پس از گذشت بیش از ۱۱۰ سال از کشف نخستین چاه نفت ایران و خاورمیانه در مسجدسلیمان، سه شهرستان همجوار این شهر نفتی به تعبیری شمال شرقی خوزستان، همچنان گرفتار فقر و محرومیت هستند؛ و این در حدیست که به استناد آمار کمیته امداد استان خوزستان، ۵ درصد از جمعیت ۱۱۳ هزار نفری شهرستان مسجدسلیمان، ۴ درصد از جمعیت ۳۷ هزار نفری شهرستان لالی و ۱۹ درصد از جمعیت ۴۷ هزار نفری شهرستان اندیکا، با مستمری کمیته امداد و یارانه ماهانه زندگی میکنند.(آمار تا پایان سال ۹۸)
در حالی که دولتها بنا بر تأکید قانون دائمی مصوب اردیبهشت ۱۳۸۱، موظف به جبران عقب ماندگیهای مناطق محروم شده اند، شاخصهای توسعه در شهرهای شمالی خوزستان، همچنان در حال تنزل بوده، چنان که در فهرست ضرایب محرومیت ـ مصوب هیأت وزیران در سال ۱۳۸۸ ـ در حالی که ضریب ۹ به عنوان بالاترین حد محرومیت یک منطقه تعیین شد، تا امروز هم از مجموع ۴ دهستان شهرستان لالی، دو دهستان دارای ضریب محرومیت ۹، یک دهستان دارای ضریب ۸ و یک دهستان دارای ضریب ۷ بوده، از مجموع ۵ دهستان شهرستان اندیکا، یک دهستان دارای ضریب محرومیت ۸ و ۴ دهستان دارای ضریب محرومیت ۷ است. از سویی دیگر وضعیت مسجدسلیمان، فقط کمی بهتر از لالی و اندیکا است که از ۴ دهستانش، ۳ دهستان ضریب محرومیت ۶ دارند و فقط یک دهستان، ضریب ۷ گرفته است. این ضرایب فقط اعداد روی کاغذ نیست. حضور در متن مسجدسلیمان، لالی و اندیکا، تلخترین خاطره هر مسافر غیربومی را رقم میزند، چون در بطن طبیعتی دلپذیر و در جوار فرصتهای بی شمار، عشایر، روستاییان و شهرنشینان، برایتان از بی آبی، بی پولی، بیکاری، خانه های گلی و ساخته شده از کاه گل، جاده های فاجعه بار و… تعریف میکنند.(آمار تا پایان سال ۹۸)
معضلات، فقر و محرومیت مسجدسلیمان، لالی و اندیکا محصول عملکرد یک شب و یک دولت نیست. مجموع سیاستهای تمام مدیران کشوری و استانی چنین پایان تلخی را برای این تکه از خوزستان رقم زده است. مسئولینی که امروز فقط پس از زلزله اندیکا در صف منتقدین وارد شده و با فریاد وامصیبتا خواهان رسیدگی دیگر مسئولین استانی و کشوری هستند.(تکنیکی که طی چند دهه اخیر مسئولین خوزستانی برای شانه خالی کردن از وظایف خود پیاده کرده به گردن دیگران انداخته اند!)
اما پس از ۱۷ روز از وقوع زلزله ۵.۷ ریشتری شهرستان اندیکا، حجم خسارات در کنار میزان بالای محرومیت همراه با نبود راههای دسترسی راحت، همچنان تهیه برآورد صحیح از مقدار خسارات و امداد رسانی کامل را سخت کرده است. به طوری که هرکدام از مسئولین یک آمار ارائه کرده و در نهایت اکبر نیکزاد رئیس بنیاد مسکن کشور به همه این گمانه زنی ها پایان می دهد و پس از حضور در منطقه ارزیابی خسارت را حدود ۳ هزار واحد در اندیکا عنوان می کند، و در بخش دیگر می گوید یک هزار واحد باید تخریب و نوسازی شود و ۲ هزار واحد دیگر با پرداخت اعتبارات قابل تعمیر و مقاوم سازی است.
از همه این مسائل که بگذریم ذکر چند مسئله مهم و حیاتی حائز اهمیت است که به آن می پردازیم؛ در میان آه و حسرت مردمان زلزله دیده اندیکا عده ای با اظهارات ناپخته، دانسته یا ندانسته سعی در ایجاد تشنج میان مردم این استان را دارند که امیدواریم مسئولین دولت سیزدهم نسبت به این افراد بازنگری داشته باشند تا در یک چنین شرایطی تبدیل به یک بحران روحی برای بازماندگان حوادث اینچنینی نشوند.
مسئله مهم بعدی بازخواست مدیران دولتی و … و نمایندگانی است که طی چهار دهه ی گذشته برای این مناطق مخصوصا شمال شرقی خوزستان اهمیتی قائل نبودند، تا امروز که با کوچکترین حوادث طبیعی باعث آوارگی و بی خانمانی هزاران نفر از مردمان این منطقه شده اند!
نکته دیگر اینکه برخی اشخاص نمی بایست همه تقصیرهای قبل، هنگام و پس از زلزله این شهر را گردن رئیس سازمان مدیریت بحران کشور بگذارد. بهتر است کمی با تامل و بازگشت به گذشته و عملکرد همه افرادی که در قامت نمایندگان مجلس، فرمانداران، شوراهای شهر، بخشداران، شهرداران و… بودند را مرور کنند تا ببیند که چرا این روزها باید برای چند جمله بی ارزش که اتفاقا هم نمی بایست گفته می شد همه تریبونها را در خدمت این مورد قرار دهند و از چانه زنی برای تخصیص بودجه در جهت موارد عمرانی، فرهنگی و… این مناطق در پشت همین تریبونها غافل شوند!
گذشته از تمام این تفاصیر هوا در حال سرد شدن است. اگر قرار به اسکان در چادر باشد که نیاز به گرمایش حتما احساس میشود و این نیاز قرار است با تجهیزاتی مثل بخاری برقی رفع شود که استفاده از این وسیله یا انواع چراغ در چادر اسکان موقت هم چندان بی خطر نیست و سابقا با آتش سوزیهای پی در پی خطرات زیادی برای ساکنانش داشته است. اگر از قبل برای این منطقه و روستاهایی که در حال حاضر تخریب بالایی دارند و صعب العبور هستند، برنامه ریزی میشد، این بحران راحتتر قابل مدیریت بود و با تبعات یک زلزله به پیامدهای بدتری نمیرسیدیم.
از سویی دیگر باید عنوان کرد یکی از مهمترین علل تاخیر در امدادرسانی به زلزله زدگان و مواجه شدن با آمار تخریب و حتی مصدوم بالا این است که ما برای مناطقی که از بافت آنها مطلع هستیم و با آگاهی از اینکه میدانیم با وقوع زلزله یا سیل یا هر حادثه دیگری، با چه میزان تخریب روبرو میشویم، هیچگونه برنامه ریزی نداریم. اگر همیشه منتظر باشیم که بعد از وقوع زلزله فعال شویم، با مشکلات عدیدهای روبرو خواهیم شد که باید به دنبال حل آنها باشیم چرا که آمادگی برای امدادرسانی مدت زیادی به طول خواهد انجامید. در زلزله شهرستان اندیکا با توجه به مواردی که گفته شد و البته پراکندگی روستاها، امدادرسانی بعد از وقوع زلزله به مراتب سختتر میشود چرا که مدیریت بحران پس از وقوع حادثه نیست. این جمله باید برای همه و به خصوص مدیران شهری یادآوری شود که «مدیریت بحران پس از وقوع حادثه نیست».
در پایان باید گفت، شهرهایی همچون مسجدسلیمان، لالی، اندیکا، ایذه، باغملک و… در استان خوزستان از محرومیت های بسیاری برخوردارند که می بایست مسئولینی که طی روزهای گذشته از تریبونهای متفاوت گلوی خود را برای این منطقه خشک کردند، همت کنند و با درخواست از دولت و مجلس فکری عاجل برای رفع این معضلات داشته باشند. مواردی همچون کمبود آب شرب، برق و گاز که از نیازهای اولیه بشر است هنوز در برخی از این مناطق وجود ندارد. اکثر شهرهای منطقه شمال شرق خوزستان مثل اندیکا در بحران به سر می برند و می توان به جرات گفت این اندیکاهای خوزستان سالها در زلزله ی بی مسئولیتی می لرزند.
پی نوشت
حسین جنتی مدیرکل بنیاد مسکن خوزستان از شناسایی ۲۱۵ هزار واحد مسکونی غیر مقاوم در خوزستان که نیاز به بازسازی دارند، خبر داد. توصیه می شود مسئولین قبل از وقوع حوادث بزرگ دیگر اینچنینی نسبت به مقاوم سازی واحدهای مسکونی مذکور اقدام کنند.