انتشار این نامه با واکنش رئیس کانون سراسری انجمنهای کارگران ساختمانی همراه شد. اعضای این تشکل صنفی باور دارند که هدف وزارت کار از تشکیل انجمنهای صنفی تخصصی، آمارسازی صوری است. اکبر شوکت (رئیس کانون سراسری انجمنهای کارگران ساختمانی) باور دارد، وزارت کار به جای توانمندسازی تشکلهای کارگری تنها به دنبال آمارسازی است.متن کامل این گفتگو را در ادامه میخوانید:
بخشنامهای مبنی بر ابطال دستورالعمل ۲۲۹۸۷۴ صادر شده است. با توجه به ابطال این بخشنامه، امکان تشکیل انجمنهای صنفی تخصصی کارگران ساختمانی میسر میشود. نظر شما درباره دستورالعمل جدید معاون روابط کار وزارت کار چیست؟ این معاونت با چه رویکردی چنین دستورالعملی را صادر کرده است؟
به نظر میرسد مشاوران آقای رعیتی فرد مخالفان انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی هستند. اغلب کسانی که در نزدیکی ایشان حضور دارند حتی در حضور نماینده کانون سراسری انجمنهای کارگران ساختمانی علیه این تشکل هجمههایی وارد میکنند. قاطعانه میگویم، برخی آقایان حدود ۳۰ سال سابقه فعالیت در حوزه کار و اشتغال دارند اما تنها دستاورد آنها تشکیل ۱۵ انجمن صنفی است.
آنها با هدف ایجاد تفرقه و تعطیلکردن انجمنهای صنفی دست به تشکیل انجمنهای تخصصی کارگران ساختمانی میزنند. تصمیم بر این است که انجمن کارگران صنعت ساختمان را همچون انجمنهای کارگری صنوف خود صوری کنند. دامنه فعالیت انجمن صنفی کارگران ساختمانی نه تنها محدود نیست بلکه گسترده هم است و شامل مواردی مثل نرخگذاری دستمزد سالیانه در مشاغل مختلف، کارشناسی و حل اختلاف میان استادکاران و کارفرمایان، برگزاری کلاسهای ایمنی و موارد متعدد دیگر میشود. هیاتهای حل اختلاف هم در برخی از انجمنها دایر است.
ما حدود ۱۵ رشته تخصصی در زمینه صنعت ساختمان داریم. زمزمهی تشکیل انجمنهای تخصصی صنعت ساختمان برای اولین بار در سال ۹۲ مطرح شد. به طور مثال شهری مثل تهران حدود ۱۵۰ هزار کارگر دارد؛ وقتی یک انجمن تخصصی در این شهرها شکل بگیرد هر انجمن حداقل ۵ هزار نفر عضو خواهد داشت اما شرایط در شهرهای کوچک که جمعیت چندانی ندارند، متفاوت میشود. هر انجمن شهر کوچک حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر عضو خواهد داشت. پس مشکلی برای ایجاد انجمن تخصصی در کلانشهرها نخواهیم داشت اما نسبت به وضعیت انجمنها در شهرهای کوچک انتقاداتی وارد میکنیم.
دلیل مخالفت شما با تشکیل انجمنهای صنفی تخصصی در شهرهای کوچک چیست؟
انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی مسئولیتهای گوناگونی برعهده دارند؛ لازمه انجام بخشی از خدمات برخورداری از یک دفتر است. علاوه بر هزینههای جاری دفتر، هزینه دستمزد و بیمه منشی هم باید حساب شود. تمامی هزینهها از طریق دریافت حق عضویتها تامین میشود. حق عضویتها بسیار ناچیز است؛ به طور مثال حق عضویت سالیانه مشهد ۲۰ هزار تومان است و برخی از شهرها در نهایت ۷۰ هزار تومان دریافت میکنند. به دلیل اینکه کارگران ساختمانی توان پرداخت چنین مبلغی را ندارند؛ حق عضویت بسیار ناچیز است. این مبالغ پاسخگوی تمامی هزینهها نیست در حالی که انجمن به صورت تجمیعی و عمومی اداره میشود. شهرهای کوچک مثل «تفرش»، «خمین»، «محلات»، «دلیجان» جمعیت کمی دارند. با توجه به این شرایط، تعداد کارگران ساختمانی در این شهرها هم کم میشود. در این شرایط، هزینههای یک انجمن از چه محلی تامین شود. مطابق تبصره ۱ ماده ۱۵ آییننامه، انجمنهای تخصصی کارگران ساختمانی نمیتواند تشکیل شود. آقای حسن هفدهتن (معاون روابط کار علی ربیعی) بخشنامه پیشین را صادر کرده بود. تبصره ۲ این آییننامه از لزوم بررسی شرایط توسط وزارت کار سخن میگفت یعنی اینکه وزارت کار به عنوان متولی امور وظیفه دارد تا شرایط را بررسی کند و سپس تصمیم به تشکیل انجمن تخصصی بگیرد.
شما به تبصره ۲ این آییننامه اشاره کردید؛ همچنین اظهار کرید که حق عضویت دریافتی پاسخگوی هزینههای جاری انجمنها نخواهد بود. به نظر میرسد اداره تشکلها به صورت غیرمنسجم و جزیرهای تاثیر چندانی نداشته باشد. هدف وزارت کار از ابطال آییننامه پیشین چیست؟
هنگامی که ارزیابیها به درستی انجام نشود، مشکلات متعددی پیش خواهد آمد. وقتی تعداد اعضای یک انجمن در شهرهای کوچک کم باشد کارگر باید هزینه هنگفتی برای حق عضویت پرداخت کند تا انجمن بتواند هزینه اجاره یک دفتر را داشته باشد. با توجه به نرخ اجاره بها و هزینههای جاری، کارگران متحمل حق عضویت گران میشوند. آیا با درآمد ناچیز کارگران ساختمانی توانایی تامین هزینههای دفتر میسر است؟ انجمنی که با ۵۰ نفر تشکیل میشود برای تامین هزینههای خود باید حق عضویت چند میلیونی دریافت کند.
در اینجا پرسشهایی مطرح میکنم، آقای رعیتیفرد با چه انگیزهای برای اصلاح ساختار انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی تصمیم گرفته است؟ چه مسائلی سبب شده تا معاونت روابط کار به حوزه کارگران صنعت ساختمان ورود کند؟ سازمان تامین اجتماعی هم علیه کارگران صنعت ساختمان بخشنامه صادر میکند. دبیر کانون کشوری به تامین اجتماعی مراجعه میکند. اینطور بیان میکنند که سازمان تامین اجتماعی بخشنامهای صادر کرده که براساس آن هیچکس اجازه ورود به تامین اجتماعی را ندارد مگر اینکه دعوتنامه در دست داشته باشد. دبیر انجمن بزرگترین انجمن صنفی کارگری با ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار عضو نمیتواند وارد سازمان تامین اجتماعی شود.
تمامی کشورهای پیشرفته به دنبال افزایش قدرت سندیکای کارگری و کارفرمایی هستند اما وزارت کار خواهان کاهش فعالیت یک انجمن صنفی فعال است. معتقدم، وزارت کار به دنبال سرکوب فعالیت انجمنهای صنفی است. وزارت کار در راستای تضعیف انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی دست به ایجاد یک تشکل صنفی جدید زده، شرکت تعاونی تامین نیاز کارگران ساختمانی را با وظایف مشابه انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی تاسیس میکند. امور تعاونی نیاز با انجمن صنفی موازی است؛ این موازی کاری در اسم و اساسنامه یکسان و مشهود است. پرسش دیگری در اینجا مطرح میکنم، آیا تعاونیها مثل تشکلهای کارگری میتوانند کار صنفی انجام دهند؟ تعاونیها در قالب شرکت برای انجام امور اقتصادی تشکیل میشوند و باید به اعضای خود برگه سهام بدهند؛ سود و زیان پرداخت کنند. چرا وزارت کار برخی صنوف را به حال خود رها کرده و تنها به صنف کارگران ساختمانی توجه میکند. صنف کورهپزخانهها فقط ۱۰ انجمن دارد، اگر میخواهند تعداد تشکلها را افزایش دهند چرا به صنوف دیگر ورود نمیکنند؟ صنف کارکنان فنی داروخانهها هم به همین وضعیت دچار است؛ چرا اجازه نمیدهند انجمن صنفی کارکنان فنی داروخانهها در کشور تشکیل شود؟ هر شهر حداقل ۸ داروخانه دارد که در هرکدام حدود ۱۵ نفر مشغول به کار هستند. با توجه به این برآورد میتوان انجمن صنفیهای متعددی تشکیل داد؛ چرا در این راه گام برنمیدارند؟
دست روی بزرگترین انجمن صنفی گذاشتهاند و میخواهند آن را قلع و قم کنند. معتقدم، وزارت کار تلاش میکند تا انجمن صنفی کارگران ساختمانی در شهرستانها را تعطیل کند. چرا انجمنهای فعالی که به تمامی گروههای تخصصی صنعت ساختمان خدماترسانی میکنند باید تعطیل شوند؟ اگر وزارت کار خواهان افزایش انجمنهای کارگری است، به سایر بخشها ورود کند. هر وقت سایر بخشها توانستند به تعداد قابل قبولی برسند، خواسته آنها را قبول میکنیم.
شما بارها نسبت به نادیده گرفتن حقوق کارگران ساختمانی انتقاداتی وارد کردهاید. به طور مثال از دعوت نشدن به جلسات کمیسیون اجتماعی مبنی بر اصلاح ماده ۵ بیمه کارگران گلایه داشتید.
مدتی است وزارت کار و سازمان تامین اجتماعی ضربات پیدرپی و مکرری بر پیکره انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی وارد میکنند. همچنین دخالتهای افراد غیرمرتبط در امور کارگران ساختمانی مشهود است. چرا در جلسهای که درباره انجمن صنفی کارگران ساختمانی تصمیم گرفته میشود، مسئول انجمن صنفی کورهپزخانهها حضور دارد؟
صنفهای بسیاری در کشور حضور دارند اما از فرصت تشکیل تشکل محروم هستند. آقایانی که به معاون روابط کار مشاوره میدهند، کانون سراسری را اداره میکنند که تنها ۱۵ انجمن دارد. چرا به سراغ آنها نمیروید و خواهان کثرت انجمنهای یک گروه هستید؟ چرا تمامی تصمیمات وزارت کار درباره کارگران ساختمانی است؟ چرا در جلسات مسائل کارگران ساختمانی افراد غیرمرتبط حضور دارند اما فعالان صنفی کارگران صنعت ساختمان به صورت منسجم دعوت نمیشوند. میخواهند بخشنامهای مهم درباره شاغلان صنعت ساختمان صادر کنند اما این موضوع را به انجمن اعلام نمیکنند.
تشکیل انجمن صنفی تخصصی را از طریق نمایندگان مجلس پیگیری خواهیم کرد. تمامی انجمنهای صنفی را به سمت نمایندگان مجلس هدایت خواهیم کرد تا تکلیف خود را با وزراتخانه روشن کنند. وزارت کار به دنبال تخریب خانه کارگران ساختمانی یعنی انجمنها است.
جایگاه شرکای اجتماعی در وزرات تعاون، کار و رفاه اجتماعی چیست؟ آقایان از تقویت تشکلها سخن میگویند، ادعای تقویت تشکلهای صنفی یک ادعای دروغین است. اگر به دنبال تقویت هستند چرا از بزرگترین صنف شروع کردهاند و به آن ضربه میزنند. تقویت باید از انجمنهای صنفی ضعیف شروع شود؛ کارگاههای بسیاری در کشور فعال هستند که هیچ تشکلی ندارند. صنفهای موفق بسیار محدود است؛ به طور مثال صنف رانندگان و کانونهای بازنشستگی از نمونههای موفق هستند که با پرداخت حق عضویت به کار خود ادامه میدهند. اگر وضعیت این تشکلها را در شهرستانها ارزیابی کنیم، به این نتیجه میرسیم که تعداد صنفهای فعال بسیار محدود است. وزارت کار به جای توانمندسازی تشکلهای کارگری تنها به دنبال آمارسازی است. وزارت کار باید به فکر تقویت باشد نه اینکه آن را تخریب کنند. وزار کار دایه مهربانتر از مادر شده و تصمیم دارد که یک دفتر را به ۱۵ دفتر تبدیل کند. در چینن شرایطی امور مالی تامین نخواهد شد و دفترها به تعطیلی کشیده میشوند. بازهم تاکید میکنم، تنها به دنبال آمار صوری هستند.
هنگامی که آقای رعیتی فر به عنوان معاون روابط کار منصوب شد؛ اعلام کرد که درب دفترش به روی انجمنهای صنفی باز است؛ ما به دنبال تقابل نیستیم با وزارت کار نیستیم چون این وزارتخانه را به عنوان بزرگتر خود میدانیم. برخی میگویند شوکت از اهالی خانه کارگر است، با افتخار اعلام میکنم از اعصای خانه کارگر هستم و شاگردی آقای محجوب را میکنم. آقایان میگویند، فلانی از اعضای خانه کارگر است و باید از چرخه خارج شود. اگر به دلیل حضورم به انجمن ضربه وارد میکنند، اعلام میکنم که در انتخابات شورا شرکت نخواهم کرد. تضعیف تشکل کارگری کاری ناشایست است که روی به انجام آن آوردهاند.