محمدعلی انصاری افزود: امروز اگر بنا باشد جامعه ما یک حرکت جهادی و انقلابی داشته باشد، این حرکت در راستای تبیین است. تبیین به این نیست که ما صرفا نقاط پیروزی و اقتدار را برجسته کنیم و از کمیها و کاستیها و نقدها و اشکالات بترسیم. در تعریفها و تمجیدها ما صرفا مبلّغ واقعیتهای انکارناپذیر جامعه باشیم ولی جامعه ما و مخصوصا جوانان ما خبر نارساییها و کمبودها را از صدای بیگانه بشنوند و در حقیقت خود سانسوری باعث شود که با دست خودمان اعتماد جامعه به رسانههای دشمن را افزایش دهیم.
وی تأکید کرد: از سوی دیگر جهاد تبیین به این نیست که مرتب اشکالات را برجسته کنیم و در علل پیدایش این مشکلات یا توپ را به زمین طرف مقابل بیاندازیم و یا دست آخر نارساییها را به گردن نسل سوم و چهارم بیاندازیم. این مسأله مهمیاست که تبیین دو رسالت دارد؛ رسالت بیان مشکلات از یک سو و بیان پیروزیها از سوی دیگر.
انصاری اظهار داشت: معمولا در کشور ما در نگاه اول نارساییها را به گردن نسل جوان میاندازند. خود ما هم وقتی میخواهیم انتقاد کنیم میگوییم ببینید موی جوانان چگونه است و نسل اول و دوم سعی میکنند خودشان را از نارساییها مبرا کنند. باید پیگیری کنیم که نسل سوم و چهارم مسیر را گم کرده یا نسل اولیه یک جای زندگی سیاسی اش میلنگد که این عواقب پیش آمده است. به تعبیر دیگر نگاه نسل سوم و چهارم به نسل اول است که انقلابی باقی مانده یا نمانده است. نسل جدید مرتب نسل اول و دوم را رصد میکنند که آیا وفادار به میثاقها و حرفهای اولیه هست یا خیر؟
وی ادامه داد: نسل جدید میگوید ذکر خاطرات با رفتار امروز باید تبیین شود که کدام حق و کدام باید باطل است. لذا برای همه دست اندرکاران فرهنگی مهم است که به جای اینکه یک نسل بعد از خودشان را بدهکار بدانند، اول ببینید خودشان چه میکنند. اگر خدای ناکرده در نسل انقلابی ما چند خصلت پیدا شد نباید انتظار داشته باشیم نسل جوان ما انقلابی باشد. اولین خصلت ملامت پذیری است. انسان جهادی، مبارز، حقیقت جو و ارزشی در راه خدا جهاد میکند و در مقابل ملامت وادادگی از خود نشان نمیدهد. ما همیشه در طول تاریخ نهضت از ناحیه دشمنان انقلاب ملامت شده ایم. ولی گاهی ملامت از ناحیه دوستان و درون خانواده است. برای اینکه ملامت یک امر اخلاقی و تقریبا ذاتی است که انسانها دوست دارند دیگران یا خودشان را ملامت کنند.
وی افزود: جوانی که در آغاز زندگی در سال ۶۱ سرشار از ایمان به خدا و باور به قیامت به جبهه رفته ولی سالها بعد از آن و در اطراف خودش کسانی را میبیند که او را ملامت میکنند، نباید تحت تأثیر ملامتها قرار بگیرد. مسأله دوم و سوم سستی و ضعف، و در نهایت تسلیم شدن در مقابل دشمن است. ممکن است سختی مبارزه انقدر بر انسان غلبه کند که بگوید شمشیر را بیانداز؛ اما اگر کسی بخواهد راه درست را برود، نه آنچه برای خدا انجام داده را تحت تأثیر سختیها سست میکند و نه تسلیم دشمن میشود و نه از خود ضعف نشان میدهد.حرف دردمندانه من این است که اگر در جامعه احساس کردیم یکی از این وضعیتها پیدا شد که ملامت دیگران را میخریم و یا در مقابل دشمنان احساس وادادگی میکنیم، دیگر هیچ انتظاری نباید باشد که ما داریم رو به جلو حرکت میکنیم. پس اینکه مقام معظم رهبری میفرمایند «جهاد تبیین» به خاطر این است که شاهد هستیم صدها و بلکه هزاران رسانه ما را تخریب میکنند. منافقینی که اگر پا به دریا بگذارند، دریا نجس میشود؛ از بس که خیانت کرده اند، الآن هم یقین دارم هر جا علیه جمهوری اسلامی جنایتی اتفاق میافتد پای منافقین در آن مشهود است؛ حتما با داعش هم همکاری دارند.
انصاری اظهار داشت: ملت، جامعه و کشور ما تا آخر باید از این سه اصل حفاظت کند. استقلال معانی بسیار گسترده دارد و امروز جهان بشریت به خوبی درک کرده که اگر کشوری استقلال داشته باشد چه ارزش والایی دارد و کشورهایی که مستقل نیستند چه هزینههای سنگینی باید بدهند.
وی گفت: به نظر من آزادی کلید رسیدن به همه چیز است. آزادی کلید رسیدن به توحید، استقلال و همه عزتها است. ما اصول را آزادانه انتخاب میکنیم. پس آزادی کلیدی است که باید آن را شناخت و در جای خودش به کار برد و اجازه داد که بسترهای آن به طور مشروع و قانونی فراهم شود. کسی از آزادی و بیان انتقادات واهمه نداشته باشد و نقدپذیر باشیم.
دبیر ستاد مرکزی بزرگداشت امام خمینی(س) تأکید کرد: همه چیز جمهوری اسلامیدر چهارچوب یک آیین نامه دینی تعریف شده است. اگر ما گفتیم باید فلان جا را حسینیه کنیم، این ترویج دین نیست. امام حسین(ع) احتیاج ندارد که کاخ ستمگران حسینیه شود. اما اگر به جوامع دیگر گفتیم شما به سابقه تاریخی، فرهنگ و اصالت خودتان نگاه و به آنها عمل کنید قطعا آن جامعه پیشرو خواهد بود. این تبیین انقلاب و راه امام است.