یکی از کارکنان سازمان فنی و حرفهای میگوید: اعتراض ما همراستا با اعتراض کارکنان وزارت کار صورت گرفت. این یعنی وضعیت طوری شده که کارمندان یک وزارتخانه خودشان در صف اول اعتراضات هستند و ما هم به خاطر مشکلات معیشتی که برایمان ایجاد شده، به صورت هماهنگ در سراسر کشور اعتراض خود را به وضعیت پیش آمده نشان دادیم. البته حراست اداره کل استان تهران کارکنان را تهدید کرد و جلوی حضور آنان در تجمع را گرفت، اما کارکنان مراکز فنی و حرفهای شهرستان های تابعه استان تهران حضور پررنگ داشتند.
تجمع بعدی کارکنان فنی و حرفهای ۱۹ اردیبهشت
او میگوید: ما خواستههایمان را اعلام کردهایم و منتظر نتیجه و تغییر در رویهها و تغییر تصمیمهای نادرست مدیران هستیم و در صورت عدم حصول نتیجه، تجمع بعدی در ۱۹ اردیبهشت مجدد تکرار خواهد شد.این کارمند سازمان فنی و حرفهای درباره دلایل اعتراضاتشان اینگونه توضیح میدهد: یکی از بزرگترین مشکلات ما در سازمان فنی و حرفهای انتصاب افراد ضعیف و انتصاب افراد خارج از سازمان است. این مشکل فقط مربوط به سازمان نیست و در کل وزارتخانه همین است. شما ببینید در موضوع اعتراضات کارکنان وزارت کار که هفته گذشته برگزار شد، تمام کارکنان یکصدا میگفتند مدیران کنونی اصلا ما را نمیبینند و به صورت عمده از بیرون مدیر جدید آوردهاند.
او ادامه میدهد: واقعا اگر مدیران توانمند هم میآمدند، ما خوشحال میشدیم که کار بهتر پیش میرود و دستکم از تخصص یک مدیر کاربلد در یک سازمان استفاده میشود، اما افرادی را آوردهاند که تازه میخواهند بفهمند مثلا سازمان فنی و حرفهای زیر نظر کدام ارگان است و شرح وظایف این سازمان چیست!
کارکنان باتجربه را به بهانه «انقلابی نبودن» کنار گذاشتهاند
این فرد معترض میگوید: بخش عمده کارکنان سازمان به بهانه «انقلابی نبودن» کنار گذاشته شدهاند و موضوع مشخص این است که ما اصلا دیده نمیشویم. الان برداشتهاند افرادی که معلوم نیست قبلا کجا بودهاند و چه تخصصی دارند را بدون رابطه استخدامی به عنوان مدیران کل استانها منصوب کردهاند؛ مثلا در قزوین یک روحانی که حتی سابقه کارمندی دولت ندارد به عنوان مدیرکل استان منصوب شده است. در تهران ۳ معاون سازمان همه از خارج از فنی و حرفهای آوردهاند و منصوب کردهاند. ماجرا فقط مربوط به تهران نیست. اصلا به همین دلیل است که اعتراضات کارکنان فنی و حرفهای به صورت سراسری در کشور انجام شده است.
شما که آشناهای خودتان را بدون تخصص منصوب کردهاید، انقلابی هستند، ما نیستیم؟
او میگوید: الان ما نیرو داریم که بیش از ۱۵ سال یا ۲۰ در سازمان سابقه دارد و متخصص امر است و به جرات میگویم در همین ساختار عجیب ادارات در ایران، اقداماتی که انجام شده توسط همین افراد انجام شده و اگر خلاقیتی وجود داشته، به خاطر تجربه همینها بوده که دل در گروی پیشرفت کشور و کمک به تولید دارند، اما الان همه اینها را کنار گذاشتهاند و میگویند شما انقلابی نیستید! ما که عمرمان را گذاشتهایم انقلابی نیستیم اما اینها که تازه آمدهاند و یکی یکی قوم و خویش و دوست و آشنا و همحزبی خودشان را بدون تخصص منصوب کردهاند، انقلابی هستند؟
هیچ ایده و طرحی به کارکنان منتقل نمیشود
این کارمند سازمان فنی و حرفهای در بخش دیگر توضیحاتش به مشکلات معیشتی کارکنان اشاره میکند و میگوید: یکی دیگر از مشکلات ما عدم وجود برنامه افرادی جدیدی است که آمدهاند. اینها اصلا نمیدانند برنامه چیست. بدون اغراق میتوانم بگویم از صبح که به محل کار میآیند، فقط کارشان این است که با تیم جدیدی که آمدهاند در دفترشان مینشینند و درباره مسائل خودشان صحبت میکنند و اصلا کاری ندارند که در سازمان چه میگذرد. بالاخره اگر درباره کار صحبت میکردند، خب نتیجه آن مشخص بود و به کارکنان اعلام میشد. وقتی اصلا هیچ ایده و برنامهای و هدفی به کارکنان منتقل نمیشود، یعنی کسی درباره مسائل کاری صحبتی نمیکند. ما الان اصلا نمیدانیم مدیران جدید چه هدفی دارند. قرار است چه پلنی پیش برده شود.
از صبح در دفترشان مینشنینند و کاری به سازمان ندارند
این کارمند معترض سازمان فنی و حرفهای میگوید: اینها صبح میآیند و در اتاق در بسته خودشان میمانند و میروند. باور کنید اصلا کارکنان را به رسمیت نمیشناسند و ما را از بالا به پایین نگاه میکنند. اگر واقعا متخصص هم بودند، ما ناراحت نمیشدیم و میگفتیم اینها متخصص هستند و ایرادی ندارد که بدخلق هستند و ما را تحویل نمیگیرند، در عوضش کار به بهترین شکل پیش میرود و به تجربه ما هم افزوده میشود اما اینها اصلا نمیدانند وظیفه سازمان فنی و حرفهای چیست. یعنی ابتداییترین چیزها را نمیدانند.
با ۲۰ سال سابقه حداکثر ۵ میلیون تومان دریافتی داریم
او ادامه میدهد: خیلی که بخواهند دخالتی کنند و حرفی بزنند، یک شعار میدهند که مثلا ما گام دوم انقلاب هستیم و میروند اما مگر کار با شعار پیش میرود؟ ما برنامه و عمل میخواهیم نه اینکه یکی بیاید و شعار بدهد. اگر بنا به شعار دادن باشد، ما خیلی بهتر شعار میدهیم چون دستکم ۲۰ سال اینجا بودهایم و از اینها بهتر فضا را میشناسیم که شعار بدهیم. نتیجه تصمیمات اینها این شده که مشکلات بزرگی در همه ابعاد رخ دهد. مشکلات ما همیشه وجود داشته و مربوط به این دوره نیست اما اکنون وضعیت بسیار بدتر شده و ناعدالتی در پرداختها به بالاترین حد خود رسیده است. حقوق کارکنان به شدت پایین است. همین الان کارمند با ۲۰ سال سابقه ۳ و نیم تا ۵ میلیون تومان دریافتی دارد. اینها مزایای رفاهی و اضافه کار را قطع کردهاند. ما درخواست داشتیم طرح تسری فوقالعاده خاص کارکنان پیگیری شود که این موضوع را هم مسکوت گذاشتهاند. همین الان کارکنان وزارتخانه اعتراض کردهاند؛ این در حالی است که دریافتی ما نصف دریافتی کارکنان وزارتخانه هم نیست؛ حالا شما ببینید ما چه دردی میکشیم و چه زجری را تحمل میکنیم.