گروه سیاسی: روزنامه اعتماد نوشت: با اینکه ۲ سال از وقایع تلخ وخسارت بار وفاجعهآسای آبان سال ۹۸ می گذردولی هنوز برخی ازآثارمنفی آن به چشم میخورد.گویی درنگاه خیره مردم، غمی نهفته وجود دارد وافزایش مهاجرت ازکشورخصوصا از سوی نخبگان تنها یکی از نتایج منفی آن است.
بحث ها و تحلیلها وموضعگیریها پیرامون آن جریان دارد وحتی صدا وسیما که همه ماجرا را درخطا وسهل انگاری دولت روحانی خلاصه می کند درمهمترین بخش خبری خود به آن میپردازد و نشان می دهد که هنوز زخم مذکورنه تنها التیام پیدا نکرده است که دردش حس می شود و گویا همه ارکان جامعه آن را تعقیب می کنند!
اگرچنین است و واقعیتهای موجود برآن صحه می گذارد عاقلانه وآینده اندیشانه و اقناعآفرین آن بود که رسانه ملی به جای مواجهه کلیشه ای و یکجانبه ،با دعوت ازصاحبنظران با دیدگاههای متفاوت موضوع را به بحث بگذارد تاهم ابعاد مختلف ماجرا روشن شود و هم عیبها و نقصها و خطاها و جفاها آشکار شوند و مردم قضاوت کنند و از این رهگذر امیدوار شوند که زخمها و دردهایشان مورد توجه هست.
در زمانی که کوچکترین حوادث دنیا با سرعت به سمع و نظر جهانیان می رسد و مردم در شهرها و روستاهای دو رو نزدیک انواع تحلیلها را میشنوند و شبکه ها و کانال های متعدد فارسی زبان ازهفته ها پیش روی حوادث آبان ۹۸ تمرکز کم سابقهای کردهاند، نهایت انفعال و سهل انگاری و گسست از جامعه است که درکشور خودمان به اشاره ها و شعارهای رسمی و یکجانبه اکتفا شودومیدان رابه رسانههایی بدهند که رسما متعلق به دولتهای بیگانهاند و منافع ایشان راپیگیری می کنند.
چه اشکالی داشت که صداوسیما هم ازجامعه شناسان با دیدگاه های متفاوت وهم ازسیاسیون واحزاب اصولگرا و اصلاحطلب و حتی امضا کنندگان نامه ۷۷ نفره دعوت به عمل میآورد تا به صورت شفاف ابعاد ماجرا شکافته شود؟ چنین رفتاری حاکی ازعقلانیت وشجاعت ورسیدگی اصولی به دردهای جامعه وبرگرداندن نگاهها به درون است.
شاید در این صورت به این نقطه امیدآفرین میرسیدیم که خطاکاران درهرسوی ماجرا بودهاند اعتراف واعتذار خود را ابراز میکردند. مگرمی شود درآن حادثه بزرگ و تکان دهنده همه معصومانه رفتارکرده باشند وفقط تقصیرها متوجه چند جوانی باشد که احیانا آتشی برپا کردهاند؟مگر برخی از مسوولان به دلجویی سراغ بعضی از خانوادههای جانباختگان نرفتند ؟ همین اقدام میتوانست در ابعادی بزرگتر ونافذتر و مسوولانه تر و جدی تردنبال شود و آن زخم حداقل تا حدودی التیام پیدا کند.
به هر حال نسبت به آن حادثه غمانگیز نظرهای مختلف و متضادی وجود دارد، برخی معتقدند اعتراض خشمآلود به سهمیه بندی بنزین دارای زمینه های سیاسی واقتصادی واجتماعی متعددی بودوحتی اگردرجریان گرانشدن بنزین بروزپیدا نمیکرد ممکن بوده وهست که بر سرهرموضوع دیگرظهورکند وتنها درصورت حل مشکلات زمینهای و اساسی امکان وقوع آن از بین میرود.عده ای کل ماجرا وتندشدن اعتراضات را به نفوذ وتحریکات بیگانگان وعواملشان نسبت میدهند و نظام را ناچار به برخورد با اعتراضات میدانند.
برخی اهمیت چندانی به موضوع نمیدهند وادعا دارند که این گونه حوادث دربسیاری ازکشورها اتفاق میافتد و نگرانساز نیست و گروهی اعتقاد دارند که وقوع اغتشاشات گسترده طی کمتراز دوسال خبرازنارضایتیهای ریشه دارمیدهد و باید به صورتی عمیق و مسوولانه به آنها نگریست و با درک مشکلات مردم و تواضع در مقابل آنها و عمل به اراده ملت جلوی تکرار آن را درابعاد یا وجوه مختلف گرفت.
مسلما در هر یک ازنظرات فوق وآراء دیگرحداقل بخشی از واقعیت وجود دارد که با بحث و تضارب فکرهادستیابی به یک بینش ملی و درمانگر امکانپذیر می شود. مهم این است که متعهدان به کشور و همه خیرخواهان ملت از وقوع آن حادثه دلی پر خون دارند و هر کس به روش خودتلاش میکند که دیگر در هیچ شرایطی کشور شاهد رنج اغتشاش و درگیری نشود، هیچ خونی به زمین ریخته نشود وهیچ خانوادهای عزیز خود را از دست ندهد.
تشنج و ناآرامی و درگیری سم مهلک برای کشور است و برای همه حاضران در صحنه داخلی بازی تلخ باخت- باخت وبرای بیگانگان و ایران ستیزان و رقیبان منطقهای بازی شیرین برد- برد است. اوضاع کلی کشور خوب نیست و انبوه مشکلات ورنج کم سابقه ای که مردم خصوصا تهیدستان میکشند نیاز به احساس مسوولیت همه دلسوزان ورفتارعقلایی را بیش از پیش طلب می کند.
مسلما هیچ راه حل یکشبهای وجود نداردکه حجم عظیم نابسامانیها رابرطرف سازد،ما درپیچ سخت تاریخی قرارگرفتهایم و به صبری سخت و تلخ و طولانی با حداکثر وسواس و دقت وتدبیر نیازمند شدهایم. راهی جزاصلاح مستمر و واقعبینانه و شجاعانه اموروتفاهم عمیق ملی جلوی پایمان نیست.جامعه آگاه ازکنار مسائل عبور نمیکند به خیال اینکه فراموش شوند،آنهارا مرتبا یادآور میشود و در حلشان کوشش بی دریغ میکند.
بحث ها و تحلیلها وموضعگیریها پیرامون آن جریان دارد وحتی صدا وسیما که همه ماجرا را درخطا وسهل انگاری دولت روحانی خلاصه می کند درمهمترین بخش خبری خود به آن میپردازد و نشان می دهد که هنوز زخم مذکورنه تنها التیام پیدا نکرده است که دردش حس می شود و گویا همه ارکان جامعه آن را تعقیب می کنند!
اگرچنین است و واقعیتهای موجود برآن صحه می گذارد عاقلانه وآینده اندیشانه و اقناعآفرین آن بود که رسانه ملی به جای مواجهه کلیشه ای و یکجانبه ،با دعوت ازصاحبنظران با دیدگاههای متفاوت موضوع را به بحث بگذارد تاهم ابعاد مختلف ماجرا روشن شود و هم عیبها و نقصها و خطاها و جفاها آشکار شوند و مردم قضاوت کنند و از این رهگذر امیدوار شوند که زخمها و دردهایشان مورد توجه هست.
در زمانی که کوچکترین حوادث دنیا با سرعت به سمع و نظر جهانیان می رسد و مردم در شهرها و روستاهای دو رو نزدیک انواع تحلیلها را میشنوند و شبکه ها و کانال های متعدد فارسی زبان ازهفته ها پیش روی حوادث آبان ۹۸ تمرکز کم سابقهای کردهاند، نهایت انفعال و سهل انگاری و گسست از جامعه است که درکشور خودمان به اشاره ها و شعارهای رسمی و یکجانبه اکتفا شودومیدان رابه رسانههایی بدهند که رسما متعلق به دولتهای بیگانهاند و منافع ایشان راپیگیری می کنند.
چه اشکالی داشت که صداوسیما هم ازجامعه شناسان با دیدگاه های متفاوت وهم ازسیاسیون واحزاب اصولگرا و اصلاحطلب و حتی امضا کنندگان نامه ۷۷ نفره دعوت به عمل میآورد تا به صورت شفاف ابعاد ماجرا شکافته شود؟ چنین رفتاری حاکی ازعقلانیت وشجاعت ورسیدگی اصولی به دردهای جامعه وبرگرداندن نگاهها به درون است.
شاید در این صورت به این نقطه امیدآفرین میرسیدیم که خطاکاران درهرسوی ماجرا بودهاند اعتراف واعتذار خود را ابراز میکردند. مگرمی شود درآن حادثه بزرگ و تکان دهنده همه معصومانه رفتارکرده باشند وفقط تقصیرها متوجه چند جوانی باشد که احیانا آتشی برپا کردهاند؟مگر برخی از مسوولان به دلجویی سراغ بعضی از خانوادههای جانباختگان نرفتند ؟ همین اقدام میتوانست در ابعادی بزرگتر ونافذتر و مسوولانه تر و جدی تردنبال شود و آن زخم حداقل تا حدودی التیام پیدا کند.
به هر حال نسبت به آن حادثه غمانگیز نظرهای مختلف و متضادی وجود دارد، برخی معتقدند اعتراض خشمآلود به سهمیه بندی بنزین دارای زمینه های سیاسی واقتصادی واجتماعی متعددی بودوحتی اگردرجریان گرانشدن بنزین بروزپیدا نمیکرد ممکن بوده وهست که بر سرهرموضوع دیگرظهورکند وتنها درصورت حل مشکلات زمینهای و اساسی امکان وقوع آن از بین میرود.عده ای کل ماجرا وتندشدن اعتراضات را به نفوذ وتحریکات بیگانگان وعواملشان نسبت میدهند و نظام را ناچار به برخورد با اعتراضات میدانند.
برخی اهمیت چندانی به موضوع نمیدهند وادعا دارند که این گونه حوادث دربسیاری ازکشورها اتفاق میافتد و نگرانساز نیست و گروهی اعتقاد دارند که وقوع اغتشاشات گسترده طی کمتراز دوسال خبرازنارضایتیهای ریشه دارمیدهد و باید به صورتی عمیق و مسوولانه به آنها نگریست و با درک مشکلات مردم و تواضع در مقابل آنها و عمل به اراده ملت جلوی تکرار آن را درابعاد یا وجوه مختلف گرفت.
مسلما در هر یک ازنظرات فوق وآراء دیگرحداقل بخشی از واقعیت وجود دارد که با بحث و تضارب فکرهادستیابی به یک بینش ملی و درمانگر امکانپذیر می شود. مهم این است که متعهدان به کشور و همه خیرخواهان ملت از وقوع آن حادثه دلی پر خون دارند و هر کس به روش خودتلاش میکند که دیگر در هیچ شرایطی کشور شاهد رنج اغتشاش و درگیری نشود، هیچ خونی به زمین ریخته نشود وهیچ خانوادهای عزیز خود را از دست ندهد.
تشنج و ناآرامی و درگیری سم مهلک برای کشور است و برای همه حاضران در صحنه داخلی بازی تلخ باخت- باخت وبرای بیگانگان و ایران ستیزان و رقیبان منطقهای بازی شیرین برد- برد است. اوضاع کلی کشور خوب نیست و انبوه مشکلات ورنج کم سابقه ای که مردم خصوصا تهیدستان میکشند نیاز به احساس مسوولیت همه دلسوزان ورفتارعقلایی را بیش از پیش طلب می کند.
مسلما هیچ راه حل یکشبهای وجود نداردکه حجم عظیم نابسامانیها رابرطرف سازد،ما درپیچ سخت تاریخی قرارگرفتهایم و به صبری سخت و تلخ و طولانی با حداکثر وسواس و دقت وتدبیر نیازمند شدهایم. راهی جزاصلاح مستمر و واقعبینانه و شجاعانه اموروتفاهم عمیق ملی جلوی پایمان نیست.جامعه آگاه ازکنار مسائل عبور نمیکند به خیال اینکه فراموش شوند،آنهارا مرتبا یادآور میشود و در حلشان کوشش بی دریغ میکند.