عاطفه غلامزاده
متولد ۲دی
سال ۱۳۶۸ رشت
شاعر سپید سرا_ نویسنده
سردبیر گاهنامه ادبی فواره اندیشه
و از سرپرست نویسندگان و شاعران حوزه مشق
از دوره راهنمایی تحصیلی به ادبیات علاقمند شدم از سال ۱۳۹۴ سرودن را شروع کردم
و از سال ۱۳۹۵ وارد انجمن ها ادبی شدم
و از هنرجویان انجمن ادبی شعر رشت ، و بنیاد فرزانگان امید گیلان هستم
بارها اشعارم در روزنامه ها به چاپ رسیده
مؤلف شش کتاب مشترک به نام های
” بهار واژه ها _ شش سوی عشق _ رگ احساس _ خاطره ها غروب کردند _ ملودی پرواز _ ریسه های دلتنگی ” از حوزه مشق هستم
و تاکنون کتاب های مشترک دارم
به نام های
” ما صدو چهار نفر
و من زنی ( برگزیده شاعران زن _انتشارات شاملو)
واژه های کاغذی
واژه های سرخ
کتاب مجموعه مشترک داستان به نام “تلاطم از انتشارات حوزه مشق “
و کتاب پژوهشی به نام بانوان موفق
و در آینده نه چندان دور قصد چاپ کتاب مستقل خودم را دارم
و در دومین جشنواره کتاب سال حوزه مشق دیپلم افتخار کسب کردم.
به عنوان شاعر جوان انتظار دارید در شعر به چه افقی دست پیدا کنید؟
دوست دارم کتاب های مستقل چاپ کنم و از خود آثار ماندگار جا بگذارم و روزی در شعر و ادبیات این سرزمین چهره ای شناخته شده باشم.
چه توقعی از مسئولین هنر و فرهنگ کشور دارین؟
مسئولین امر میتوانند با تسهیل و هموار کردن راه برای هنر و هنرمند و اجتناب از قوانین دست و پاگیر زمینه رشد و تعالی هنر را فراهم کنند و همچنین حمایت های مادی و معنوی را از هنرمند دریغ نکنند.
اتفاق های جامعه ی هنری را چگونه ارزیابی می کنید؟
خوب نویسنده که قطعا درد جامعه را بهتر از بقیه اقشار می شناسد و ابراز می کند,و مطمئنا اتفاقات اخیر باعث سقوط اقتصاد شده و امیدوارم که مسائل مالی باعث ریزش در جامعه هنری نشود. چون احساس می کنم افراد, فعالیت مداوم در هنر را رها کنند و آن را به عنوان شغل دوم خود در نظر بگیرند. در حالی که هنرمند باید تمام وقت و انرژیش را صرف کارهای هنریش کند.
به علاقمندان در حوزه ی هنر چه توصیه دارین؟
توصیه می کنم فعالیت در زمینه های هنری را با عشق و علاقه دنبال کنند و از سختی ها و ناملایمات این راه دلسرد نشوند . عشق به هنر را سرلوحه مسیر پیش روی خود قرار دهند .
ناگفته ها؟
هنر یکی از جنبه های زیبای زندگی ست که ما چه به عنوان یک مخاطب و چه به عنوان خلق کننده اثر باشیم در هر صورت لذت میبریم و حس و حال خوبی را تجربه میکنیم
و در آخر شعرهای کوتاهی پیش کش نگاه پر مهرتان
به باغ پیراهنم
نهیب می زند
آتش
در فصل عریان تنم؟
#عاطفه_غلامزاده
.
نقش تبر بود
لمس انگشتانت
بر پوست جنگلم
قطع کردی
شاخه به شاخه
تا
چوب لباسی باشم
که در مکاشفه ی تن
ببوسم
چهار خانه های پیراهنت را
#عاطفه_غلامزاده
