این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه بیان کرد: به عقیده من هیچ زمانی جریانیان اصلاحات چنین فرصتی نداشته است؛ چراکه این جریان در دورهای که میتوان گفت حضور شاخص، پررنگ و مفیدی در دولت داشت دوران هشت ساله دولت آقای خاتمی بود. در دولت آقای روحانی هم که اصلاحطلبان علیرغم اینکه از دولت حمایت کردند و همه اذعان به این دارند که دولت ایشان با رأی اصلاحطلبان سر کار آمد اما شاید یک بخشهای کوچکی از اصلاحطلبان در دولت حضور داشتند اما عملا جریان اصلاحات نقشی در دولت یازدهم و دوازدهم نداشت. در دولت آقای احمدینژاد هم که تکلیف روشن بود.
وی ادامه داد: امروز هم همه قوا با حذف همه جریانات رقیب در وضعیت یکدست، همگرا، همفکر و نزدیک به هم مشغول به کار هستند و ما هم دعا میکنیم که موفق شوند اما آنچه که مشخص است، فعالیتها و اقدامات امروز نه با مطالبات مردم و نه با آن شعارهایی که داده شده هیچ تطبیقی ندارد. در یک نگاه خوشبینانه دولت کنونی، این دولت، دولت سوم آقای احمدینژاد است و حتی به لحاظ مدیریت و توان ضعیفتر ظاهر شده است.
عضو جبهه اصلاحات ایران در خصوص جلسات این جبهه سیاسی، اظهار داشت: با همه این اوصاف، امروز جریان اصلاحات باید بیشتر به نوسازی خود و گفتمان خود بپردازد؛ این مساله اکنون در دستور کار جلسات جبهه اصلاحات است و دنبال میشود.
امام در رابطه با کیفیت پایین برخی انتصابات که حتی موجب اعتراض جریان نزدیک به دولت و حامیان رئیسجمهور منتخب نسبت به آن مشاهده شد، عنوان کرد: متاسفانه به دولت به عنوان یک غنیمت نگاه میشود و آن چیزی که گمشده کشور است، منافع ملی است. عدهای که اقلیت هم هستند نشان دادند که برای رسیدن به پست و پیروزی حاضرند همه منافع کشور را قربانی کنند. امروز بین نیروهای انقلاب هیچ اشتراک و اتفاق نظری را متاسفانه شاهد نیستیم در صورتی که نیروهای داخل نظام فارغ از سلایق و نگاههای سیاسیشان به هر حال از یک سری اصول و قواعد پیروی میکنند و به آن معتقد هستند. همه اینها هم ایرانی و وفادار به نظام و انقلاب هستند اما کار به جایی رسیده که هرکسی مثل این اقلیت فکر نمیکند به او اجازه فعالیت داده نمیشود.
وی افزود: حجم تغییراتی که اکنون در حال رقم خوردن است، دارد از حجم تغییر و تحولات بعد از انقلاب اسلامی هم بیشتر میشود. برخی حضور جوانان و بحث جوانگرایی را با دهه شصت مقایسه میکنند در حالیکه در آن شرایط انقلابی آن اتفاقات اجتنابناپذیر بود؛ اما امروز که چند دهه از انقلاب میگذرد و برای تربیت نیروی انسانی هزینه کردهایم که هزینه آن هم بر دوش مردم و کشور بوده، درست نیست که به یکباره همه این تجربه و هزینهها را نادیده بگیریم ابته باز هم میگویم من مخالف به کارگیری جوانان و حتی جوانان توانمند و باسابقه که حتی نسبتی با مسئولان داشته باشند، نیستم اما شرایط امروز جامعه نشان میدهد روشی که در حال پیاده شدن است این است که آقایان فکر میکنند جنگ ایران و عراق بوده و خاکریز دشمن را فتح کردند و به غنائم رسیدنئ و حساب و کتابی در کار نیست برای همین می توانند افکار عمومی را نادیده گرفته و هر کاری دوست دارند انجام دهند.
اماو یادآور شد: این در حالی است که سرمایه نیروی انسانی ما ارزشمند است و همه این سرمایه نیروی سیاسی نیست که آنها را برکنار کنیم. برای تربیت اینها هزینه کلانی در این کشور شده است الان مشاهده میکنیم که صرف منسوب بودن این افراد به خودشان چنین انتصابهایی را میکنند همین افراد اگر در گذشته فردی کوچکترین نسبتی با افراد مسئول داشت فریاد وا اسلاما سر میدادند و کفنپوش میشدند اما الان میبینیم که اقدام سخیفتری توسط خودشان انجام میشود و این خسارتبار است.
وی تاکید کرد: جوانان میتوانند به عنوان دستیاران جذب شوند و این خیلی خوب است اما این عبارت مشاوران جوان را متوجه نمیشوم. کسی که فاقد تجربه است چه مشورتی میخواهد بدهد. باید مدیران را بازنشسته کنند و جوانان را در اموری بگذارند که به مدارج بالاتر برسند الان مشاهده میکنیم که افراد فاقد تخصص و تجربه را صرف اینکه در باند و جریان و از اقوامشان هستند در پستی می گذارند این افراد تا توجیه شوند هزینه دیگری را تحمیل میکنند. قبلا همین افراد مخالف انتسابهای فامیلی بودند و به دیگران برچست هزار و یک فامیل میزدند. دوستان بگذارید عرقتان خشک شود بعد انتصابهای فامیلی را شروع کنید اینها به دنبال منافع گروهی و جناحی هستند و بقای خود را در بقای سیستم نمیبینند و فقط به فکر بقای خود هستند در حالیکه با سرمایههای کشور نباید به عنوان غنائم جنگی برخورد کرد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه داد: هزینه این رفتارها غیرقابل جبران است، در حالیکه کشور یک بار در دولت آقای احمدینژاد این هزینه را پرداخت کرده است. من منکر استفاده از جوانان نیستم، حتما باید از نیروهای جوان استفاده شود و مدیرانی که سن زیادی از آنها گذشته، حتما باید جای خود را به نیروهای جوانتر بدهد و کار به جوانها سپرده شود اما منظور از جوان، جوان باتجربه با دانش مرتبط است. مگر میشود ما در کشور دعوای تخصص و تعهد راه بیندازیم؟ ما حتما جوانان متخصص و متعهد داریم اما جدا کردن اینها باعث زیر سوال رفتن نیروهای متخصص و متعهد میشود.
وی افزود: پس از گذشت ۴ دهه در این کشور ما شاهد دعوای تخصص و تعهد هستیم. من فکر میکنم کار آنهایی که خود ادعای تعهد دارند و بدون تخصص حاضر هستند در مناصبی قرار گیرند که براساس علم و تکنولوژی روز واجد شرایط آن نیستند، چیزی جز خیانت نیست و جز هزینه برای مردم و کشور ارمغان دیگری ندارد. لذا اینهایی که به مسأله تعهد اهمیت میدهند، بدانند که تعهد در کنار تخصص میتواند راهگشای مشکلات امروز باشد اما تعهد بدون تخصص جز خسارت هیچ فایدهای ندارد.
دبیرکل مجمع ایثارگران اصلاحطلب در ادامه به تنگتر شدن حلقه حاضران در عرصه سیاسی کشور اشاره کرد و ابراز داشت: امروز متاسفانه شاهد هستیم آنچنان دایره در حال تنگ شدن است که حتی یک جریان سیاسی هم در آن قرار نمیگیرد بلکه بخشی از یک جریان سیاسی است. در انتخابات هم شاهد بودید که اصولگرایانی مانند آقای علی لاریجانی را هم تحمل نکردند. وقتی مشاهده میشود که شخصیتهایی مانند آقای ناطق نوری که از چهرههای موثر انقلاب بوده و از اصولگرایان معتدل و محترم و صاحب تجربه و دانش است که جزو شاخصان و عقلای اصولگرایان محسوب میشود، اینها را کنار زدند معلوم است که وضعیت چه میشود.
وی ادامه داد: یک زمانی ما سلایق را حذف میکنیم اما مردم در صحنه هستند؛ اما امروز با حذف سلایق و بیتوجهی به مردم، باعث شدیم که اکثریت مردم با صندوق رأی قهر کنند، اینها جزو چالشهای پیشروی نظام است و باید دولت و قوای مختلف نسبت به این موضوع حساس و نگران باشند و برای ترمیم این فضا فکری کنند.
مدیرعامل بنیاد باران در پاسخ به اینکه «در صورت اینکه آقای رئیسی بخواهد با آقای خاتمی دیدار کرده و با وی درخصوص امور کشور مشورت کند، واکنش رئیس دولت اصلاحات چه خواهد بود؟»، گفت: با توجه به اینکه آقای خاتمی همواره نگران وضع موجود، آینده کشور، جمهوریت نظام و وضعیت مردم است، فکر نمیکنم از هیچ کمکی مضایقه کند.
وی ادامه داد: آقای خاتمی همواره تمام تلاشش این است که این فضا اصلاح و ترمیم شود و یک آشتی بین مردم و حاکمیت برقرار شده و پیوندهایی که گسسته شده ترمیم شود تا اینها یک پیوستگی و یک پشتوانهای برای نظام رقم برند.