گروه سیاسی: روزنامه اطلاعات نوشت: رئیسجمهور در گفتوگوی تلویزیونی با مردم، از چالشهای پیش روی دولت و رویکرد او در مقابله با مشکلات اقتصادی موجود و تنظیم عاقلانهتر بودجه سال آینده که کمتر از دو ماه دیگر باید تقدیم مجلس شود سخن گفت. از ضرورت انجام واکسیناسیون سراسری گرفته تا سفرهای استانی و لزوم ارتباط با مردم و پیگیری مذاکرات برجام.
اما همانطور که مهمترین دغدغه مردم هم هست بخش قابل توجهی از این گپ و گفت به مسائل اقتصادی و تورم اختصاص داشت که با دو رویکرد مهم همراه بود که البته در صورت تحقق آن میتوان به میزان زیادی به بهبود وضعیت اقتصاد در سال آینده امیدوار بود،
یک اینکه قرار نیست در لایحه بودجه سال آینده کسری بودجه داشته باشیم و دیگر اینکه به امضاهای طلایی و قیمتهای دستوری پایان میدهیم و بساط ارز ۴۲۰۰ تومانی را نیز جمع میکنیم.
این وعدهها البته چند سالی هست که داده میشود اما امید است در دولت جدید عملی شود.
اما آنچه که در این گفتگو مطرح نشد نحوه تنظیم بودجه سال آینده بدون کسری است. همه میدانیم که کسری بودجه دولت یکی از مهمترین عوامل رشد نقدینگی رشد پایه پولی و تورم است.
طبق پیشبینیها بودجه ۱۴۰۰ با ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار میلیارد تومان کسری روبرو است. بر اساس آمار، نیمی از پرداختهای انجام شده در نیمه اول سال به نوعی از طریق برداشت از بانک مرکزی و بدهی و استقراض تأمین شده است. بورس هم با روند اشتباهی که پیمود دیگر قادر نخواهد بود مانند سال گذشته بیش از سی هزار میلیارد تومان درآمد برای دولت به همراه بیاورد. فروش نفت همکه همچنان با مشکل روبروست و آزادی پولهای بلوکه شده ایران هم که درگیر تحریم و مشکلات انتقال ارز است که تازه با توجه به دریافت ریالی آن از بانک مرکزی باید به کار تسویه بدهی ارزی به بانک بیاید (یعنی حکایت پول نیامده و پیش خور شده را دارد) و مذاکرات برجام هم که همچنان بلاتکلیف است.
اینکه رئیس جمهور وعده داده اجازه استمرار روندهای گذشته را در بودجه نویسی نمیدهد وعده بسیار خوبی است اما اینکه چگونه میخواهد چنین وعدهای را عملی کند قاعدتاً نباید جزو اسرار امنیتی و مگو باشد. جامعه و افکار عمومی و به ویژه نخبگان و کارشناسان باید با برنامه و ساز و کارهای تحقق این هدف که نقش مهمی در مهار تورم دارد آشنا شوند.
قاعدتاً تنظیم و تهیه بودجه بدون کسری و بدون استقراض قواعد سختگیرانه و منقبضی دارد که از همین حال باید افکار عمومی و جامعه را نسبت به آن آماده کرد. بیتردید با استمرار پرداخت فعلی یارانههای پنهان (که رقمی بالغ بر صدمیلیارد دلار در سال است) چنین امری محال به نظر میرسد.
در مجلس هم که شوربختانه هنوز طرحها و مصوبات و سخنرانیهای آتشین و تفکرات پوپولیستی که نه ناظر بر اصلاح ساختاری که مبتنی بر هزینه تراشی بدون اندیشه به منابع تأمین مالی و صرفاً در مسیر پول پاشی با اثرات کوتاه مدت شادی آور و اثرات بلند مدت غمبار است دارای طرفداران جدی است (نمونه آن مناقشه بر سر طرح رتبهبندی معلمان در پارلمان) پس از چندماه انتظار و معطلی، تکلیف مذاکرات برجامی و استراتژی دولت جدید برای رفع تحریمها هم نامشخص است. مالیات بر عایدی سرمایه همچنان هیچ عایدی نداشته و در حال حاضر هم همه به دنبال برداشتن سهم بیشتری برای خود و یا منطقه و دیار و دستگاه و وزارتخانه و شرکت خود از کیک کوچک شده اقتصاد کشور و بودجه سال آینده هستند.
به نظر میرسد رئیس جمهور باید صریحتر و روشنتر و بیتعارفتر با مردم سخن میگفت و برنامههایش را در میان میگذاشت تا افکار عمومی و به ویژه نخبگان و ظرفیت نخبگانی کشور تا دیر نشده با آن آشنا و نسبت به کم و کیف و نقاط قوت و ضعف آن اظهار نظر کنند.
رئیس دولت میتوانست از این فرصت استفاده و کمی ریزتر و مصداقیتر و عینیتر و صریحتر و بیتعارفتر و حتی شجاعانهتر درباره برنامههای دستیابی به این هدف و نقشه راه دولت جدید با مردم سخن بگوید حتی اگر برخی از سخنان تلخ باشد اما ثمرات شیرین به بار آورد. وعده رفاه بیآنکه دورنمای آن روشن باشد به رفاه نمیانجامد. گاهی لازم است از لزوم مهیا شدن برای روزهای دشوار و کوتاه (البته نه فقط برای مردم پائین دست) هم سخن گفت تا بتوان به پایان سختی مدام سلام داد.
اما همانطور که مهمترین دغدغه مردم هم هست بخش قابل توجهی از این گپ و گفت به مسائل اقتصادی و تورم اختصاص داشت که با دو رویکرد مهم همراه بود که البته در صورت تحقق آن میتوان به میزان زیادی به بهبود وضعیت اقتصاد در سال آینده امیدوار بود،
یک اینکه قرار نیست در لایحه بودجه سال آینده کسری بودجه داشته باشیم و دیگر اینکه به امضاهای طلایی و قیمتهای دستوری پایان میدهیم و بساط ارز ۴۲۰۰ تومانی را نیز جمع میکنیم.
این وعدهها البته چند سالی هست که داده میشود اما امید است در دولت جدید عملی شود.
اما آنچه که در این گفتگو مطرح نشد نحوه تنظیم بودجه سال آینده بدون کسری است. همه میدانیم که کسری بودجه دولت یکی از مهمترین عوامل رشد نقدینگی رشد پایه پولی و تورم است.
طبق پیشبینیها بودجه ۱۴۰۰ با ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار میلیارد تومان کسری روبرو است. بر اساس آمار، نیمی از پرداختهای انجام شده در نیمه اول سال به نوعی از طریق برداشت از بانک مرکزی و بدهی و استقراض تأمین شده است. بورس هم با روند اشتباهی که پیمود دیگر قادر نخواهد بود مانند سال گذشته بیش از سی هزار میلیارد تومان درآمد برای دولت به همراه بیاورد. فروش نفت همکه همچنان با مشکل روبروست و آزادی پولهای بلوکه شده ایران هم که درگیر تحریم و مشکلات انتقال ارز است که تازه با توجه به دریافت ریالی آن از بانک مرکزی باید به کار تسویه بدهی ارزی به بانک بیاید (یعنی حکایت پول نیامده و پیش خور شده را دارد) و مذاکرات برجام هم که همچنان بلاتکلیف است.
اینکه رئیس جمهور وعده داده اجازه استمرار روندهای گذشته را در بودجه نویسی نمیدهد وعده بسیار خوبی است اما اینکه چگونه میخواهد چنین وعدهای را عملی کند قاعدتاً نباید جزو اسرار امنیتی و مگو باشد. جامعه و افکار عمومی و به ویژه نخبگان و کارشناسان باید با برنامه و ساز و کارهای تحقق این هدف که نقش مهمی در مهار تورم دارد آشنا شوند.
قاعدتاً تنظیم و تهیه بودجه بدون کسری و بدون استقراض قواعد سختگیرانه و منقبضی دارد که از همین حال باید افکار عمومی و جامعه را نسبت به آن آماده کرد. بیتردید با استمرار پرداخت فعلی یارانههای پنهان (که رقمی بالغ بر صدمیلیارد دلار در سال است) چنین امری محال به نظر میرسد.
در مجلس هم که شوربختانه هنوز طرحها و مصوبات و سخنرانیهای آتشین و تفکرات پوپولیستی که نه ناظر بر اصلاح ساختاری که مبتنی بر هزینه تراشی بدون اندیشه به منابع تأمین مالی و صرفاً در مسیر پول پاشی با اثرات کوتاه مدت شادی آور و اثرات بلند مدت غمبار است دارای طرفداران جدی است (نمونه آن مناقشه بر سر طرح رتبهبندی معلمان در پارلمان) پس از چندماه انتظار و معطلی، تکلیف مذاکرات برجامی و استراتژی دولت جدید برای رفع تحریمها هم نامشخص است. مالیات بر عایدی سرمایه همچنان هیچ عایدی نداشته و در حال حاضر هم همه به دنبال برداشتن سهم بیشتری برای خود و یا منطقه و دیار و دستگاه و وزارتخانه و شرکت خود از کیک کوچک شده اقتصاد کشور و بودجه سال آینده هستند.
به نظر میرسد رئیس جمهور باید صریحتر و روشنتر و بیتعارفتر با مردم سخن میگفت و برنامههایش را در میان میگذاشت تا افکار عمومی و به ویژه نخبگان و ظرفیت نخبگانی کشور تا دیر نشده با آن آشنا و نسبت به کم و کیف و نقاط قوت و ضعف آن اظهار نظر کنند.
رئیس دولت میتوانست از این فرصت استفاده و کمی ریزتر و مصداقیتر و عینیتر و صریحتر و بیتعارفتر و حتی شجاعانهتر درباره برنامههای دستیابی به این هدف و نقشه راه دولت جدید با مردم سخن بگوید حتی اگر برخی از سخنان تلخ باشد اما ثمرات شیرین به بار آورد. وعده رفاه بیآنکه دورنمای آن روشن باشد به رفاه نمیانجامد. گاهی لازم است از لزوم مهیا شدن برای روزهای دشوار و کوتاه (البته نه فقط برای مردم پائین دست) هم سخن گفت تا بتوان به پایان سختی مدام سلام داد.