وی افزود: افزایش سرسامآور قیمتها، سقوط هر چه بیشترِ ارزش ریال و در نهایت بیکاری، سه عامل تاثیرگذار بر وضعیت بد کارگران بود. در چنین وضعیتی متاسفانه دولتمردان ادعای کنترل تورم و افزایش اشتغال داشتند.
بلواسی با بیان اینکه چشمانداز روشنی از بهبود وضعیت کارگران در سال ۱۴۰۱ نمیبینم، گفت: متاسفانه هیچگاه آمارهای بانک مرکزی و مرکز آمار ایران گویای حقیقت واقعی تورم بر سفره کارگران نبوده و هیچگاه دستمزدها طبق آمارهای واقعی تعیین نشده است.
بلواسی تاکید کرد: بنا به تجربه چندینساله و با توجه به نبود کنترل دولت بر بازار و افزایش روزانه و گاها لحظهایِ قیمت اجناس و مایحتاج مردم، تعیین دستمزد برای یکسال کارگران غلط است.فعال صنفیِ کارگران خباز در خصوص وضعیتِ کارگران خباز گفت: این کارگران متاسفانه همیشه قربانی سیاستهای ریاضتی یا همان اقتصاد مقاومتی بوده و هستند. دستمزد تعیین شده شورای عالی کار و ماده ۴۱ قانون کار، هیچگاه به کارگران خباز پرداخت نشده است. حق الزحمه این زحمتکشانِ بیبضاعت را به ناحق منوط به افزایش قیمت نان کردهاند که گاها دو سال یکبار هم افزایش نمییابد.
بلواسی تشریح کرد: برای نمونه دستمزد ۱۴۰۰ کارگران خباز استان کردستان در اسفند افزایش یافت؛ یعنی این کارگران دوازده ماه گذشتهی سال ۱۴۰۰ را با دستمزد ۱۳۹۹ کار کردند! البته این افزایش دستمزد برای نانواییهایی است که ۴ نفر کارگر و روزانه ۷ کیسه پخت داشتهاند. وی ادامه داد: برای هر کارگر روزانه نزدیک به ۱۴۰ هزار تومان تعیین شده است. یعنی در ماه کارگر ۲۶ روز کار میکند و باید حقوق دو روز را برای سهم حق بیمهی خود به سازمان تامین اجتماعی بدهد. دریافتی این کارگران نزدیک به ۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان است. یعنی تقریبا ۶۰۰ هزار تومان کمتر از حداقل دستمزد ۹۹ و باید بگوییم دستمزد این کارگر نه زیر خط فقر، بلکه زیر خط مرگ است! متاسفانه به نظر میرسد این روند در ۱۴۰۱ هم ادامه داشته باشد.
این فعال صنفیِ کارگران خباز کردستان گفت: یعنی دستمزدی که شورایعالی کار برای کارگران تعیین کرده – که البته این دستمزد نه مطابق سبد معیشت و نه نرخ تورم است – به کارگران خباز نمیرسد و آنها همچنان ۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان دریافت خواهند کرد. بلواسی در پایان با اشاره به سیاستهای حذف ارز ترجیحی گفت: با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی تورم و طوفان گرانی که از همین حالا چهره نمایان کرده است. در این وضعیت مسئولین بگویند یک کارگر خباز متاهل و اجارهنشین چگونه روزگارش را سپری کند؟! چه کسی جوابگوی این همه درد و رنج و تبعیض خواهد بود؟