در یادداشتی در روزنامه شرق به قلم کوروش احمدی آمده است: «این سخن محمود واعظی، رئیسدفتر رئیسجمهوری، بدون شک حرف درستی است: «در حال حاضر بیماری کووید۱۹ مهمترین مسئله و اولویت نخست نظام حکمرانی کشور اعم از دولت و سایر قوا و نیروهای مسلح است. آنهایی که این روزهای سرنوشتساز را زمان مناسبی برای تسویهحسابهای کهنه سیاسی میدانند، دچار خطای محاسباتی شدهاند. وقتی مسئله جان مردم در میان است، هرگونه حاشیهسازی و پرداختن به فرعیات، بیتردید منجر به انزجار و رویگردانی مردم خواهد شد، نه اقبال آنها.» بدون شک، وقتی پای سلامت و مرگ و زندگی مردم و نیز آینده حداقلهای اقتصادی در میان است، تلاش برای مچگیریهای مرسوم و بهرهبردن از مشکلات با هدف کسب امتیازات جناحی، چیزی جز خیانت به کشور نیست.
حمایت از مدیریت بحران کرونا در کشور و تلاش برای کمک به آن در جهت غلبه بر ویروس، پیششرط حرکت در مسیر درست است. اما مدیریت بحران کرونا نیز باید عنایت داشته باشد که امروز مردم خود را با مشکلی کاملا ویژه مواجه میبینند که اگر درست مدیریت نشود، در دورهای بسیار کوتاه میتواند زندگی فردفرد ایرانیان و مهمتر از آن به قول دکتر مصطفی معین، رئیس شورای عالی نظام پزشکی، «کیان یک تمدن یا کشور را نشانه رود». بحران کنونی در کشور شاید از دوره بعد از جنگ دوم و اشغال کشور بیسابقه است؛ بنابراین، این بحرانی نیست که ما در جریان مقابله با آن، فرصت آزمون و خطا داشته باشیم؛ نخستین خطا، آخرین خطاست. هر یک روز تأخیر در پرداختن درست به ویروسی که به صورت تصاعدی گسترش مییابد، به معنای چندین روز تأخیر در غلبه بر آن و تلفات و خسارات بیشتر است.
در مقابله با این ویروس، از یک جهت بخت با ما و با بسیاری از دیگر کشورها یار بوده است؛ چون شاهد تجربه موفق چین از طریق راهبرد سرکوب و دو، سه کشور آسیایی و در رأس آنها کرهجنوبی از طریق راهبرد مهار بحران بودهایم. در مراحل بعد نیز دیدیم که برخی، البته بعضا با تعلل و تأخیرهای خسارتبار، در این یا در آن راه گام گذاشتند و تکلیف خود را روشن کردند. مقابله با این بحران نهتنها مستلزم داشتن شناختی درست از بیماری و راههای مختلف انتقال آن است، بلکه اتخاذ تدابیر پیچیده و گسترده اقتصادی-اجتماعی درست و ثابتقدمی در پیشبرد آن را نیز ایجاب میکند.
به این دلایل، ما از ابتدا نیاز داشتیم با عقل جمعی و اجماع در این مسیر گاه بگذاریم. از ابتدا احتیاج داشتیم رأی متخصصان اصلی این حوزه را از نظر تعیین خطوط اصلی راهبرد خود، مبنای عمل قرار دهیم؛ اینجا منظور متخصصان اپیدمیولوژی، ایمیونولوژی، ویرولوژی و پزشکی اجتماعی است. بدون شک، اینجا منظور صاحبان تخصصهای مختلف پزشکی مانند جراحی عمومی، مغز و اعصاب، گوارش، کودکان، عفونی و مانند اینها که تخصصشان معطوف به معالجه فرد است، نیست. صاحبان این تخصصها میتوانند در معالجه تکتک بیماران کمک کنند ولی شناخت سیر گسترش ویروس و نحوه مقابله با آن در سطح اجتماع، فقط از عهده دانشمندان ویروسشناس و اپیدمیولوژیست و ایمیونولوژیست برمیآید؛ متخصصانی که حضور آنها در تیم تخصصی مدیریت بحران و غلبه آنها در تعیین خطمشی محسوس نیست.
از جهات اقتصادی و اجتماعی، اشتیاق دولت و رئیس دولت برای بازگشت سریع به زندگی عادی و نگرانی مضاعف به دلیل محدودیتهای اقتصادی ناشی از تحریم و در مواردی ناشی از سوءمدیریتهای مزمن را میتوان درک کرد. با این حال ویروس سیر خاص خود را در جوامع دارد و اصلا متوجه اضطرار و شرایط ویژه ما نیست. شکی نیست که حوزه اقتصادی – اجتماعی از حوزههایی است که همه طیفهای سیاسی درباره تدابیر مربوط به آن حساس هستند و بالطبع ملاحظاتی دارند. از آنجا که بحران کرونا یک بحران بینالمللی است و بدون همکاری بینالمللی نیز امکان رفع آن نیست، ابعاد مرتبط با سیاست خارجی نیز خواهناخواه برجسته است. در اینجا نیز طیف بیشتری از ملاحظات رخ مینماید. امتیاز مهم مدیریت بحران در اینجا، برخورداری از حمایت و حتی مطالبه ۹۰درصدی مردم از اتخاذ تدابیر سختگیرانه برای مبارزه با کروناست.
بنابراین طبیعی است که جناحهای مختلف در این مسیر حرف و نظر داشته باشند و مانند کشورهای دیگر، چارهای جز شنیدن نظرات و صداهای مختلف درباره نحوه اجرای آن چه متخصصان اپیدمیولوژی و… مقرر میکنند، وجود ندارد. این ابراز نظرها بالطبع در مواردی میتواند با انتقادهایی از تأخیرها و ترددهای احتمالی همراه باشد که باید با سعه صدر و برخورد مثبت و عاری از طعنه و کنایه شنیده شوند.
در این رابطه، شفافیت، ارائه توضیحات علمی و تخصصی، ارائه شرح تفصیلی درباره مبانی آمارها، توضیح کافی درباره پروسهها و مانند اینها الزامی است. تبلیغات در این میان نباید هیچ جایی داشته باشد. این که مثلا «اروپا از ما میپرسد چطور توانستیم کرونا را سریعا جمع و جور کنیم» یا «کشور در رتبه اول جهانی است» و مانند اینها، تنها یادآور دولت نهم و دهم بوده و حاصل آن نیز تنها دامنزدن به تردیدها و نگرانیهاست.»
انتهای پیام