقد است که عملکرد دولت گذشته اعتمادبخشی از جامعه را کاهش داده، ما باید اعتماد این بخش را بازگردانیم؛ جامعه ایران متکثر است.
هنوز مشخص نیست دولت و حاکمیت چه برنامهای برای مذاکرات دارند و در این زمینه مسائل هنوز شفاف و روشن نیست. با این وجود به نظر میرسد شرایط مذاکره برای ایران روزبهروز سختتر میشود. آمریکا و کشورهای اروپایی زیادهخواهی درباره مذاکرات دارند که به نظر نمیرسد دست از آن برداشته باشند. از سوی دیگر به نظر میرسد آمریکا و متحدانش تلاش میکنند ایران را در تنگناها و چالشهای جدید قرار بدهند.
یکی از این چالشهای جدید سپردن حکومت در افغانستان به طالبان بوده است. این موضوع مهم و البته عجیبی است. اینکه آمریکا که بیست سال در افغانستان حضور داشته این کشور را ترک میکند و حکومت را به یک گروه تروریستی میدهد نکته قابلتوجهی است. یکی از دلایل این اقدام این است که در مرزهای شرقی ایران ناآرامی ایجاد کند. حضور گروه طالبان و داعش خراسان در مرزهای شرقی به این دلیل صورت گرفته که ایران با دغدغهها و چالشهای جدیدی در مرزهای شرقی خود مواجه شود. این وضعیت درباره مرزهای شمال غربی و آذربایجان نیز به وجود آمده است.
از مدتها قبل برای ما مشخص بود که مرزهای جمهوری آذربایجان به محلی برای فعالیت گروههای معاند جمهوری اسلامی تبدیل شده است. تنش کنونی در این منطقه نیز در راستای ایجاد چالشهای جدید برای ایران و تنگ کردن محاصره ایران صورت گرفته است. این محاصره نیز به دلیل زیادهخواهیهایی است که آمریکا نسبت به ایران دارد و به نظر میرسد قصد دارد آن را تشدید کند. اینکه دولت رئیسی قصد دارد با چه رویکردی در سیاست خارجی عمــل کند، حداقـل برای من هنوز مشخص نشده است. با این وجود آنچه مشخص اسـت این است که دولت رئیسی کار سختی را در زمینه سیاست خارجی پـیشرو دارد. از سوی دیگر ایــران بـه دلیل شیعه بودن در بیــن کشورهــای اسلامی که اغلب سنی هستند با تقابلهایی مواجه است و به همین دلیل سیاست خارجی ایران باید به شکلی باشد که بتواند ایران را در مسیر اهداف اقتصــادی و سیاسی خود قرار بدهد.به نظر من افرادی که برای تیم مذاکرات هستهای مطرح میشوند از تجربه لازم برای مذاکره برخوردار نیستند. نکته مهم در این زمینه این است که طرف مقابل چه مطالباتی از ایران دارد و با چه رویکردی وارد مذاکرات خواهد شد. من بارها تأکید کردهام که امیدوارم به شرایطی نرسیم که مجبور به سازش شویم. بدونتردید اگر این اتفاق رخ بدهد این سازش به معنای تسلیم شدن خواهد بود.
نگاه به شرق در دولت رئیسی اگر به منزله این باشد که از غرب ببریم و خود را در دامن شرق بیندازیم برخلاف منافع ملی حرکت کردهایم. واقعیت این است که هیچ فرقی بین چین، روسیه و آمریکا وجود ندارد. ما باید به دنبال منافع ملی خود باشیم. امروز با یک خطر بزرگ در داخل کشور مواجه هستیم.واقعیــت ایــن اســت کــه همه شعارهای اقتصادی که برعلیه دولت آقای روحانی میدادند اشتباه بوده و امروز به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوان به راحتی شرایط اقتصادی مردم را تغییر داد.*آقای رئیسی اگر تنها بتوانند کشــور را حفظ کنند، بزرگتریــن خدمــت را به کشــور کردهاند. مسائلی مانند آب، خاک و چالشهای سرزمینی امروز بسیار حائزاهمیت است. اگر دولت رئیسی بتواند این چالشها را مرتفع کند و کشور را حفظ کند، باید گفت مهار تورم و گرانی پیشکش. باید اولویتهای مهم کشور را برای مردم مشخص کنیم. در چنین شرایطی مردم وضعیت را درک میکنند و برخی کمبودها را تحمل خواهند کرد. من مشکل اساسی کشور را تورم و گرانی نمیدانم. مردم هنگامی که تورم وجود داشته باشد کمتر میخورند و کمتر خرج میکنند. مشکل اساسی این است که سرزمین ایران در داخل درحال از دست رفتن است. اگر این وضعیت ادامه پیدا کند ما در آینده با چالش جدی کشاورزی و محیطزیست مواجه خواهیم بود. در شرایط کنونی فرونشست زمین به راهآهن و دکلهای برق نزدیک شده و این یک خطر بالقوه برای کشور خواهد بود. دولت رئیسی باید کلیات را نجات بدهد؛ جزئیات را مردم تحمل میکنند.
مردم اگر طلیعه آینده را خوب ببیننــد تحمــل میکننــد. این درحالی است که در شرایــط کنونی طلیعه مناسبی به مردم نشان داده نمیشود. وضعیت کشــور ماننــد ساختمانی است که فونداسیـون آن درحال خالی شدن است. در چنین شرایطی اگر به کسانی که در این ساختمان زندگی میکنند امکانات داده شود اما به یکباره ساختمان فرو بریزد، هیچکدام از امکانات به درد این افراد نمیخورد.
اینکه رئیسجمهور گاهی اوقات به مناطق مختلف کشور سر بزند و از نزدیک با مشکلات آشنا شود اقدام خوبی است اما اصل مهم در مدیریت کشور نیست. اصل مهم این است که تصمیمگیریهای مناسب در کشور انجام شود. گاهی اوقات امضای رئیسجمهور این قابلیت را دارد که در بخشهایی از کشور تحول ایجاد کند. اینکه آقای رئیسی به مناطق مختلف سر میزند که مثلا روند ساخت یک کارخانه تسریع شود مشکلی را حل نمیکند و یک سال دیگر نیز وضعیت کارخانه به همین شکل خواهد بود. این درحالی است که کارخانههای زیادی در مناطق مختلف کشور وجود دارد که اغلب نیازمند کمک مسئولان هستند. اینگونه مشکلات را باید با دستورالعملهای مناسب حل کرد.
با این وجود هنوز چشماندازی که بتواند اعتماد مردم را بازگرداند برای آینده کشور ترسیم نشده است. از سوی دیگر قیمت کالاهای اساسی همچنان در مسیر صعودی قرار دارد و روزبهروز افزایش پیدا میکند. در زمینه سیاست خارجی نیز کشور با تأخیر در تصمیمگیریها مواجه شده و به همین دلیل این احتمال وجود دارد که در آینده فرصتهای دیپلماسی از ایران گرفته شود.
سیدمصطفی هاشمیطبا فعال سیاسی در این خصوص گفت:کاهش اعتماد اجتماعی در کشور به بخشهایی از جامعه ارتباط پیدا میکند و به همین دلیل باید بخشهایی که اعتماد خود را از دست دادهاند را مورد بررسی قرار داد. بهعنوان مثال اگر دولت رئیسی معتقد است که عملکرد دولت گذشته اعتمادبخشی از جامعه را کاهش داده، ما باید اعتماد این بخش را بازگردانیم؛ جامعه ایران متکثر است.
هنوز مشخص نیست دولت و حاکمیت چه برنامهای برای مذاکرات دارند و در این زمینه مسائل هنوز شفاف و روشن نیست. با این وجود به نظر میرسد شرایط مذاکره برای ایران روزبهروز سختتر میشود. آمریکا و کشورهای اروپایی زیادهخواهی درباره مذاکرات دارند که به نظر نمیرسد دست از آن برداشته باشند. از سوی دیگر به نظر میرسد آمریکا و متحدانش تلاش میکنند ایران را در تنگناها و چالشهای جدید قرار بدهند.
یکی از این چالشهای جدید سپردن حکومت در افغانستان به طالبان بوده است. این موضوع مهم و البته عجیبی است. اینکه آمریکا که بیست سال در افغانستان حضور داشته این کشور را ترک میکند و حکومت را به یک گروه تروریستی میدهد نکته قابلتوجهی است. یکی از دلایل این اقدام این است که در مرزهای شرقی ایران ناآرامی ایجاد کند. حضور گروه طالبان و داعش خراسان در مرزهای شرقی به این دلیل صورت گرفته که ایران با دغدغهها و چالشهای جدیدی در مرزهای شرقی خود مواجه شود. این وضعیت درباره مرزهای شمال غربی و آذربایجان نیز به وجود آمده است.
از مدتها قبل برای ما مشخص بود که مرزهای جمهوری آذربایجان به محلی برای فعالیت گروههای معاند جمهوری اسلامی تبدیل شده است. تنش کنونی در این منطقه نیز در راستای ایجاد چالشهای جدید برای ایران و تنگ کردن محاصره ایران صورت گرفته است. این محاصره نیز به دلیل زیادهخواهیهایی است که آمریکا نسبت به ایران دارد و به نظر میرسد قصد دارد آن را تشدید کند. اینکه دولت رئیسی قصد دارد با چه رویکردی در سیاست خارجی عمــل کند، حداقـل برای من هنوز مشخص نشده است. با این وجود آنچه مشخص اسـت این است که دولت رئیسی کار سختی را در زمینه سیاست خارجی پـیشرو دارد. از سوی دیگر ایــران بـه دلیل شیعه بودن در بیــن کشورهــای اسلامی که اغلب سنی هستند با تقابلهایی مواجه است و به همین دلیل سیاست خارجی ایران باید به شکلی باشد که بتواند ایران را در مسیر اهداف اقتصــادی و سیاسی خود قرار بدهد.به نظر من افرادی که برای تیم مذاکرات هستهای مطرح میشوند از تجربه لازم برای مذاکره برخوردار نیستند. نکته مهم در این زمینه این است که طرف مقابل چه مطالباتی از ایران دارد و با چه رویکردی وارد مذاکرات خواهد شد. من بارها تأکید کردهام که امیدوارم به شرایطی نرسیم که مجبور به سازش شویم. بدونتردید اگر این اتفاق رخ بدهد این سازش به معنای تسلیم شدن خواهد بود.
نگاه به شرق در دولت رئیسی اگر به منزله این باشد که از غرب ببریم و خود را در دامن شرق بیندازیم برخلاف منافع ملی حرکت کردهایم. واقعیت این است که هیچ فرقی بین چین، روسیه و آمریکا وجود ندارد. ما باید به دنبال منافع ملی خود باشیم. امروز با یک خطر بزرگ در داخل کشور مواجه هستیم.واقعیــت ایــن اســت کــه همه شعارهای اقتصادی که برعلیه دولت آقای روحانی میدادند اشتباه بوده و امروز به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوان به راحتی شرایط اقتصادی مردم را تغییر داد.*آقای رئیسی اگر تنها بتوانند کشــور را حفظ کنند، بزرگتریــن خدمــت را به کشــور کردهاند. مسائلی مانند آب، خاک و چالشهای سرزمینی امروز بسیار حائزاهمیت است. اگر دولت رئیسی بتواند این چالشها را مرتفع کند و کشور را حفظ کند، باید گفت مهار تورم و گرانی پیشکش. باید اولویتهای مهم کشور را برای مردم مشخص کنیم. در چنین شرایطی مردم وضعیت را درک میکنند و برخی کمبودها را تحمل خواهند کرد. من مشکل اساسی کشور را تورم و گرانی نمیدانم. مردم هنگامی که تورم وجود داشته باشد کمتر میخورند و کمتر خرج میکنند. مشکل اساسی این است که سرزمین ایران در داخل درحال از دست رفتن است. اگر این وضعیت ادامه پیدا کند ما در آینده با چالش جدی کشاورزی و محیطزیست مواجه خواهیم بود. در شرایط کنونی فرونشست زمین به راهآهن و دکلهای برق نزدیک شده و این یک خطر بالقوه برای کشور خواهد بود. دولت رئیسی باید کلیات را نجات بدهد؛ جزئیات را مردم تحمل میکنند.
مردم اگر طلیعه آینده را خوب ببیننــد تحمــل میکننــد. این درحالی است که در شرایــط کنونی طلیعه مناسبی به مردم نشان داده نمیشود. وضعیت کشــور ماننــد ساختمانی است که فونداسیـون آن درحال خالی شدن است. در چنین شرایطی اگر به کسانی که در این ساختمان زندگی میکنند امکانات داده شود اما به یکباره ساختمان فرو بریزد، هیچکدام از امکانات به درد این افراد نمیخورد.
اینکه رئیسجمهور گاهی اوقات به مناطق مختلف کشور سر بزند و از نزدیک با مشکلات آشنا شود اقدام خوبی است اما اصل مهم در مدیریت کشور نیست. اصل مهم این است که تصمیمگیریهای مناسب در کشور انجام شود. گاهی اوقات امضای رئیسجمهور این قابلیت را دارد که در بخشهایی از کشور تحول ایجاد کند. اینکه آقای رئیسی به مناطق مختلف سر میزند که مثلا روند ساخت یک کارخانه تسریع شود مشکلی را حل نمیکند و یک سال دیگر نیز وضعیت کارخانه به همین شکل خواهد بود. این درحالی است که کارخانههای زیادی در مناطق مختلف کشور وجود دارد که اغلب نیازمند کمک مسئولان هستند. اینگونه مشکلات را باید با دستورالعملهای مناسب حل کرد.