وی ادامه داد: قبل از هر چیز ابتدا باید بازبینی و بازنگری در خصوص رشته شهرها صورت گیرد و نیازهای بازار کار هر شهر و استان شناسایی شود؛ سپس نسبت به استعداد و پتانسیل هر منطقه، رشتههای دانشگاهی را تعریف کنیم.چمنی گفت: متاسفانه بعضا مشاهده می شود در استانهایی که دارای معادن فراوان هستند، به جای رشتههای مرتبط، در دانشگاهها رشتههای دیگر مثل دامپزشکی ارائه و بالعکس در جاهایی که پتانسیل صنعتی دارد، رشته های غیر صنعتی آموزش داده می شود.
این کارشناس حوزه کار با اشاره به آمار بالای بیکاری فارغالتحصیلان، اظهار کرد: صرفنظر از داشتن مهارت که لازمه کار است، گرفتن مدرک چه سودی دارد وقتی بازار کاری برای فرد نیست و باید بیکار بماند؟ امروز وقتی جوانان مملکت برای یک مدرک دانشگاهی کلی هزینه میکنند بدون آنکه مولفههای اصلی به لحاظ داشتن تجربه و شناخت بازار کار را داشته باشند، طبیعی است که نتوانند وارد بازار کار شوند.
وی با بیان اینکه باید نسبت به عرضه و تقاضای بازار در دانشگاهها دانشجو بپذیریم، گفت: متاسفانه نگاه برخی از دانشگاهها به این موضوع اقتصادی شده است. اینکه دانشجو بیاید، پول بدهد، مدرک بگیرد، توانست کار پیدا کند چه بهتر، نتوانست ایرادی ندارد.
به گفته چمنی، در تمام دنیا نسبت به نیاز بازار کار اعلام می شود که در کدام رشته ها چه میزان دانشجو پذیرفته شود چرا که بخش خصوصی نقش اصلی را در کارآفرینی ایفا می کند.این فعال حوزه روابط کار تصریح کرد: بخش خصوصی در کشورهای دیگر برای افزایش راندمان و بهره وری کار به دنبال کسانی می رود که بهره وری بیشتری داشته باشند و چنین نیرویی را تامین می کند.
وی گفت: در این رابطه دوسویه، کارگر تلاش می کند به لحاظ علمی و فنی خودش را رشد بدهد و از رفاه و امنیت شغلی برخوردار شود، کارفرما هم تولید با کیفیت عرضه می کند و مشتریانش بیشتر می شود و ۱۰۰ کارگر خود را به ۵۰۰ کارگر افزایش می دهد؛ لذا اگر آمایش سرزمینی در رشته های دانشگاهی به وجود آید، آموختن و شروع به کار کردن در هر محیطی را می توان مدیریت کرد.