جاوید قربان اوغلی دیپلمات پیشین وزارت خارجه و کارشناس مسائل بین الملل فضای کنونی مذاکرات را بررسی کرده است و با جمعبندی این فضا، به این نتیجه رسیده که بزرگترین مشکل ایران، نداشتن راهبرد مشخص در مذاکرات وین است. شاهد این ادعای او، سخنان ضد و نقیضی است که از سوی وزارت امور خارجه و دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی بیان میشود؛ سخنانی که گاه در تضاد با هم هستند و مکررا نیز تصحیح میشوند. قربان اوغلی میگوید: مذاکرات وین فعلا دو هفته است تعلیق شده است، باید منتظر نتیجه سفر انریکه مورا به آمریکا پس از دیدارش از تهران بود. به نظر میرسد هم در ایران و هم در آمریکا جناحهای مخالف احیای برجام فعلا دست برتر را دارند.
جاوید قربان اوغلی میگوید: مذاکرات وین فعلا دو هفته است تعلیق شده است، باید منتظر نتیجه سفر انریکه مورا به آمریکا پس از دیدارش از تهران بود. به نظر میرسد هم در ایران و هم در آمریکا جناحهای مخالف احیای برجام فعلا دست برتر را دارند.وی ادامه داد: به نظر میرسد آمریکاییها با حضور رابرت مالی مذاکرهکننده آمریکا در وین در جلسه کمیته روابط خارجی سنا تا حدی توانستهاند پیشبرد همسویی اسرائیل و اعراب و تا حدودی نحوه توافق با ایران را در داخل خود مدیریت کنند. در ایران، اما با وجود یکدست شدن تمام ارکان حکومت شاهد اوجگیری اختلافات در مورد مذاکرات و احیای برجام هستیم. اظهارات حسین امیرعبداللهیان در مورد لغو تحریم سپاه و حمله روزنامه معروف به وی، حکایت از اختلافاتی است که باید هرچه سریعتر با مدیریت ارکان کشور به یک جمعبندی نهایی برسد.
این کارشناس با بیان اینکه متاسفانه طرف ایران در اطلاعرسانی و دیپلماسی رسانهای بسیار ضعیف است، گفت: اظهارات هر از چندگاه امیر عبداللهیان و تصحیح مکرر آن از سوی خود یا سخنگوی وزارت خارجه یا توییتهای دبیر شورای عالی امنیت ملی، نمایانگر عملکرد ضعیف و مدیریت آشفته در مدیریت مذاکرات وین است. ظاهرا یا راهبرد مشخصی برای مذاکرات وجود نداره یا اختلافات داخلی به حدی رسیده است که خروجی آن نمایانگر سردرگمی در مذاکرات است.
وی ادامه داد: تصور میکنم مردم منتظر شفافسازی این موضوع هستند که به فرض در آینده نزدیک مذاکرات به ثمر نشسته و شاهد برونرفت از این بنبست باشیم. فرق آن با توافقی که هفت ماه قبل میتوانست توسط تیم قبلی عراقچی در چه مواردی است؟ توجه داشته باشیم که هر روز تاخیر در توافق علاوه بر ضرر و زیانهای سیاسی، روزانه به صورت تقریبی و با احتساب قیمت یک بشکه نفت بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیون دلار برای کشور است.
قربان اوغلی با بیان اینکه در صورت عدم توافق و احیای برجام، آینده کشور در یک کلمه روشن و ساده، فاجعه خواهد بود، تصریح کرد: کسانی که آن حرفها را درباره برجام و روحانی و ظریف زدند، امروز با فراموش کردن حرفهایشان سقف خواسته خود را احیای همان توافق اعلام میکنند. مشکل کشور در عدم پاسخگویی و حسابکشی است، امری که در زمان روحانی و ظریف خیانت بود، امروز تقدس یافته و مجلس و دولت و همه ارکان کشور آن را مطالبه میکنند و آمریکا را به دلیل عدم تن در دادن به همان سند و فزونخواهی مورد حمله قرار میدهند. علت هم روشن است! اداره کشور با شعار و دستور ممکن نیست. اکنون همه ارکان کشور را در دست دارند، از سیاستگذاری تا اجرا و نظارت و … همه امور دست یک جناح است. یک نفر بگوید چرا نگذاشتند چند ماه قبل توافق انجام شود؟
این کارشناس میگوید: تحریم سپاه در زمان ترامپ و در ذیل قانون FTO صورت گرفت. اینکه باید سپاه از لیست تحریمهای آمریکا حذف شود، مطالبهای کاملا بهحق است و همه باید از آن پشتیبانی کنند. در عین حال توجه کنیم اگر هدف از مذکرات احیای برجام ۲۰۱۵ است، لغو تحریم سپاه جایی در آن توافق ندارد، چون اصلا آن زمان سپاه تحریم نبود.
وی ادامه داد: از اخبار منتشر شده چنین بر میآید که در کنار مذاکرات احیای برجام، گفتگوهایی درباره مسائل دیگر نیز به صورت غیرمستقیم در جریان است، مسئلهای که در زمان دولت قبل جزو خطوط قرمز بود. در مورد اخبار لغو تحریمهای سپاه حرفهای متناقضی از هر دو طرف شنیده میشود. در ایران اظهارات امیر عبداللهیان نوعی نرمش و انعطاف از ایران تلقی شد که بلافاصله با حمله روزنامه معروف [کیهان] منجر به عقبنشینی وزیر خارجه شد. در آمریکا این لغو تحریم سپاه مخالفان جدی در دو حزب دارد خصوصا اینکه اسرائیل هم به شدت با آن مخالف است. اینکه چگونه باید این مانع رفع شود، نیازمند تصمیم سیاسی است و ربطی به مذاکرات احیای برجام ندارد.
قربان اوغلی با بیان اینکه گفته میشود آمریکا با لغو تحریم سپاه مشروط به تضمین ایران درباره کاهش تنش در منطقه موافقت کرده است، گفت: اگر چنین خبری درست باشد، به نظرم باید فرمول قابل قبولی برای شرط آمریکا پیدا کنیم. سیاست رسمی و اعلام شده ایران، کاهش تنش با همسایگان و منطقه است. باید دید منظور آمریکا دقیقا چیست و بر اساس آن مذاکرات را مدیریت کرد. در هر صورت این مساله در چارچوب برجام و احیای آن قرار ندارد.
وی ادامه داد: در کنار زیان های اقتصادی ناشی از تاخیر در توافق هستهای، تحولات سیاسی مهمی در منطقه به بهانه تهدید از سوی ایران منطقه در حال رخ دادن است. تیم ایران به رهبری ظریف در مذاکرات منتهی به توافق ۲۰۱۵ از صحبت درباره منطقه منع شده بود. از آن زمان با اقداماتی که ترامپ انجام داد، شکل و شمایل منطقه کاملا تغییر کرده است. روابط پنهان اسرائیل و کشورهای عربی منطقه علنی شد و روابط محکمی با امارات و بحرین شکل گرفت. همه اینها خسارتهایی است که ایران در منطقه متحمل شده است. اجلاسهای یکجانبه بین اسرائیل و مصر و امارات و اجلاس اخیر که به میزبانی اسرائیل در «صحرای نگب» با حضور چهار کشور عربی و وزیر خارجه آمریکا برگزار شد جملگی در راستای برجستهتر شدن نقش اسرائیل و تشکیل محوری عربی- اسرائیلی علیه ایران است. بیانیه این اجلاس کاملا جبههگیری علیه ایران بود. این یک نوع ائتلافسازی علیه ایران است که مستقیما به برجام ارتباطی ندارد اما همه اینها به بهانه تهدید ایران است.
قرباناوغلی میگوید: این تحولات ذیل خروج آمریکا از منطقه و محوریت اسرائیل برای پر کردن خلاء آمریکا و حمایت از رژیمهای عربی است. به بیان دیگر کشورهای عربی با کمک اسرائیل در حال ایمنسازی خود در مقابل ایران هستند و این برای ما از ضررهای اقتصادی برجام هم بیشتر است، چرا که شکل و شمایل و نظم منطقه که در دهههای مختلف ثابت بود را تغییر میدهد و اسرائیل را رسما به عنوان یک بازیگر مطرح در تمام تحولات منطقه تبدیل میکنند. مسائلی است که ظاهرا به برجام ربطی ندارد اما همه آنها به احیای برجام با صورت غیرمستقیم مرتبط است که امیدواریم با احیای برجام، روابط ایران و غرب کمی عادی شود و کشورهای عربی کمتر به سمت اسرائیل پناه ببرند.