بر مبنای کتاب استر، خشایار شاه در روز جشن تاجگذاری در حال مستی از ملکه «وشتی» میخواهد در برابر مردان آمده تا زیبایی او را به رخ میهمانان بکشد.
اما ملکه به دلیل حجب و حیا و عفت ایرانیاش قبول نمیکند و پادشاه خشمگین شخص دیگری را به عنوان ملکه انتخاب میکند. ملکه جدید که «هدسه یا استر» نام دارد، به همراه عدهای از زنان زیبا به قصر آمده تا با همکاری پسر عمویش مردخای که قیم او نیز هست هامان وزیر خشایار شاه را برکنار کرده و بکشند. بعد از هامان، مردخای را جانشین وی میکنند.
آنها سپس از خشایار شاه اجازه کشتن دشمنان یهود را در ۳ روز متوالی میگیرند.
این جمع در این ۳ روز ۷۰ هزار نفر از ایرانیان که در میانشان زنان و کودکان نیز قرار داشتند، با بیرحمی تمام به قتل رسانده و اموالشان را به غارت میبرند.
گفتنی است یهودیان هنوز هم با گذشت ۲۶ قرن به مناسبت این پیروزی و قتل عام بیسابقه تاریخی جشن میگیرند.
آنها در این روز لباسهایی شبیه شخصیتهای داستان پوشیده و با بازی کردن نقشهای آنها این جنایت بزرگ را تجدید خاطره میکنند.
این نسلکشی بیسابقه مطابق با روز ۱۳ فروردین بوده است. این نحسی ۱۳ که برخی از آن اسم میبرند مرتبط با پوریم و این نسل کشی است.
ایرانیان از همان زمان، سیزدهم فروردین را به عنوان نماد مبارزه و اعتراض به جنایت برخی یهودیان آن زمان که آنها را سراسیمه از خانه و کاشانهاشان فراری داده بودند، برگزیده و سر به کوه و صحرا میگذارند.
این نسلکشی را میتوان نوعی هولوکاست به حساب آورد. هولوکاستی که در طی ۳ روز ۷۰ هزار ایرانی (البته بسیاری از منابع و کارشناسان این رقم آورده شده در تورات را دور از ذهن میدانند) به قتل رسید. هولوکاستی که تبدیل به یکی از بزرگترین جشنهای آیینی یهودیان شده است.
یهودیان در این روز برای شکرگزاری به درگاه خدا روز گرفته و به رقص و پایکوبی میپردازند.
استر نام آخرین دفتر از کتاب تورات است. این کتاب در اواخر عهد هخامنشی و یا پس از آن نوشته شده است. بنابر نوشته بسیاری از مورخین و کارشناسان تاریخ، مطالب کتاب استر تماما در خدمت مصالح رباخواران حاکم بر جهان، یعنی صهیونیستها و فراماسونها است.
این کتاب عمق نفرت و انزجار تند برخی یهودیان نسبت به غیر یهودیان به ویژه ایرانیان را نشان میدهد. شدت و تندی نفرت بحدی است که خاخامها و فقیهان قوم یهود در سده اول میلادی مطمئن و متفق القول نبودند که آیا باید کتاب استر را در کتاب مقدس بیاورند یا نه؟
مارتین لوتر از رهبران پروتستانها نقل شده است که «ای کاش این داستان وجود نداشت.»
این جشن گرفتن یهویان در تمام دنیا در حالی صورت میگیرد که کشته شدن حتی یک انسان جنایتی بزرگ محسوب میشود. این جنایت چیزی جز نژاد پرستی و بیارزشی یک قوم نیست.
یهودیانی که، هیتلر را متهم به یهودی سوزی (هولوکاست) نمودهاند، باید به پیشینه سیاه تاریخی خود برگردند و هولو کاست واقعی را در تاریخ اقوام خود جستجو کنند.
در جنگ جهانی دوم یهودیان، میلیونها مسیحی را کشتند و در ادامه، راه کشتار در فلسطین را در پیش گرفتند و هزاران تن از مسلمانان و مسیحیان به دست صهیونیستها قتل عام میشوند.
صهیونیستها تمام اقوام به جز خودشان را از جنس اسب میدانند.
آنها در گذشته به سپاهیان خود میگفتند که به سرزمین ایران و یا اعراب و یا حتی مسیحیها رسیدید رحم نکنید. زنان، کودکان، الاغ، شتر و چهارپایانشان را بکشید تا دو سوم جهان تمام شود و تنها یک سوم جهان که همان یهودیها هستند بمانند.
این کشتار فقط برای یافتن سرزمینی برای یهودیان و صهیونیستهای بی جا ومکان صورت میگرفت.
از کشتارهای عصر جدید به دست صهیونیستها میتوان ترور کندی رئیس جمهور اسبق آمریکا را نام برد که هنوز به صورت معمایی باقی مانده است.
صهیونیستها، در حالی که فریاد حمایت از آزادی و نجات بشر سر میدهند هر روز هولوکاست تازهای رقم میزند. از نمونههای بارز این جنایتها قتل عام اخیر مردم غزه است.
در روزی که یهودیان در اکثر نقاط دنیا به جشن و پایکوبی برای مراسم پوریم دارند صدها کودک و زن فلسطینی به شهادت میرسند.
یک بار دیگر صهیونیزم در جنگی بدون مرز و با عنوان نبرد پیشگیرانه به کشتار زنان، کودکان، اندیشمندان و نخبگان مسلمان دست یازیده است. سربازان تا دندان مسلح آمریکایی و انگلیسی بدون هیچگونه پشتوانه فکری و عقلی با بیرحمانهترین شیوهها آمال و آرزوی سران یهودی دنیا را برآورده میسازند.